شکایت جداشدگان علیه رجوی عین شکایت خانواده ها است

اسماعیل پورحسن کویخی فرزند علی پورحسن و زهرا توسلی، متولد 27 / بهمن / 1344 به شماره شناسنامه 828 در حین خدمت مقدس سربازی در عملیات خرابکارانه مشترک صدام و رجوی مورخه 28 خرداد 1367 در منطقه مهران به اسارت دشمن درآمد و به اردوگاه کار اجبای اسارتگاه اشرف مضمحل شده هدایت شد وهم اکنون در زندان مانز آلبانی محبوس و گرفتار است.

جناب مرتضی پورحسن به اتفاق همسر وفادار و سختکوشش سرکار خانم لیلا عاشوری با حضور در دفترانجمن نجات گیلان در تاریخ 4 مردادماه 1400 ، ویدئویی از خود در حمایت از دعوی جداشدگان علیه رجوی و استمداد از دادگاه لاهه در به جریان انداختن پرونده شاکیان به رای گذاشته شده در شعبه 55 دادگاه بین المللی تهران، بقرار زیر به اشتراک گذاشتند .

ابراز خشنودی خانواده اسماعیل پورحسن از ارجاع پرونده سران مجاهدین به لاهه

خانواده دردمند و چشم به راه اسماعیل پورحسن کویخی در دیدار دوستانه و صمیمی با مدیر مسئول انجمن، ضمن قدرشناسی از زحمات مدیر و اعضای انجمن و میثاق دوباره تا نیل به مقصود در فروپاشی مجاهدین و رهایی اسیرانش از جمله دلبندشان اسماعیل، یادداشتی را خطاب به عزیز اسیرشان در تشکیلات سیاه رجوی تقدیم جناب پوراحمد کردند تا با اطلاع رسانی در سایت نجات به گوش اسماعیل پورحسن برسد .

درد دل صمیمی با اسماعیل پورحسن

اسماعیل جان، خوبی عزیز؟ سلامت هستین انشالله ؟ ماهم خوبیم و تنها نگرانی ما صحت و سلامتی ات دراین وانفسای کرونای لعنتی است و چشم انتظاری برای بازگشتت به وطن و کانون پرمهرخانواده و درآغوش کشیدنت و لاغیر..

لابد در جریان شکایت شاکیان جداشده علیه رجوی در شعبه 55 دادگاه تهران هستین. من و زن داداش هم بعنوان شاکی و از قربانیان رجوی در دادگاه و در کنار جداشده ها حضور داشتیم و پای شکایت امضاء دادیم .

اسماعیل جان
خودت بهتر میدانی چه اعضای مجاهدین و چه خانواده های آنان، جملگی از قربانیان دستگاه سرکوب و فریبنده رجوی هستیم که رجوی خیلی خیلی به ما اجحاف کرد وباید همه جوره در حوزه مالی و خاصه لطمات جسمی و روحی پاسخگو باشد و غرامت آنرا بپردازد.

اسماعیل جان
مثلا خود شما بیش از30 سال ازعمر و جوانی ات را ناخواسته و ندانسته پای ادعای دروغین رجوی گذاشتی و به عبارتی دقیقتر هدر دادی که مطلقا برگشت ناپذیراست و رجوی در دستگاه ارزش گذاری نمیتواند با پرداخت پول جبران کند بلکه باید رودرروی شما و ما در پیشگاه عدالت قرار بگیرد و پاسخگو باشد.

اسماعیل جان
حرف آخر اینست که تو فریب رجوی را خوردی و گرنه دل به خانواده و کاشانه خود داری و امیدواریم که با یک نه قاطع به رجوی نزدمان برگردی که نهایت تمنایمان از خدا و آرزویمان است .
تهیه گزارش: دقتکار