در حدود یک هفته پیش، احمد بالدی جوان اهوازی در جریان درگیری با ماموران اجرائیات شهرداری اهواز دست به خودسوزی زد. در همین راستا معاون خدمات شهری شهرداری، شهردارمنطقه 3، معاون شهرداری منطقه 3 و مسئول اجراییات شهرداری اهواز از سمت های خود برکنارشدند و شهردار اهواز استعفا داد و این موضوع از طرف استاندار […]
در حدود یک هفته پیش، احمد بالدی جوان اهوازی در جریان درگیری با ماموران اجرائیات شهرداری اهواز دست به خودسوزی زد. در همین راستا معاون خدمات شهری شهرداری، شهردارمنطقه 3، معاون شهرداری منطقه 3 و مسئول اجراییات شهرداری اهواز از سمت های خود برکنارشدند و شهردار اهواز استعفا داد و این موضوع از طرف استاندار خوزستان تحت رسیدگی است.
در همین رابطه ارگان های تبلیغاتی تشکیلات مجاهدین خلق که بخاطر ماهیت فرصت طلبانه شان همیشه در صدد سواستفاده از اتفاقات و حوادث در بستر اجتماعی و انعکاس آن با بزرگ نمایی و دروغ پردازی در عرصه مجازی است این بار هم از زبان مریم رجوی برای احمد بالدی اشک تمساح ریخته تا به زعم خود بتواند احساسات مردم اهواز بخصوص جوانان این شهر را تحریک کرده و آنها را به درگیری با نهادهای دولتی و نظامی بکشاند. در همین رابطه مریم عضدانلو (رجوی) طی پیامی از مردم اهواز و بخصوص از جوانان به اصطلاح شورش گر این شهر خواسته است که در حمایت از احمد بالدی که نماد خشم و اعتراض ملت است به خیابانها بریزند. مریم رجوی که این چنین برای احمد بالدی فریب کارانه یقه چاک می دهد عمد دارد خود را به فراموشی بزند که چگونه در چندین مورد اعضای معترض و خواهان جدایی که با درخواست جدایی آنها موافقت نشد و به انتقال به زندان تهدید شدند در قرارگاههای اشرف و بدیع در منطقه ابوغریب دست به خودسوزی زدند. یکی از این موارد رحیم قاسمی نژاد با نام مستعار رسول بود.
وی در سال 63 در منطقه کردستان عراق بهنگام کار با یک بمب دستی و انفجار آن بینایی دوچشم خود را از دست داد. وی برای درمان به فرانسه اعزام شد، ولی معالجات موثر واقع نشد. در جریان ازدواج تشکیلاتی مریم رجوی با مسعود رجوی در منطقه اور پاریس وی را به مراسم آورده بودند تا به مسعود و مریم ازدواج شان را تبریک بگوید و تبلیغات کنند که حتی اعضایی که در جریان عملیات چشمان خود را از دست داد از این اقدام حمایت کرده است. در سال 65 بدنبال انتقال مقر رجوی از پاریس به بغداد رحیم قاسمی نژاد هم به عراق اعزام شد، و در طبقه چهارم دفتر اصلی مجاهدین خلق موسوم به جلال زاده در منطقه الکراده مستقرشد تا با توجه به مسئله دار شدنش از نزدیک تحت نظر باشد. عباس داوری مسئول روابط خارجی این سازمان در بغداد یکی از مسئولین بالای تشکیلات بنام حسین داعی الاسلام با نام مستعارعلی قادری را بعنوان مسئول مستقیم وی در نظر گرفته بود.
بعد از عملیات موسوم به فروغ جاویدان که به بخش روابط خارجی در بغداد منتقل شده بودم بعد از یک هفته مسئولیت تشکیلاتی رحیم قاسمی نژاد به من واگذار شد، وعباس داوری در جریان ابلاغ این مسئولیت به من تاکید کرد که رسول بلحاظ تشکیلاتی وضعیت نرمالی ندارد و بشدت مسئله دار شده است باید موضوع مسئله داری او را حل کنی!
در محل استقرار رحیم یک دستگاه تایپ مخصوص افراد نابینا گذاشته شده بود تا بتواند تناقضات خود در رابطه با تشکیلات را روزانه گزارش کند. رسول گزارشات خود را مستقیم به من می داد تا بدست عباس داوری برسانم. وی گاها تا 10 گزارش را تایپ و بدست من می داد. عمده گزارشاتی که می نوشت افسوس خوردن بخاطر از دست دادن چشمانش در عملیات بود. وی همچنین نسبت به اعزامش از فرانسه به عراق مسئله دارشده و خواهان بازگشت به فرانسه بود.
با گذشت زمان رحیم نسبت به خط و خطوط مجاهدین خلق معترض شد و مسعود رجوی را بخاطر عملیات موسوم به فروغ جاوویدان که طی آن بسیاری از اعضا را بدون بدست آوردن هیچ نتیجه ای به کشتن داد را زیر سوال می برد.
افزایش مسئله داری رحیم قاسمی نژاد و درخواست های مکرر او برای اعزام به فرانسه باعث شد که عباس داوری مسول روابط خارجی بغداد از ترس اینکه مبادا یک وقت رسول فکر فرار در بغداد به سرش بزند وی را به بخش روابط قرارگاه اشرف منتقل نمود. در قرارگاه اشرف مسئولیت تشکیلاتی، رسول به یکی از اعضای سرسپرده رجوی بنام علی امامی سپرده شد. چند ماه بعد که موضوع مسئله داری رحیم شدت گرفته بود و دیگر در هیچ یک از نشست ها شرکت نمی کرد به درخواست علی امامی در ستاد قرارگاه اشرف یک نشست جمعی بزرگ با شرکت تمامی اعضای این قرارگاه تشکیل شد، در این نشست که نزدیک به 4 ساعت طول کشید عوامل سرسپرده رجوی ضمن دادن فحش و ناسزا به رحیم حمله کردند که بر اثر مشت یکی از همین نفرات دهان رسول بشدت زخمی و خونین شد ودگمه های پیراهن او کنده شد. دوروز بعد رحیم قاسمی نژاد ساعت 5 صبح و در حالیکه هنوز مارش بیدار باش قرارگاه زده نشده بود خودش را به نزدیک مخزن سوخت در پارکینگ رساند و با ریختن بنزین و کشیدن فندک خود را به آتش کشید. بعد از مشاهده شدن زبانه های آتش نفرات انتظامات درب و افسران اطلاعات وعملیات بسمت وی رفتند که براثر شدت جراحت جان خود را از دست داد. عوامل سرسپرده رجوی بلافاصله پیکر سوخته رسول را بریک خودرو جیب لندکروز گذاشته و از قرارگاه اشرف خارج کردند.
از آن تاریخ دیگر کسی از وضعیت رسول اطلاعی نداشت و مشخص نشد وی را در کجا بخاک سپرده اند. آن روز مریم رجوی برای رسول اطلاعیه ای نداد! وخواهان رسیدگی به علت خودسوزی وی نشد! وبا او همدردی نکرد! وقلبش جریحه دار نشد!
مریم رجوی آن روز نگفت رحیم قاسمی نژاد نماد خشم و اعتراض اعضایی است که ده ها سال است که زیر شدیدترین ستم سرکوب رجوی از ابتدایی ترین حقوق خود محروم شده اند!
خودسوزی و مرگ رحیم و دهها موارد نظیر او بخوبی ماهیت پلید مریم رجوی و فرصت طلبی او را در افکار عمومی افشا و برملا می سازد و به عینه اثبات می کند که مریم رجوی بجز به منافع خفیف وخائنانه خود به هیچ جیز دیگر فکر نمی کند و جان انسانها پشیزی برای او ارزش ندارد.
علی اکرامی

