از سی خرداد ۱۳۶۰ تا سی خرداد ۱۳۹۰، سه دهه خشونت
سی خرداد 1360 را می توان نقطه آغاز بالفعل شدن انحرافات سازمان دانست. پایه ای ترین خط اشتباه رهبری منفعت طلب و خائن که با شعار مبارزه مسلحانه و خصیصه خشونت گرایانه فرقه ای تا به امروز در تمام سر فصلهائی که سازمان پشت سر گذاشته خودش را نشان داده است که این نکته در نگاهی اجمالی به همه مواضع و عملکرد سازمان پس از سی خرداد 1360 به وضوح هویداست.
در سی خرداد ۱۳۹۰، رجوی همچنان می گوید مرغ یک پا دارد
آنان هم اکنون با اشتباهی که در 30 خرداد سال 1360 مرتکب آن شده و هیچگاه قیمت اعتراف به اشتباه را نیز نپرداختند، هم اکنون نه راه پیش و نه راه پس برایشان باقی مانده است و با وقاحت و بی شرمی تمام، همچنان ناچارند تنها و تنها به خاطر حفظ جان و غرور رهبران سازمان، راه رفته را همچنان به پیش بروند و آنچه که اشتباه و خیانت 30 خرداد سال 1360 شمرده می شود و همه جهانیان به جز اندکی لابی های جنگ طلب و زرادخانه ها و دلاربگیران، صحت و سقمش را قبول دارند.
برگزاری سمینار پاریس در محکومیت ترور و خشونت
روز شنبه 18 ژوئن سال 2011، بنا به دعوت انجمن سیاسی ـ فرهنگی آریا ایران، سمیناری در شهر پاریس برگزار گردید. در این سمینار، دهها تن از اعضای جداشده و سابق مجاهدین خلق به همراه تعدادی از خبرنگاران و فعالین سیاسی و وکلا و مهمانان خارجی، حضور داشتند. تمرکز شرکت کنندگان در سمینار بر روی مسایل ایران و تروریسمی بود که در خاک فرانسه و به ویژه در اورسوراواز، جا خوش کرده و مورد حمایت های آشکار و پنهان انواع جنگ طلبان قرار دارد.
آزادی از زندان اشرف، تولدی دوباره
تا لحظه ای که سیاج اشرف را رد نکرده بودم، هیچ تصوری از احساسم بعد از آزادی نداشتم. خیلی به آن فکر کرده بودم، ولی نمی توانستم در آن فضا آن طور که باید تصورش کنم. اما لحظه ای که پایم به زمین بیرون قرارگاه رسید، حتی با این که باز نمی دانستم بعد از آن چه اتفاقی می افتد، ولی شیرینی آن احساس آزادی برای یک لحظه تمام خستگی و تمام نگرانی ام را از میان برد.
ورودم به فرقه رجوی ۲۵ روز ولی فرارم ۲۵ سال طول کشید
روزی که من وارد ترکیه شدم و به تور مجاهدین افتادم تا زمانی که به عراق منتقل شدم و از بغداد به یکی از به اصطلاح قرارگاه های مجاهدین در شهر کوت (آن موقع به آن سعید محسن میگفتند) منتقل شدم 25 روز هم طول نکشید ولی برای خروج از مجاهدین 25 سال از عمرم در زندانهای مجاهدین طی شد تا توانستم از آن جهنم و اسارتگاه خارج شوم.
دیدار و گفتگوی پژوهشگر سوییسی با آخرین دسته نجات یافتگان از فرقه رجوی
به ابتکار کانون ایران قلم و با دعوت از پژوهشگر و کارشناس سوییسی آقای آنتوان گسلر نویسنده و محقق در امور تروریسم و فرقه ها، همچنین سرکار خانم بتول سلطانی و آقایان علی جهانی، مهرداد ساغرچی، روح الله تاجبخش و کریم غلامی از آخرین دسته از جدا شدگان فرقه رجوی سمینار پژوهشی در روزهای سیزدهم و چهاردهم می در شهر کلن آلمان برگزار گردید. در این جلسه همچنین فعالان حقوق بشری آقایان مهدی خوشحال، میلاد آریایی و محمد حسین سبحانی حضور داشتند.
خانم سنجابی نگران نباش، فرقه مجاهدین همین است
واقعیت این است که می گویند اگر یک سگ به دریا بیفته که آب دریا کثیف نیست حالا در تمام دنیا از صبح تا شب به این ارگانهای مجاهدین کسی گوش میکنه؟ واقعا این سوال مطرح است به جز مصرف داخلی برای سرکوب سایر اعضا و زدن مارک و افترا و چماق بر سر هر معترض اطلاعیه شورای کذایی را نشان میدهند بماند اینکه واقعا این جماعت که بر سر فرقه حکومت می کند به لحاظ رندی و پررویی دست هر ملیجکی را بسته اند ولی شما نگران موضع گیریهای آنها نباشید چون بر طبق گفته خودتان مسعود رجوی از قدیم گفته”هرکس که با ما نیست بر ماست”
در جنایت هم کاسه با مسعود رجوی خائن نشوید
شورای به اصطلاح ملی مقاومت در پی اطلاعیه های پی در پی مدافع اسیران در اشرف شده است ولی هر انسان شریفی میداند که هر تلاشی برای ادامه اسارت اسیران در زندان اشرف خیانت به همان اسیران است و تلاش برای رهایی آنها عملی پسندیده و انسانی است ولی متاسفانه اعضای شورا بخاطر منافع مالی چشم بر انسانیت خود بسته اند و در جنایت هم کاسه با مسعود رجوی خائن شده اند.
تبریک خانم بتول سلطانی به خانم مریم سنجابی
مریم عزیزم سلام نمی دانی که خبر آزاد شدنت از زندان اشرف تا چه اندازه مرا خوشحال کرده است به طوری که سر از پا نمی شناسم و یاد تک تک خانم هائی می افتم که آنجا خلاف تمایلشان هنوز زندانی هستند و خدا به آنها هم کمک کند و اراده کنند که کاری که من و تو کردیم را محقق کنند و این تار عنکبوت تشکیلاتی فرسوده در عراق را از هم بگسلند و به دنیای آزاد قدم بگذارند.
تبریک ایران قلم به مناسبت فرار سه تن از فرماندهان ناراضی مجاهدین
فرار سرکار خانم مریم سنجابی عضو ناراضی و با سابقه شورای رهبری سازمان مجاهدین وشورای ارتش مجاهدین (شورای ملی مقاومت) نشان از پوسیدگی و عمق نارضایتی در کلیه لایه ها و سطوح تشکیلاتی این جریان ضد ملی داشته که نشان می دهد تنها بدنه تشکیلات سازمان را در بر نمی گیرد. همچنین جدایی آقایان برات کیخانی و عبدالطیف شاردری که هر یک نزدیک به ربع قرن در تشکیلات سازمان مجاهدین در عراق فعالیت می کردند، نیز بیش از هر چیز نکته بالا را تایید می کند که البته همه اینها نشان دهنده این است که دیکتاتوری و مغز شویی لحظه به لحظه رهبری فرقه مجاهدین قادر به مهار این نارضایتی ها در درون تشکیلات نبوده است.
مصاحبه سایت ایران قلم با خانم بتول سلطانی ـ قسمت شانزدهم
به خلاف همه مظلوم نمائی ها و فرار به جلوهای این سازمان و رهبری آن برای گریز از مسئولیت و پاسخ گوئی باید بگویم که مدت هشت سال است که دولت آمریکا به عراق حمله کرده است و این چیزی بود که حداقل آن موقع من داخل اشرف بودم و حتی رجوی و تشکیلاتش امکانش را داشت که اعضا را خودش خارج کند اما رجوی در سر یک خیال واهی می پروراند و در نشست شورای رهبری گفت ما در عراق می مانیم و فقط کسانی که برای کلفتی و نوکری مریم رجوی و کارهای او در فرانسه لازم بود به خارج از عراق فرستاد
رجوی نماینده هیچکس نیست، قربانیان را از عراق خارج کنید
آمریکا و انگلیس هم از این کشتار ناراحت میشوند و دعوت به *آرامش* میکنند آخه مگه خون ایرانی ها رنگش فرق میکنه بارها آمریکا می توانسته این اسیران را از دست فرقه نجات بده ولی چرا چرا!..من میگویم که همه غرب هم از این بازی بدش نمیاد حالا هر مدت یک عده کشته شوند *برایش مهم* نیست… چون با این مهره دارد بازی میکند… بله این فرقه دارد نفرات را به کشتن میدهد من از گفتن این حرف ترسی ندارم چون من با گوشت و پوستم آنرا لمس کردم رجوی ها تا آخرین نفر دست بردار نیستن چون تشنه قدرت و احترام هستن