شعارهای ادعایی مجاهدین از آغاز تاکنون

اخیرا در کشور آلبانی تعدادی از افراد جداشده اعضای انجمن آسیلا به برگزاری میز کتاب در استان دورس مبادرت نموده که ظاهرا 5 جلد کتاب را در این نمایشگاه در معرض نمایش قرار داده بودند و هیچکدام علیه مجاهدین نبوده است. اما مجاهدین از آنجائیکه علی رغم شعارهای آزادی خواهی در عمل ذره ای به آزادی اعتقاد ندارند و هرگز حضور و ابراز عقیده و نظر هیچ جداشده ای را بر نمی تابند، درونمایه ضد آزادی و خوی تروریستی و خشونت طلبی آنان موجب شد چهره واقعی خود را به رخ بکشند و به نمایشگاه کتاب جداشدگان حمله ور شده و به تخریب و خشونت علیه جداشدگان پرداختند که پای پلیس آلبانی به میان آمد.

بر همین اساس ضروری دیدم مروری کنم بر شعارها و ادعاهای مجاهدین از ابتدای انقلاب ضد سلطنتی تا کنون تا با بررسی عملکرد آنان در حوادث و وقایع تاریخی ببینیم چقدر این شعارها اعتقادی و ایدئولوژیک بوده و چقدر به آن پایبند بوده اند.

مجاهدین که با شعار جامعه بی طبقه توحیدی، شعار آزادی، مبارزه ضد استعماری و ضد امپریالیزم شروع به فعالیت کرد و بعد از انقلاب مسعود رجوی کلاس های تبیین جهان را شروع کرد و از آنجا که در ایران انقلاب اسلامی صورت گرفته بود میخواست در عرصه دین دستی بالاتر داشته باشد و به ادعای خودش در چپ اسلام قرار بگیرد و نه در راست اسلام. منظور این بود که از همه روحانیون و مراجع جلوتر و مدعی اسلام مترقی باشد .

این اسلام پناهی مبتذل که عملا التقاطی از اسلام و مارکسیست بود در اتخاذ خط مشی نهایتا با برخی از مارکسیست ها، لیبرال ها، برخی خوانندگان درباری و برخی جریانات وارد ائتلاف شد. اول از همه به روی مردم اسلحه کشید و سپس در بیعت با بنی صدر پا به فرار گذاشت.

شعارهای ضد امپریالیستی :

در خصوص این شعار همین بس که سرود “سرکوچه کمینه … مجاهدین پرکینه … آمریکایی بیرون شو … خونت روی زمینه ”
در تمام تشکل های سازمان روزانه با افتخار تکرار میشد و برای اثبات فعالیت های ضد امپریالیستی همواره برگه ترور مستشار آمریکایی را رو میکردند و بعنوان فرازهای درخشان از رزومه مبارزاتی خود با امپریالیست، ترور نیروهای آمریکایی در ایران را در کارنامه خود ثبت کردند .

نتیجه مبارزه با امپریالیسم:

بعد از واقعه 11 سپتامبر وقتی ارتش امریکا دیکتاتور عراق را سرنگون کرد و وارد خاک عراق شد، ارتش به اصطلاح آزادیبخش توسط آمریکا خلع سلاح شد و قرار شد از همه نیروهای مجاهدین توسط نمایندگان پنتاگون بازجویی بعمل بیاید و کارت هویت صادر گردد .مجاهدین سراسیمه نشست برگزار و کلیه نیروها را توجیه کردند که ما هیچ آمریکایی را نکشته ایم و اساسا از اول ضد آمریکایی نبودیم و ترور مستشارهای آمریکایی توسط چریک های فدایی انجام شده است .

حمله 11 سپتامبر را که هنگام اجرای آن مجاهدین جشن گرفتند در مقابل آمریکایی ها محکوم کردند و با خانواده های قربانیان آن احساس همدردی نمودند .

به دنبال آن مسعود رجوی به زنان شورای رهبری که بقول خودش از افراد معتمد و گوهران بی بدیل انقلاب مریم بودند دستور داد هر زن شورای رهبری بتواند با هر شیوه ای افسران آمریکایی را جذب نماید مشخص است از جنس مریم و انقلاب مریم است !!! و از آن پس فهیمه و فهیمه ها با رونمایی از چهره و تیپ و زبان بدن با پختن خورشت فسنجون که مورد علاقه افسران آمریکایی بود در صدد جذب آنها برآمدند .

در خصوص شعارهای آرمان گرایی، وطن پرستی و استقلال و آزادی :

سازمان مجاهدین خلق با ورود به عراق، پیوند عمیقش با صدام، جنگیدن دوشادوش نیروهای ارتش عراق علیه قوای مسلح ایرانی و مدافعان وطن، آدم ربایی و اسیر کردن سربازان ایرانی در جهت تخلیه اطلاعاتی برای ارتش عراق، تخلیه تلفنی خانواده نیروهای خودش و بدست آوردن گرا و اطلاعات دقیق مناطق و پایگاههای نظامی ایران، مناطق تجمع و حتی پناهگاههای عمومی که برای مواجهه با حملات هوایی ساخته شده بود و تقدیم همه این اطلاعات به ارتش عراق برای بهتر بمباران کردن ایران و نهایتا تهاجم به خاک ایران با پشتیبانی مستقیم ارتش عراق، پاسخ روشنی به این شعارها داد.

از زمانیکه کلیه تشکیلات سازمان در عراق مستقر شد نفس های آزادی در گلوها خفه شد. نیروهای تشکیلات در خفقان کامل از هر گونه انتقاد به افراد بالای تشکیلات محروم بودند و نشست ها بصورت لایه ای برگزار میشد که نیرو های لایه پایین از ایرادات و انتقادات افراد بالاتر با اطلاع نباشند. تشکیلاتی کاملا طبقاتی، ضد دمکراتیک و ضد آزادی که نیرو ها از هرگونه تماس و ارتباط با خانواده محروم بودند! این در حالی بود که سازمان مجاهدین خلق شعار آزادی برای خلق در زنجیر ایران را سرلوحه قرار داده بود !
واعجبا شما همینجا نیروهای خود را از جرعه ای آزادی محروم نموده اید. مردم ایران پیش کش تان آنها این مدل آزادی شما را نیاز ندارند .

این مسیر مبارزه در سراشیبی سقوط قرار گرفت و هر روز بسمت انحطاط و سقوط اعتقاد و ایدئولوژی با سرعتی روز افزون پیش رفت. اگرچه مجاهدین اعتقاد دارند که هدف وسیله را توجیه میکند و برای رسیدن به هدف، بخوانید قدرت از هر راه و وسیله ای میتوانید استفاده نمایید، از جمله وطن فروشی، اختناق، ترور، خیانت به مردم و وطن، همدستی با دشمن و…

اما نگارنده بر این اعتقاد هستم که مجاهدین از همان ابتدا شعارها را دستمایه اهداف خود قرار داده و هیچگاه اعتقاد و ایمانی به شعار های اعلامی نداشتند بلکه در پشت شعارها سنگر میگرفتند و در پی کسب قدرت بودند.

تغییرات و جابجایی متحدین و همپیمانانشان از قاسملو و بنی صدر گرفته تا سازمانهایی مانند زحمتکشان و رنجبران و خبات و چریک های فدایی، از خوانندگانی چون ویگن و عارف و شکیلا و مرجان، از چهره های سیاسی چون مقدم مراغه ای و محمد علی شیخی و منوچهر هزار خانی، حسن ماسالی و بهمن نیرومند، پرویز دستمالچی و…. معلوم نیست در حال حاضر کدامشان هستند و کدامشان جداشدند، با چه کسانی وحدت و با چه کسانی در تضاد هستن! عاقبت شورا به کجا کشید و…..

من نگارنده از این موضوعات متفرقه قصد دارم به چه چیزی برسم؟

از اینکه مجاهدین چگونه درست مانند آب خوردن و بدون اینکه هرگز مسئولیت حرفها و شعارهایشان را بپذیرند علیه شعارهای ادعایی خود عمل میکنند و اگر بخواهند سواری بدهند هر روز و گاها هر ساعت کمر خود را خم نموده تا صدام، آل سعود و آمریکا و اسرائیل نوبتی و یا همه با هم سوار شوند و البته مجاهدین سواری میدهد اما تاوان این سواری و خیانت را مردم ایران باید بپردازد.

بعد از سالها کش و قوس سیاست بازی رجوی، تشکیل ائتلاف شورای ملی مقاومت و دولت در سایه و با عجله و سرعت زیاد در صدد تشکیل کمیسیونهای دولت آلترناتیو که مبادا زودتر از موعد نظام را سرنگون کنند و یک صبح تا ظهر وزارت خانه ها بی سرپرست بماند ناگزیر شدند تا از مازندرانی و شیخی و جلال گنجه ای و یک دوجین از پیر مجاهدان خود را بعنوان رئیس کمیسیون جایگزین وزارتخانه معرفی کنند تا در این گیر و دار سرنگونی و تامین امنیت کشور فرصت داشته باشند مریم خانم را خوب آرایش و بزک نمایند و در تاج و تخت بنشانند .مریم هم ظاهرا با حلوا حلوا دهنش شیرین شده بود و اقدام به اعلام منشور ده ماده ای نمود .

در این مطلب قصد پرداختن به تمامیت منشور را نداریم و تنها به چند ماده آن که مربوط به آزادی های فردی و اجتماعی و حقوق بشر است میپردازیم و به مصداق مشت نمونه خروار است خواننده از بقیه منشور نتیجه گیری نماید .

ماده 2 از منشور 10 ماده ای مریم رجوی :

“ما خواهان یک نظام کثرت گرا و آزادی احزاب و اجتماعات هستیم. در ایران فردا ما به کلیه آزادی های فردی احترام میگذاریم و بر آزادی بیان و آزادی کامل رسانه ها و دسترسی بی قید و شرط همگان به فضای مجازی تاکید داریم” .

با استناد به این ماده منشور لطفا بفرمایید که اولا چرا نیروهای تحت امر خودتان از گوشی موبایل صرفا جهت ارتباط تلفنی و تصویری با پدر و مادرشان محروم هستند ؟! دسترسی آزاد همگان به فضای مجازی بماند برای گام بعدی!
و در موضوع آزادی بیان و آزادی کامل رسانه بفرمایید این جداشدگان که بعد از ده ها سال در خدمت و اختیار شما بودند و تصمیم گرفتند از این پس آزاد زندگی کنند چرا و با استناد به کدام ماده از این منشور سرکوب میشوند و مورد تهاجم وحشیانه قرار میگیرند؟ در نمایشگاه کتاب جداشدگان و در بین 5 جلد کتاب موجود، کدام ماده از منشور شما نقض شده بود که لازم الحمله شدند؟!

ماده 7 منشور ده ماده ای مریم رجوی :

“ایران فردا کشور احترام به حقوق بشر است. ما متعهد به بیانیه جهانی حقوق بشر، میثاق ها و کنوانسیونهای بین المللی از جمله میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، کنوانسیون علیه شکنجه و کنوانسیون حذف کلیه اشکال تبعیض علیه زنان میباشیم . “

خانم رجوی لطفا بفرمایید در این ماده از منشور، حقوق جداشدگانی که همواره مورد تهمت و سرکوب شما قرار میگیرند رعایت شده ؟ چرا از هرگونه توطئه کثیف با همدستی پلیس آلبانی علیه آنها استفاده میکنید؟

در موضوع کنوانسیون علیه شکنجه، چرا ده ها و صد ها نفر را در زندانهای اشرف و دبس کرکوک شکنجه کردید؟ شکنجه کردن نادر نادری، اردشیر درویشی، کریم رشیدی، بردیا امیر مستوفیان، و ده ها نفر دیگر که بخشی از آنها بهمراه 42 نفر علیه شما با مستندات خود دادخواست ارائه نموده اند را چگونه توجیه میکنید ؟

قتل حمزه رحیمی و قربانعلی ترابی، سعید نوروزی، سهیل خطار و….. را با کدام ماده از منشور ده ماده ای مریم قجر توجیه مینمایید؟
لابد میگویید ما در اول هر ماده گفته ایم در ایران آزاد فردا! نه ؟

سوال این است وقتی در قدرت نیستید و صرفا با حمایت و پشتیبانی خارجی این جرم و جنایات را مرتکب میشوید اگر خدای ناکرده به ایران آزاد فردا برسید چکار میکنید؟!

و در مورد رفع تبعیض علیه زنان در ماده 7 منشور :

آیا اظهارات خانم بتول سلطانی در خصوص سوء استفاده جنسی شخص رجوی از زنان عضو سازمان و برده داری و استثمار جنسی و جسمی تنها برای رسوایی تان کافی نیست ؟ شرمتان باد که نام انسان را برخود نهاده اید. این مدل تجاوز و برده داری و تهاجم را تاکنون تنها از داعش و بوکوحرام در نیجریه دیده و شنیده بودیم که شما روی آنها را سفید کرده اید .

و در قسمت پایانی آنچه بیشتر از همه شرم آور است برنامه مضحک سیمای فرقه معلوم الحال رجوی و جنگ زرگری آن جوانک مجری سیمای رجوی با شبکه معلوم الحال من و تو میباشد که در تهاجم یک جانبه مجری فرقه با هزاران پانتمیم علیه سالومه و شبکه من و تو آسمان و ریسمان را بهم میبافد و تماما با استناد و عاریه گرفتن از چهره های منفور آمریکایی مانند جان بولتن، مایک پنس و پمپئو و شرکت اجاره ای آنها در مراسم و تجمعات مجاهدین تایید می گیرد و در مقابل شبکه من و تو اعلام پیروزی می نماید و هیچ آثاری از انقلابی گری، مردم گرایی، آزادی خواهی، مبارزه و اتکا به مردم ایران در این جدال دیده نمیشود و اساسا از هرگونه ارزش انسانی و انقلابی، مردمی بودن و ایرانی بودن تهی است و هنگامیکه قافیه برای رجوی و نیروهای روحیه باخته اش تنگ می آید آسمان و ریسمان را به هم میبافند و به چپ و راست خود حمله میکنند غافل از اینکه شبکه من و تو نیز هم راستا با مجاهدین علیه مردم ایران با شعار مبتذل مردم گرایی یقه درانی میکند و دارای اشتراکات فراوانی با هم هستند اما مجاهدین در حضیض ذلت به هذیان گویی افتاده و دیگر کسی را تحمل نمیکند و صرفا به همه می تازند .

شما چه بخواهید و چه نخواهید، چه به شعارهایتان پایبند باشید یا نباشید از نظر مردم ایران منفور ترین هستید و ملت ایران و خانواده های قربانیان و جداشدگان بساط دغل بازی شما و جرم و جنایتتان را به به زباله دان تاریخ خواهند افکند .

مرادی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا