نامه سرگشاده زهرا معینی به شهردار اورسورواز

سلام به شما خانم ایزابل شهردار شهر اورسورواز با احترامات بسیار، من زهرا معینی هستم که تجربه سالها بودن در تشکیلات سازمان مجاهدین به رهبری مسعود و مریم رجوی را داشته ام و از نزدیک دیده ام و در همین مبارزه من سلامتی ام را از دست داده ام و در حال حاضر از نظر پزشکی آلمان ناقص العضو محسوب می‌شوم.
 از شما سپاسگزارم که در چند روز اخیر با توجه به مشغولیتهایتان پذیرای دو خانواده‌ای بودید که فرزندان آن‌ها در دست این فرقه اسیر هستند وشما شاهد این موضوع بودید که برخلاف شعارهای مریم رجوی که خودش را تنها آلترناتیو برای سرنگونی رژیم ایران و رئیس جمهور آیندۀ ایران دموکراتیک میداند و دم از آزادی و دموکراسی می زند حاضر به پاسخگویی نیست.
 آزادی بیان در دستگاه این فرقه جایی ندارد و تمام افرادی را که میخواهند به یک زندگی عادی برگردند از این کار منع می کنند و به آن‌ها میگویند که شما هیچ حرفی نزنید ما به شما پول وجا میدهیم و بدانید که اگر زمانی حرفی بزنید آن پول قطع می‌شود وجان شما مال رهبری است.
 خانم شهردار همانطور که شما شاهد هستید با توجه به خرجهای سرسام آوری که این فرقه در فرانسه میکنند مریم رجوی هیچ تلاشی برای بیرون آوردن ساکنان کمپ لیبرتی از عراق نمیکند.
 اکثر آن افراد احتیاج زیاد به پزشک دارند اما سران این فرقه به دستور مستقیم مریم رجوی آن‌ها را منع میکنند و وقتی یکی از این افراد از دنیا می‌رود، در آن موقع مریم رجوی لباس حقوق بشر می پوشد وتمام دولتها را مقصر میداند.
 خانم شهردار تعدادی از اعضای خانوادۀ من هم هنوز در عراق اسیر این فرقه هستند. یکی از آن‌ها فردی به نام اکبر معینی پسر عموی اینجانب می باشد که به سرطان خون مبتلا شده بود و قبلاً در فرانسه کمی مداوا شد اما زمانیکه با مسئولان یونامی در عراق ملاقات کرده و ماجرای بیماریش را برای آن‌ها شرح داده و به آن‌ها گفته که پناهندۀ فرانسه است او را در همانجا نگه داشتند
به او گفتند چرا از آن‌ها کمک خواستی و او را همانجا گذاشتند بماند تا زودتر بمیرد وعکس او را در قاب عکس بکنند. این یک نمونه از جنایتهایی است که مریم رجوی به دستور همسرش مسعود رجوی که در حال حاضر فرار کرده و مخفی است مرتکب شده است که برای شما گوشه‌هایی از این جنایتها را بازگو میکنم:
به دستور مسعود ومریم تمام افرادیکه متاهل بودند طلاق داده شدند. به دستور مریم زنانی که قبلاً متاهل بودند و یا اینکه هنوز ازدواج نکرده بودند به عقد مسعود رجوی در آمدند. قبل از همبستر شدن این زنان با مسعود رجوی برای اینکه کسی باردار نشود رحم آن‌ها را در یک عمل جراحی در آوردند و اگر زنی مخالفت می کرد باید مرگ را می پذیرفت.
 به دستور مسعود و مریم رجوی فرزندان را از بچه ۶ ماهه تا بچه‌های قبل از سن بلوغ از پدر و مادرهایشان جدا کردند و به همۀ ما می گفتند که خانواده‌ها با دولت ایران همکاری میکنند و آن‌ها مزدور هستند و انواع دشنامها را به آن‌ها می دادند. خانم شهردار من بارها از خانم مریم رجوی خواستم که با ما در یک مناظرۀ تلویزیونی حتی در تلویزیون به اصلاح آزادی خودشان شرکت کند اما دریغ از پاسخ گفتن.
 در همین حال شوهر فراری این خانم هر بار یک پیام صوتی می دهد که هرکس مخالف من باشد وبرعلیه من صحبت کند حکمش مرگ است.
 خانم شهردار من و تعدادی از خانم‌ها که قبلاً در فرقۀ رجوی بودیم یک انجمنی را در آلمان راه اندازی کرده ایم به اسم انجمن زنان ایران تا بتوانیم به آن خانم ها وحتی آقایان که به بیرون تشکیلات فرقه می آیند در امور اداری و حقوقی کمک کنیم. ما مسئولین انجمن زنان ایران در آلمان خواهان یک قرار برای ملاقات با آنجناب هستیم.
 با سپاس فراوان زهرا معینی – فرانکفورت – آلمان سیزدهم سپتامبر۲۰۱۵