نجات در هفته ای که گذشت – قسمت ۲۲۱

*شنبه 24 آبان در روز شنبه جمعاً 8 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود: رویکرد دوگانه مسعود رجوی درباره یاسر عرفات … یکی از مواردی که رجوی به آن به شدت انتقاد داشت، مسئله ازدواج یاسر عرفات بود. رجوی در این رابطه […]

*شنبه 24 آبان
در روز شنبه جمعاً 8 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:

رویکرد دوگانه مسعود رجوی درباره یاسر عرفات

… یکی از مواردی که رجوی به آن به شدت انتقاد داشت، مسئله ازدواج یاسر عرفات بود. رجوی در این رابطه گفت عرفات در اثر طولانی شدن مبارزه بریده و به همین دلیل رو به سوی ازدواج و زندگی رفته و سیاست سازش را در پیش گرفته است. جالب آنکه بعدها فهمیدیم رجوی درحالی با وقاحت تمام این موضوع را مطرح می کرده وتقبیح می کرده که خودش نه یک زن بلکه زن های متعددی داشته و رقص رهایی برگزار می کرده و …
… نکته دیگر وقتی عرفات با رهبری ایران ملاقات و دیدار کرد رجوی در نشستی که با ما داشت به صورت هیستریک به او توهین کرد بخصوص وقتی عرفات با ایران رابطه حسنه سیاسی و دیپلماتیک برقرار کرد رجوی بسیار برآشفته شد. در این رابطه نسبت به یاسر عرفات خرده می گرفت که در مبارزه با اسرائیل تاب و تحمل نداشته و تسلیم اسرائیل شده است.
به هر ترتیب در همه زمان ها، رجوی رویکرد دوگانه ای در قبال یاسر عرفات داشت. در فضای سیاسی بیرونی، تلاش میکرد از وجهه یاسر عرفات به نفع خود بهره برداری کند و در داخل مناسبات به شدت او را زیر ضرب می گرفت….

سازمان فرتوت مجاهدین خلق؛ در جستجوی طعمه‌های جدید

… سازمان سال‌هاست صدها نفر از جوانان، میانسالان و سالخوردگان را به بهانهٔ مبارزه و مقاومت، از جامعه و ارتباط با دنیای بیرون جدا کرده و در اردوگاه‌های خود محبوس نگه داشته است. در حالی که دومینوی مرگ و میر درون قرارگاه‌ها ادامه دارد، سران پیر و فرسودهٔ این جریان با استفاده از شبکه‌های اجتماعی، در پی یافتن طعمه‌های تازه در میان نسل جوان هستند؛ نسلی که شاید از واقعیت تلخ این سازمان بی‌خبر باشد.
امروز تبلیغات پر زرق و برق، ویدیوهای احساسی و شعارهای دروغین ابزار اصلی جذب نیرو شده‌اند. آن‌ها با تکیه بر احساسات پاک و روحیهٔ عدالت‌خواهی جوانان، تصویری خیالی از قهرمانی و مبارزه می‌سازند تا قربانیان جدید را به دام انداخته و چرخهٔ پوسیدهٔ خود را زنده نگه دارند.
اما در واقعیت، درون این تشکیلات چیزی جز انزوا، سرکوب، فشار روانی و از بین رفتن ارادهٔ فردی وجود ندارد. اعضا اجازهٔ تماس آزاد با خانواده‌ها را ندارند، هرگونه پرسش و انتقاد با تهمت و تحقیر پاسخ داده می‌شود، و زندگی روزمره در فضایی کاملاً کنترل‌شده و فاقد آزادی سپری می‌گردد.
… با این حال، خطر اصلی امروز نه در پادگان‌های بستهٔ سازمان بلکه در دنیای مجازی است؛ جایی که با نام‌های جعلی، تصاویر احساسی و پیام‌های فریبنده، جوانان را هدف قرار می‌دهند. هدف آن‌ها بازسازی نیروی انسانی از دست‌رفته و احیای ظاهری تشکیلاتی است که در عمل دیگر توان حیات مستقل ندارد…..

پونرولوژی پاتوکراسی مجاهدین خلق

تباه شناسی بیماری سالاری مجاهدین خلق

.. هنگام بررسی سیستم حاکم بر مجاهدین خلق از دریچه پونرولوژی و پاتوکراسی، چندین شباهت آشکار می‌شود. ماهیت بسیار متمرکز و اقتدارگرای رهبری مجاهدین خلق، همراه با قدرت مطلق اعمال شده توسط مسعود و مریم رجوی، با مفهوم نخبگان حاکم که به طور سیستماتیک مخالفان داخلی را حذف و کنترل را تثبیت کرده‌اند، همسو است. “انقلاب ایدئولوژیک” و شیوه‌های مرتبط با آن، مانند طلاق‌های اجباری، خودانتقادی روزانه و کنترل شدید اطلاعات، شباهت چشمگیری به روش‌هایی دارد که در ادبیات پونرولوژی برای ایجاد جمعیتی مطیع و از نظر ایدئولوژیک یکسان، توصیف شده است. این شیوه‌ها را می‌توان به عنوان تلاشی عمدی برای از بین بردن استقلال فردی و تقویت وابستگی کامل به سازمان و رهبران آن تفسیر کرد.
خداانگاری رجوی‌ها و سرکوب هرگونه تفکر انتقادی یا مخالفت، از نشانه‌های بارز یک کیش شخصیت است، ویژگی مشترک سیستم‌های پاتوکراسی که در آنها حقانیت رهبر غیرقابل انکار است. استفاده از آزار و اذیت فیزیکی و جلوگیری از خروج اعضا، تأکید بیشتری بر یک محیط استبدادی دارد که در آن حقوق فردی به طور سیستماتیک نقض می‌شود.
… ماهیت سیستماتیک این شیوه‌ها، عمر طولانی کاربرد آنها و تأثیر عمیق آنها بر زندگی اعضای مجاهدین خلق، نشان‌دهنده تلاشی آگاهانه و پایدار برای تغییر شکل روانشناسی فردی و پویایی اجتماعی در درون سازمان برای خدمت به منافع رهبران حاکم است. این امر با تمرکز پونرولوژی بر ماهیت سیستمی شرّ و تجلی آن در ساختارهای سیاسی همسو است. بنابراین، ساختار مجاهدین خلق ویژگی‌های بسیاری را نشان می‌دهد که با ساختارهای نظری پونرولوژی و بیماری‌سالاری منطبق است، به ویژه در مورد دستکاری روانی و حاکمیت استبدادی مسعود و مریم رجوی.

 

حضور جدا شده ها در آلبانی به نفع رجوی نیست

سمینار روز مهربانی به اهتمام انجمن نجات آلبانی
انجمن نجات آلبانی در روز ۱۳ نوامبر به مناسبت روز مهربانی سمیناری با شرکت فعالین اجتماعی، وکلا، خبرنگاران، روانشناسان و اعضای جداشده از تشکیلات رجوی در کافه سارا – پرسکو برگزار شد. این فعالیت به ابتکار انجمن نجات آلبانی به منظور ترویج فرهنگ محبت، تقویت ارزش های خانوادگی و آگاهی از پیامدهای مضر فرقه گرایی صورت گرفت.
در افتتاحیه رویداد، آلدوسلولاری رئیس انجمن نجات آلبانی با استقبال از مهمانان بر اهمیت همبستگی انسانی و نقش جامعه میزبان در حمایت از افراد آسیب دیده از چنین فرقه ها تاکید کرد. در ادامه خانم انجل مدیر برنامه سخنرانان را معرفی کرد و روند سمینار را برای مخاطبین شرح داد.
… در بخش اختتامیه برنامه اقدامی نمادین بنام درخت نیکی صورت گرفت. شرکت کنندگان افکار و جملات الهام بخش در مورد مهربانی و انسانیت را روی کاغذهای کوچک نوشتند و به درخت تهیه شده برای این بخش از کارگاه آویزان کردند. در ادامه یکی از برگزارکننده‌ها این پیام‌ها را در مقابل مهمانان خواند که با تشویق گرم از آنها استقبال شد و فضای انسانی و زیبایی را به این رویداد هدیه داد….

به مناسبت درگذشت حفیظ الله شمس در کمپ اشرف 3

تشکیلات رجوی قربانی دیگری را به کام مرگ فرستاد
تشکیلات رجوی از چند دهه قبل که در بیعت با صدام به بن بست رسید و ماهیت ضد ایرانی و خیانت بارش برای همگان آشکار شد، همه درب های ورود نیرو و حمایت و پشتیبانی های حداقلی را که داشت از دست داد و در قالب یک فرقه یا سکت در حصارهای بسته چه به لحاظ فکری و چه فیزیکی قرار گرفت.
در نتیجه ادامه حیات در ارتباط با بیرون از سازمان، چه داخل و چه خارج کشور بسیار سخت و طاقت فرسا شد. این سازمان به لحاظ استراتژیک نیز در بن بست مرگبار قرار گرفت و ناگزیر شد از درون به خود خوری مشغول شود.
“خود خوری ” به این معنا که برای ادامه تنفس، ادامه حیات برای نمایش زنده بودن ناگزیر شد از درون تغذیه نماید.
درست مانند بدن انسان که در هنگامی که تغذیه وجود ندارد شروع به تغذیه از سرمایه درون، عضله سوزی میکند و بتدریج به اسکلت خشک تبدیل میگردد.
سازمان مجاهدین نیز چند دهه است که از سرمایه درون تغذیه میکند که این سرمایه نیز که افراد و اعضای سازمان هستند، به خوراک چرخ گوشت رجوی تبدیل شده و خود هرکدام یک قربانی همین تشکیلات هستند.
… بخش بسیار زیادی از نیرو ها تنها قربانی هستند و دقیقا از همین رو و با همین استدلال است که انجمن نجات تشکیل شده و بیش از دو دهه با تلاشهای بی وقفه در صدد یاری رساندن به همین قربانیان است و تاکنون در این زمینه موفقیت های بسیارزیادی هم داشته است….

*یکشنبه 25 آبان
14 مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:

اختناق حاکم بر مناسبات مجاهدین خلق

دست پر سازمان از خودسوزی های اعتراضی در درون تشکیلات

… موارد متعددی از خودکشی اعضا در پادگان اشرف گزارش شده. تنها در فاصله 29 تیرماه 91 تا نهم مرداد ماه 2 مورد خودکشی در پادگان اشرف گزارش شد. در یکی از این موارد فردی به نام شمس الله محمدی در اردوگاه اشرف اقدام به خودکشی کرد.
تعدادی از اعضای سازمان به دلیل آنکه از خروج آنان از سازمان جلوگیری می‌شد، اقدام به خودسوزی کردند. علاوه بر این اعضای فرقه به این نتیجه رسیده‌اند که با عضویت در این فرقه تنها عمر خود را به بطالت گذرانده‌اند.
… رسالت ما جداشده ها بازگویی جنایات رجوی ها و آگاهی بخشی به نسل جوان است، اما هرگز نباید آن روزهای سیاه و مملو از اختناق و سرکوب در سازمان مجاهدین فراموش شود. امروز هم در آلبانی ، در درون حصارها دهها و صدها انسان شستشوی مغزی شده ، گرفتار دیو اشرف هستند، در غل و زنجیر های اسارت فکری هستند، بیائید برای آزادی تک تک آنها تلاش کنیم و با افشای ماهیت فرقه ای و جنایتکارانه ی این سازمان، قدمی برداریم تا فردا یاسرها ، بهزادها و محسن های دیگری دست به خودسوزی و خودکشی نزنند، شاید فردا دیر باشد . . .

 

سران تشکیلات مجاهدین خلق باید پاسخگو باشند

مجاهدین خلق مسبب اصلی درگذشت محمود دهقان
… کمترین واقعیتی که در کمپ مجاهدین به آن توجهی نمی شود سلامت روح، جسم و روان اعضا است که به عنوان یک حلقه مفقوده و جدی باید در ارتکاب جنایت علیه بشریت در شمار جنایات سران مجاهدین خلق درج گردد.
با توجه به شرایط حاکم در کمپ های مجاهدین خلق چه در عراق و اینک در مانز آلبانی افراد عضو این گروه محکوم و ملزم به اجرای دستوراتی هستند که از سپیده سحر تا نیمه شب فقط و فقط بی چون و چرا بیگاری کنند و فرامین سران گروه را مو به مو اجرا کنند. سئوال، اعتراض، درخواست و هرگونه مطالبه گری درمناسبات رجوی ممنوع است.
مریم قجر بدون توجه به وضعیت سلامتی جسمی و روانی افراد از اعضای خود به مانند اسرای جنگی که به ناچار مجبور به انجام بیگاری اجباری هستند برخورد می کند. سلامتی اشخاص هیچ اهمیتی برای سران ندارد.
… مطابق ماده ۵۰۶ قانون مجازات اسلامی و با استناد به قاعده تسبیب در صورتی که هر کسی سبب تلف شدن یا مصدویت شخصی شود حتی اگر مستقیم در آن نقشی نداشته باشد ولی به دلیل ایجاد سبب باید مجازات شود و با تاکید بر ماده 1 قانون مسئولیت مدنی هر کسی بدون مجوز قانونی عمدا یا در نتیجه بی توجهی به جان و سلامتی افراد لطمه ای وارد نماید محکوم و مجازات خواهد شد. بی شک سران و مسببین اصلی مجاهدین خلق در این ارتباط باید پاسخگو باشند و در محاکم بین المللی و داخلی محاکمه و مجازات شوند.

اشک تمساح مریم رجوی برای احمد بالدی

خانم رجوی چرا برای خودسوزی های نفرات خود بیانیه ندادید!
… ارگان های تبلیغاتی تشکیلات مجاهدین خلق که بخاطر ماهیت فرصت طلبانه شان همیشه در صدد سواستفاده از اتفاقات و حوادث در بستر اجتماعی و انعکاس آن با بزرگ نمایی و دروغ پردازی در عرصه مجازی است این بار هم از زبان مریم رجوی برای احمد بالدی اشک تمساح ریخته تا به زعم خود بتواند احساسات مردم اهواز بخصوص جوانان این شهر را تحریک کرده و آنها را به درگیری با نهادهای دولتی و نظامی بکشاند. در همین رابطه مریم عضدانلو (رجوی) طی پیامی از مردم اهواز و بخصوص از جوانان به اصطلاح شورش گر این شهر خواسته است که در حمایت از احمد بالدی که نماد خشم و اعتراض ملت است به خیابانها بریزند. مریم رجوی که این چنین برای احمد بالدی فریب کارانه یقه چاک می دهد عمد دارد خود را به فراموشی بزند که چگونه در چندین مورد اعضای معترض و خواهان جدایی که با درخواست جدایی آنها موافقت نشد و به انتقال به زندان تهدید شدند در قرارگاههای اشرف و بدیع در منطقه ابوغریب دست به خودسوزی زدند.
… خودسوزی و مرگ ده ها مورد، به خوبی ماهیت پلید مریم رجوی و فرصت طلبی او را در افکار عمومی افشا و برملا می سازد و به عینه اثبات می کند که مریم رجوی بجز به منافع خفیف وخائنانه خود به هیچ جیز دیگر فکر نمی کند و جان انسانها پشیزی برای او ارزش ندارد.

بازتولید هویت خشونت ‌طلب در تبلیغات مجاهدین خلق

در فضای اپوزیسیونی، معدود گروه‌هایی را می‌توان یافت که همان‌ قدر که از سوی جامعه طرد شده‌اند، همچنان بر بازنمایی تصویری خشن، تهاجمی و مبتنی بر گذشته مسلحانه خود اصرار دارند.
تروریست های مجاهدین خلق از جمله این گروه‌هاست؛ گروهی که به ‌نظر می‌رسد نه ‌تنها گریزی از چسبیدن برچسب‌های خشونت، تروریسم یا سابقه مسلحانه به نامش ندارد، بلکه در برخی موارد، این تصویر را بخشی از سرمایه رسانه‌ای خود می‌بیند.
این نتیجه‌گیری تنها یک تحلیل انتزاعی نیست، بلکه بر اساس نشانه‌ها و شواهد قابل مشاهده در تولیدات رسانه‌ای اخیر این گروه واپسگرا است.
… • تروریست های مجاهدین خلق هیچ تلاشی برای فاصله‌گرفتن از هویت خشونت‌آمیز خود ندارد.
• انتشار تصاویر افراد نقاب‌دار، سلاح به‌دست و ژست‌های تهاجمی، دقیقاً همان روایتی را تقویت می‌کند که بخش بزرگی از جامعه ایران از آن گریزان است.
• این سازمان به‌جای ساختن یک هویت تازه، بر حفظ هویتی تأکید می‌کند که در دهه‌های گذشته از آن شناخته شده است. هویتی که با خشونت، عملیات و درگیری پیوند خورده است.
از زاویه تحلیلی، می‌توان گفت:
مجاهدین خلق میان دو گزینه «منفور اما دیده‌شدن» و «بی‌حاشیه اما نادیده‌شدن»؛ اولی را انتخاب کرده‌اند.

*دوشنبه 26 آبان
در این روز کلاً 6 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:

تصاحب و سرقت تاریخ آذربایجان ممنوع!

… مسعود رجوی بسیار از ستارخان سخن می گفت و خود را ادامه دهنده راه ستارخان می دانست! شخص مسعود رجوی برای برانگیختن احساسات انقلابی طرفداران و یا پیوسته های به سازمان ، تبلیغ ستارخان و باقرخان و میرزای جنگلی را می کرد، همه ی ادا و اطوارهای مسعود رجوی برای فریب و نیرنگ بود، و گرنه ذره ای انقلابی گری در ذات مسعود رجوی و مریم نیست و نخواهد بود.
امروز هم اگر می بینیم که اینطرف و آنطرف ، عکس مسعود رجوی را کنار انقلابیون تاریخ معاصر نظیر ستارخان و محمد حنیف ، می گذارند، هرگز نباید این نتیجه گیری را کرد که سنخیتی میان شخصیت های تصاویر وجود دارد.
… مسعود رجوی نباید فراموش کند که ستارخان گفته بود:
“من زیر بیرق بیگانه نمی‌روم…”
اما مسعود رجوی زیر بیرق صدام حسین و بعد اسرائیل و بعد هم آمریکا رفت، مسعود رجوی به جز بیرق ایران ، زیر بیرق تمام بیگانگان و دشمنان ایران رفته است….

مرگ های مشکوک در مناسبات مجاهدین خلق

مریم رجوی باید درباره خودسوزی خدام گل محمدی ها جوابگو باشد
… الهه مرگ و ترور یعنی مریم رجوی که عمری است مشغول نشست و برخاست و اطاعت امر از دشمن ترین دشمنان مردم ایران همچون صدام، حسن المجید معروف به حسن شیمیایی ، عوامل کودک کش رژیم صهیونیستی و حامیان غربی این کودک کشان است، خود را طرفدار احمد بالدی جا زده است!
عجبا کسی این ادعا را دارد که به همراه رجوی عامل اصلی خودسوزی ، خودکشی و مرگ مشکوک بسیاری از اعضای گرفتار در تشکیلات مجاهدین خلق است.
… – چند خانواده در ایران به دلیل فرمان آتش مریم و مسعود رجوی عزیزی را از دست داده و عزادار شدند؟
– چند خانواده از کردهای عراق به دلیل اینکه مریم و مسعود رجوی برای حفظ حکومت صدام فرمان حمله به کردها را در سال 1370 صادر کردند اعضای خود را از دست دادند و سیاه پوشیدند؟
مریم رجوی الهه ترور است که حتی حاضر نشد برای کودکان و زنان و غیر نظامیانی که به دست رژیم صهیونیستی در جنگ 12 روزه شهید شدند پیام تسلیت بدهد.
مریم و مسعود رجوی باید جوابگوی جنایاتی باشند که مرتکب شده یا زمینه ساز آنها بوده اند.

نگاهی اجمالی به طرح کذائی ۱۰ ماده ای مریم رجوی – قسمت دهم و پایانی

… بند آخر و دهم طرح کذائی این خانم – طرحی که وی میپندارد که نقطه ی قوت اوست و با تبلیغ آن میتواند بزرگترین حمایت داخلی را بدست آورده و در کنار آن حامیان خارجی اش را از اینکه او را حمایت میکنند، زیادی شرمنده نسازد؟!- بر ضرورت: “ایران غیر اتمی، عاری از تسلیحات کشتارجمعی. صلح، همزیستی و همکاری‌های بین ‌المللی و منطقه‌‌یی ” اشاره دارد
… اولا اینکه چرا باید ایران غیراتمی باشد و از مزایای این دستآورد مهم بشری که در خدمت جوامع بشری است و تنها حکومت آمریکا از این دستآورد سوء استفاده کرده و مردم ژاپن تسلیم شده را به فجیع ترین و وسیع ترین شکل قتل عام کرده و مورد مشابه دیگری غیر ازاین درطی این 80 سال نداشته ایم.
ثانیا ایران صاحب تسلیحات کشتار جمعی نیست و اگر داشت و مورد مذمت بود، در صف آخر متهمینی که با شدت و ضعف از این نیروی هسته ای بهره برداری ضدانسانی و ضد محیط زیستی میکنند، قرار میگرفت.
وشما مریم رجوی یا سازمان استحاله یافته ی مجاهدین خلق!
آیا از دارندگان انرژی هسته ای که بصورت استراتژیک – از جنس حکومت آمریکا- یا تاکتیکی- از طرف آمریکا و اسرائیل بصورت بمب های متعارف غنی شده با انرژی هسته ای – انتقادی به عمل آورده اید؟
شما قاعدتا و طبق این اصلی که اعلام کرده اید ، باید روابط دوستانه خود را- حالا نمیگویم رابطه ی نوکر واربابی خود را – با این حکومت ها قطع میکردید و اینقدر مسئولین اسبق و سابق آنها را پشت میزهای سخنرانی بنفع خود و بر ضرر منافع ملی ایران جمع نمیکردید وچون این کار را نمیکنید و مدام قربان صدقه ی آنها میروید، بصراحت نشان میدهید که در مورد مسائل هسته ای با استاندارد دوگانه رفتار کرده و عملا نشان میدهید که زمانی که استفاده ازانرژی هسته ای بنفع مردم ایران است ، با آن مخالفید وزمانی که دشمن این “خلق قهرمان” از این دستآورد علمی بشریت استفاده وسوء استفاده میکنند، زبان درکام میکشید….

*سه شنبه 27 آبان
در این روز 8 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:

فضاسازی راه به جایی نمی برد

فراخوان های مریم رجوی و ناکامی های پی در پی
در سال‌های اخیر، تروریست های مجاهدین خلق بارها با انتشار فراخوان‌هایی پر سر و صدا تلاش کرده اند تا فضای سیاسی و اجتماعی کشور را ملتهب نشان دهند و چنین القا کنند که “صدای اعتراض مردم ایران” را نمایندگی می‌کنند. اما واقعیت صحنه بارها و بارها چیز دیگری را اثبات کرده و این فراخوان‌ها به شکست‌های متوالی و نمایش یک “اقلیت منزوی” انجامیده است.
… هشتگ‌ها و پوسترهای رنگارنگ با شعارهای تند و تصاویر ساختگی، بخش مهمی از تاکتیک این تروریست هاست. با این حال، هر بار که مراسم یا تجمعی بر اساس فراخوان اعلامی قرار بوده رخ دهد، یا صحنه‌ای رخ نداده یا جمعیتی انگشت‌شمار حضور داشته است. بارها شاهد انتشار تصاویر آرشیوی یا دستکاری‌شده از تجمعات بوده‌ایم که پس از بررسی، جعلی بودن‌شان آشکار شده است.
… مردم ایران، بسیاری از این فراخوان‌ها را کاملاً بی‌توجه یا حتی با طنز و کنایه در شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کنند. به نحوی که بسیاری از کاربران با انتشار تصاویر خالی از تجمعات، پوشالی و کم اهمیت بودن فراخوان رسانه های این گروه تروریست را ترند می‌کنند….

پیشبرد پروژه موساد و سیا

نگاهی به سخنرانی مریم رجوی در واشنگتن
مریم رجوی که اخیراً راهبرد خود را از «جنگ خارجی» به «قیام داخلی» تغییر داده و مدام درحال دریوزگی از غربی‌ها برای حمایت از اقدامات تروریستی مجاهدین است، این روزها فعالیت سیاسی/تبلیغی خود را گسترش داده و با پولپاشی بین مقامات عمدتاً بازنشسته و یا دست چندم غربی تلاش می‌کند آخرین شانس خود برای به ‌رسمیت شمرده شدن از سوی غرب را امتحان کند. در همین راستا، مجاهدین در طی 10 روز گذشته 3 کنفرانس مختلف در کانادا، برلین و واشنگتن برگزار کرده‌اند که سخنران اصلی آن مریم بوده است.
… سخنرانان خارجی فقط با انگیزه دستمزدهای کلان و منافع شخصی (همراستا با سیاست استعماری کشورشان) در این برنامه‌ها شرکت و علیه ایران سخن‌پرانی می‌کنند، اما باید دید مجاهدین چه نقش و منفعتی دارند! در این زمینه، باید به سخنرانی برخط مریم در این جلسه پرداخت که چیز جدیدی هم به همراه نداشت و طبق معمول چیزهایی سرهم کرد که با منافع ملی ما همخوانی ندارد و عمدتاً نیز فریبکاری و قلبِ واقعیت بود. با اینحال، وی مدام مشغول پول‌پاشی بین لابی‌ها و مقامات بازنشسته و پارلمانترهای غربی است تا با این ولخرجی‌های نجومی، آنان را متقاعد کند که تنها راه پایان دادن به مقاومت مردم ایران، به‌رسیمت شمرده شدن خودش به‌عنوان تنها جایگزین نظام است. یک جایگزین دست‌آموز که تمام خواسته‌های صهیونیسم در منطقه را محقق خواهد کرد.
… کسی که هنوز به قدرت نرسیده، ملت بزرگ ایران را تبدیل به «ملیت‌ها» کرده و در فکر تجزیه کشور به بهانه خودمختاری است، و می‌خواهد تمام برنامه‌های اتمی و موشکی و پهپادی ایران را نابود و پایه‌های امنیت ملی را تضعیف کند، و چنین جلوه می‌دهد که گویی ایران مدام به کشورهای همسایه خود حمله کرده، چه برنامه‌ای جز پیشبرد سیاست موساد و سیا در ایران خواهد داشت؟…
کانون‌های شورشی یا قاچاقچیان بلوچ

نمایش سلاح کانون‌های شورشی، تداوم تعهد به مبارزه خشونت آمیز

مجاهدین خلق ادعا می‌کند که از سال ۲۰۰۱ علناً تعهد خود را به تغییر رژیم بدون خشونت اعلام کرده است. با این حال، گزارش‌ها و شواهد تصویری، از جمله ویدیوهایی که رسانه‌های تشکیلات به کانون‌های شورشی نسبت می‌دهند، همچنان فعالیت‌هایی را به تصویر می‌کشند که نشان دهنده موضع پیچیده‌تر و متناقض‌تر مجاهدین در باب خشونت است. این ویدیوها که اغلب در رسانه‌های اجتماعی و کانال‌های این گروه منتشر می‌شوند، گاهی اوقات افرادی را نشان می‌دهند که سلاح‌های خود را به نمایش می‌گذارند و از رهبری مجاهدین خلق و مبارزه آنها علیه جمهوری اسلامی ابراز حمایت می‌کنند.
… اعمال خشونت‌آمیز کانون‌های شورشی مجاهدین خلق اغلب شامل اقداماتی مانند آتش زدن ساختمان‌های دولتی و مراکز مذهبی است. در حالی که مجاهدین خلق این اقدامات را به عنوان اقدامات مقاومت و نافرمانی مدنی مطرح می‌کنند، تخریب و آسیب عمدی به اموال به عنوان اقدامات خشونت‌آمیز و حتی تروریسم تفسیر می‌شود. چنین اقداماتی حتی اگر نمادین باشند، ترویج خشونت است.

از دیدگاه ملت ایران و بسیاری از تحلیلگران مستقل، چنین اقداماتی در واقع نمونه‌هایی از مبارزه خشونت‌آمیز هستند و تروریسم محسوب می‌شوند. سابقه تاریخی استفاده مجاهدین خلق از خشونت، همراه با این اقدامات، از این دیدگاه پشتیبانی می‌کند. با توجه به تاریخچه‌ سازمان مجاهدین خلق به عنوان یک سازمان مسلح، وسعت تجربه‌ این سازمان در اعمال خشونت‌آمیز غیرقابل انکار است.

*چهارشنبه 28 آبان
در این روز مجموعاً 9 مطلب دیگر روی سایت نجات قرار گرفت که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را ملاحظه می فرمایید:

بررسی و رفتارشناسی مجاهدین خلق در فضای مجازی

مستندات اثبات شده از جعلیات و دروغ پردازی های مجاهدین خلق
تشکیلات مجاهدین خلق طی چهار دهه گذشته یکی از بزرگ ترین تولیدکنندگان محتواهای جعلی، تحریف شده و بزرگ نمایی شده در فضای سیاسی ایران بوده است. از جعل عملیات های میدانی گرفته تا ساختن محتوای اغراق آمیز از فعالیت کانون های شورشی، از تولید اخبار ساختگی تا دستکاری تصاویر و ویدیوها، این جریان بخشی از هویت رسانه ای خود را بر فریب سازمان یافته بنا کرده است.
… ۱. جعلیات مربوط به کانون های شورشی یک پروژه کاملاً تبلیغاتی
… ۲. جعل در گزارش های آماری و خبری
… 3. جعل در پرونده سازی سیاسی و امنیتی
… 4. جعل محتوای تصویری
… 5.اعترافات اعضای جداشده
… 6. جعل تاریخی و روایی
… 7. جعل موقعیت جغرافیایی و هویت اعضا
جعلیات برای این جریان یک تاکتیک مقطعی نیست بلکه بخشی از ساختار وجودی آن است.
دلایل اصلی شامل موارد زیر است:
فقدان پایگاه اجتماعی
فقدان توان میدانی
پیری و فروپاشی تشکیلات
وابستگی شدید به کمک های خارجی
نیاز به نمایش قدرت برای بقای مالی و سیاسی
به همین دلیل این جریان به یک کارخانه دائمی تولید جعلیات، فیک نیوز و عملیات روانی تبدیل شده است.
در نقد سجده گری مجاهدین خلق

زینب حسین نژاد: پرسش‌هایی که در مجاهدین خلق مطرح نشد

… او ابتدا به وضعیت پرسشگری در سازمان مجاهدین خلق و سپس به مصادیق سجده گری در مناسبات این تشکیلات می‌پردازد که به گفته خود تنها چند مثال از میان صدها و هزاران نمونه است:
… بسیاری از ویدئوهای چاپلوسی افراد در نشست ها هست. من قبلا هم نوشته بودم که چگونه افراد را تلویحا در پایان نشست‌ها مجبور به تعظیم کردن و توبه خواستن در برابر رهبرشان می‌کردند.
و یا هر کس که در این نشست ها شعار نمی‌داد و رهبر را ستایش نمی کرد، همانجا تذکر و بعد نیز در لیست مشکوکین قرار می‌گرفت و او را در جلسه‌ای بازخواست می‌کردند که چرا شعار نمی‌دادی.
… تمام این برخوردهای مصنوعی، علت بی‌ظرفیتی و ترس رهبران این سازمان از نقد، چالش رسانه‌ای و جمع ایرانیان است. شما وقتی یک سیستم ایدئولوژیک محدود و بسته داشته باشید، مجبورید محبوبیت را بطور مصنوعی تزریق کنید تا هم به نیروهای پایین و هم به رهبران روحیه دهید. این روش یک توهم مصنوعی به رهبران می‌دهد که باعث فساد، اشتباهات جدی و عدم پاسخگویی می‌شود. در واقع این سیستم معیوب، هم نیروها را و هم رهبران را اشتباه تربیت می‌کند.
نماز نیز در این سازمان اجباری بود، و هر کس نماز نمی‌خواند مورد اخطار، تذکر و حسابرسی قرار می گرفت، و اگر هم نادر کسانی بودند که می‌گفتند که دیگر به خدا و اسلام اعتقادی ندارند، به جرم “لاییک بازی” محاکمه می شدند. چنانکه سندش هست و قبلا انتشار دادم.
ببینید اینها خودشون در اشرف خدای سانسور و فحش و سرکوب بوده اند، هیچ نیازی به دلسوزی نیست. آنها اکنون دارند تاوان اعمال خودشان را می پردازند و باید هم بپردازند تا برایشان درس شود. هر زمان جرات این را داشتند که بیایند در رسانه ها به چالش کشیده بشوند و پاسخگوی اعمالشان باشند، تازه می شود به این فکر کرد که چه برخورد دیگری باید کرد.