در فضای اپوزیسیونی، معدود گروههایی را میتوان یافت که همان قدر که از سوی جامعه طرد شدهاند، همچنان بر بازنمایی تصویری خشن، تهاجمی و مبتنی بر گذشته مسلحانه خود اصرار دارند. تروریست های مجاهدین خلق از جمله این گروههاست؛ گروهی که به نظر میرسد نه تنها گریزی از چسبیدن برچسبهای خشونت، تروریسم یا سابقه مسلحانه […]
در فضای اپوزیسیونی، معدود گروههایی را میتوان یافت که همان قدر که از سوی جامعه طرد شدهاند، همچنان بر بازنمایی تصویری خشن، تهاجمی و مبتنی بر گذشته مسلحانه خود اصرار دارند.
تروریست های مجاهدین خلق از جمله این گروههاست؛ گروهی که به نظر میرسد نه تنها گریزی از چسبیدن برچسبهای خشونت، تروریسم یا سابقه مسلحانه به نامش ندارد، بلکه در برخی موارد، این تصویر را بخشی از سرمایه رسانهای خود میبیند.
این نتیجهگیری تنها یک تحلیل انتزاعی نیست، بلکه بر اساس نشانهها و شواهد قابل مشاهده در تولیدات رسانهای اخیر این گروه واپسگرا است.
۱. نمایش مداوم “چهره خشن”؛ از گذشته تا امروز
یکی از محورهای اصلی تبلیغات این تروریست ها در سالهای اخیر، انتشار سلسلهای از ویدئوها تحت عنوان “کانونهای شورشی” بوده است.
این ویدئوها بهصورت مستقیم در رسانههای وابسته به آنها منتشر میشود و هدفشان آشکار است: نشاندادن اینکه این گروه همچنان نیرویی “فعال، مسلح و آماده عملیات” دارد.
اما آنچه این ویدئوها را به موضوعی تحلیلی تبدیل میکند، محتوای تصویری آنهاست.
در این ویدئوها چه دیده میشود؟
• افرادی با چهرههای بسته، نقابدار یا کاملاً پوشیده
• ژستهای تهاجمی و اغلب نمایشی
• سلاحهای سرد یا گرم در دست
• حرکات اغراقشدهای که القا میکند گویی یک عملیات بزرگ در آستانه وقوع است
• نماهایی شبیه به فیلمهای اکشن کمهزینه
• تکرار تیترهایی مانند “کانونهای شورشی آماده عملیات”
این عناصر از نظر رسانهای یک پیام مشترک را منتقل میکنند:
ما همچنان همان تروریست های دهه شصت هستیم؛ خشن، عملیاتی، و حاضر برای درگیری.
۲. چرا مجاهدین ضد خلق از این تصویر فاصله نمیگیرند؟
در بسیاری از موارد، گروهها و جریانهای سیاسی تلاش میکنند برای کسب وجهه اجتماعی یا نفوذ سیاسی، از گذشته خشونتآمیز خود فاصله بگیرند.
اما رفتار رسانهای تروریست های مجاهدین خلق دقیقاً عکس این مسیر است.
چند توضیح محتمل برای این پدیده وجود دارد:
۱. تبدیل گذشته خشونتآمیز به «سرمایه هویتی«
به نظر میرسد این گروه میپذیرد که در جامعه ایران، اساساً شانس بازیابی محبوبیت ندارد. بنابراین، برای حفظ هویت خود در میان هواداران محدودش، ناچار است همان تصویر قدیمی را زنده نگه دارد.
۲. جلب توجه با جنجال
در رسانههای امروز، خشونت، تندروی و تصاویر خشن،حتی اگر باورپذیر نباشند به سرعت دیده میشوند و بازنشر میگردند.
هر بار که این تروریست های بد سابقه یک ویدئوی “کانون شورشی” منتشر میکند، موجی کوتاه کنایه یا انتقاد در شبکههای اجتماعی ایجاد میشود.
این توجه منفی برای گروهی که سالهاست از ساحت اجتماعی ایران حذف شده، نوعی بقا محسوب میشود.
۳. رقابت در میان اپوزیسیون پراکنده
در فضایی که اپوزیسیون خارج از کشور متکثر، رقابتی و رسانهمحور است، مجاهدین تلاش میکنند با بزرگنمایی توان نظامی، جایگاهی برای خود تثبیت کنند. ولو آنکه این توان تنها جنبه نمایشی داشته باشد.
۳. تناقض اصلی: صحنهسازی خشونت در غیاب توان واقعی
با نگاهی دقیقتر به ویدئوهای «کانونهای شورشی»، میتوان یک تناقض عمیق را مشاهده کرد:
• ادعای “آمادگی عملیات” مطرح میشود،
• اما تصاویر در مکانهای خالی، مناطق کمرفت و آمد یا محیطهای کنترلشده ضبط میشود.
• سلاحها اغلب در حالت نمایشی استفاده میشوند و نشانی از یک اقدام واقعی دیده نمیشود.
به همین دلیل، بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این تصاویر نه نشانه توان واقعی، بلکه تلاش برای بازتولید یک هویت خشنِ از دسترفته است.
۴. نتیجه: گروه عقب مانده مجاهدین با گذشته خود زندگی میکند
آنچه در نهایت میتوان گفت این است که:
• تروریست های مجاهدین خلق هیچ تلاشی برای فاصلهگرفتن از هویت خشونتآمیز خود ندارد.
• انتشار تصاویر افراد نقابدار، سلاح بهدست و ژستهای تهاجمی، دقیقاً همان روایتی را تقویت میکند که بخش بزرگی از جامعه ایران از آن گریزان است.
• این سازمان بهجای ساختن یک هویت تازه، بر حفظ هویتی تأکید میکند که در دهههای گذشته از آن شناخته شده است. هویتی که با خشونت، عملیات و درگیری پیوند خورده است.
از زاویه تحلیلی، میتوان گفت:
مجاهدین خلق میان دو گزینه «منفور اما دیدهشدن» و «بیحاشیه اما نادیدهشدن»؛ اولی را انتخاب کردهاند.
سالاری

