ضرورت محاکمه مسعود رجوی در دادگاه جنایی لاهه
آیا گروه القاعده و عناصر تشکیلاتی آن که در لیست تروریستی دولت امریکا ثبت شده است همچون مجاهدین امکان فعالیت سیاسی و تبلیغی در شهرهای مختلف امریکا را دارند؟ آیا میبایست بن لادن تحت هر شرایطی و در هر کشوری که باشد بدون اینکه قوانین داخلی و بین المللی چنین اجازه ای را به نیروهای امریکایی بدهد از سوی کماندوهای امریکایی به جرم فعالیت های تروریستی به قتل برسد اما مسعود رجوی که سابقه بیشتری از بن لادن در اعمال غیر انسانی، ترور و کشتار داشته است امکان تنفس و فعالیت داشته باشد؟
حقایقی درباره جنایات و شکنجه های سران مجاهدین – قسمت پنجم
فرمانده اکیپ امریکایی یک برگ کاغذ A4 سیاه و سفید که نقشه ی منطقه روی آن ترسیم شده بود را روی ماشین ما گذاشت و با جلیل طوسی دوباره مشغول صحبت شد وقتی مجید شکوه زاده نقشه خودمان را بیرون آورد و بر اساس آن به فرمانده امریکایی توضیح داد او بسیار متعجب شد و گفت که نقشه ما سیاه و سفید است و خیلی دقیق نیست اما نقشه های شما رنگی و با توضیحات و مختصات دقیق است این قضیه ثابت می کرد سازمان چقدر همکاری دقیق با استخبارات رژیم بعثی صدام داشت و از طرف آنها حمایت می شد.
زندان در زندان – یادداشت های سفر به اشرف
ماهیت وحشتناک این فرقه هنوز برای من به درستی آشکار نشده بود؟ چون با اشرفی مواجه شدم که دور آن را نه یک لایه خاکریز یا سیم خاردار که هشت لایه سیم خاردار و خاکریز کشیده بودند! وحشت رجوی و سایر سران مجاهدین از خانواده ها، پدران و مادران دلسوز و ساده دل تعجب انگیز بود. وقتی خوب به اطرافم نگاه کردم متوجه شدم به تعداد سیم خاردارها اضافه شده است
خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین – قسمت هفدهم
شاید سوال این باشد چرا رهبران سازمان به نفرات دروغ گفتند و اعتراف نکردند که موضوع خلع سلاح است چون دیگر بودن یا نبودن فرقی نمی کند. اما پرسش بعدی این است در این گیر و دار رهبر عقیدتی کجاست؟ تا حالا که هیچ خبری نبود و مهم هم نیست که طی این سالیان عمر و جوانی نفرات چه جوری تلف شده و به هرز می رود. بعد معلوم شد که برای رهبر عقیدتی مجاهدین عمر و جوانی و حتی مرگ اعضا و کادرهای تشکیلاتی خیلی مهم نیست
فرقه مجاهدین یا مرده ریگ های کهن
بر همگان آشکار است امروزه فرقه ی مجاهدین دیگر ارزش چندانی برای پرداختن بدان ندارند. آنان چون مرده ریگ های کهن بشمار می آیند که تاریخ مصرف شان برای همیشه گذشته است. اندیشه ی بسته، عقب مانده، قرون وسطایی دارودسته ی رجوی و خصوصیات و ویژگی های فکری، سیاسی، تشکیلاتی و شخصیتی کادرهای کلیدی و سران مجاهدین در دنیای امروز هیچ جایگاه و جذابیتی برای نسل جدید ایرانی چه در ایران و چه در سایر نقاط جهان ندارد.
نامه تعدادی از جداشدگان از فرقه رجوی به آقای مارتین کوپلر
ما جمعی از جدا شدگان سازمان مجاهدین خلق که برای رهایی از مناسبات ضد دموکراتیک و فرقه ای این گروه با تحمل سختی ها و مشقات فراوان در سال 2004 میلادی و بعد از قرارگاه اشرف خارج شده و از طریق مقامات ارتش امریکا و مساعدت مقامات محترم کمیته بین الملی صلیب سرخ به کشور خویش بازگشته ایم، برای هر آنچه که با ما رفته است و بی شک مغایرت تام و تمام با موازین مسلم و شناخته شده ی حقوق بشری از جمله حق انتخاب روش و شیوه ی زندگی آدمی دارد، قصد داریم علیه رهبران سازمان مجاهدین خلق در دادگاههای بین المللی اقامه دعوی کرده و شکایت کنیم تا حقوق مادی و معنوی از دست رفته ی خود را باز ستانیم.
مجاهدین در پی محکوم کردن اقدامات کمیته بین المللی صلیب سرخ
اگر مقامات کمیته بین المللی صلیب سرخ در دیدار با خانواده ها در دفتر انجمن نجات آذربایجانغربی یا دفتر صلیب سرخ در تهران تحت تاثیر احساسات و عواطف تعداد زیادی از اعضای خانواده ها قرار گرفتند که صرفا خواهان کمک صلیب سرخ به مثابه یک نهاد بین المللی برای ایجاد ارتباط گیری آنان با عزیزانشان در اشرف بوده و هستند که بیش از سه دهه است کمترین اطلاعی از آنان ندارند، این امری طبیعی و کاملا قابل درک است چرا که مقامات و مسئولین محترم صلیب سرخ سرشار از احساسات و عواطف انسانی هستند
میزگرد بررسی نقض حقوق بشر در فرقه رجوی – قسمت سی و شش
سازمان که دم از مبارزه برای آزادی میزند خب اگر بحث اعتقاد به آزادی است بحث آزادی بیان و انتخاب پس چرا شما سران سازمان بچه ی کم سن و سالی را که در سازمان بزرگ شده است دست پرورده خودتان است چرا سرش شیره می مالید به او دروغ می گوئید از اروپا به عراق می آورید و راه بازگشت را به روی او می بندید؟ چرا باید این بچه ها مثل فیلم های گانگستری سرتا پا مسلح شوند؟ بچه هایی که آموزش تانک می بینند سوار تانک می شوند مسلسل کلاش به دستشان می دهید چرا باید آقای محدثین با آن جایگاه تشکیلاتی و ادعاهای بزرگی که دارد مثل ادعای آزادی، اخلاق و شعار جامعه بی طبقه توحیدی و دموکراسی، در اروپا به بچه های میلیشیا که در حال تحصیل هستند دروغ بگوید وعده بدهد که شما فقط شش ماه برای دیدار پدر و مادرتان به اشرف و عراق می روید
تاملی بر فرار کادرهای تشکیلاتی مجاهدین از کمپ موقت ترانزیت
رهبر عقیدتی مجاهدین و سایر سران مجاهدین با تامل و تعمق درباره فرار چند تن از اعضای مجاهدین در چند روز اخیر باید به نکته ی مهمی پی ببرند، اینکه ترتیب دادن نشست هایی با صرف ساعت های طولانی در اشرف و شست و شوی سیستماتیک مغزی اعضای مجاهدین قبل از انتقال شان به کمپ موقت ترانزیت، نتیجه ای برای سران مجاهدین نداشته است.
حقایقی درباره جنایات و شکنجه های سران مجاهدین – قسمت چهارم
به اعتقاد من از همین سلاحها در زمان درگیری نفرات مجاهدین با پلیس عراق در 19 فروردین ماه سال 1389 از سوی فرماندهان سازمان استفاده شده است. فرماندهان سازمان برای کشتن برخی از نفرات خودشان از آن ها استفاده کردند تا وانمود کنند پلیس عراق دست به این کار زده است. ولی پلیس عراق نیز طی اطلاعیه ای گفت با توجه به شواهد و مستندات زیادی که دکتر های معالج مجروحان به ما ارائه دادند بسیاری از نفرات مجروح و کشته شده از فاصله خیلی نزدیک هدف قرار گرفته اند و بیشتر گلوله ها به مغز و قلب اصابت کرده است
مذاکرات اتمی استانبول، سرخوردگی و یاس فرقه ی مجاهدین
چرا سران مجاهدین پتانسیل و توانایی درک رویدادها و تحولات منطقه ای و بین المللی را ندارند؟ نکته ی مهمی که بایستی بدان پرداخت حکایت تلخ و درخوری از ماهیت، ساختار فکری، سیاسی و ایدئولوژیکی فرقه ای مجاهدین در بیش از سه دهه را به نمایش می گذارد اینکه مجاهدین در بحران و شرایط تنش زا قادر به تنفس و حیات هستند. پس برای ادامه ی حیات تشکیلاتی و فرقه ای نیاز به فضای تنش زا و بحرانی دارند
خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین – قسمت شانزدهم
طی 20 روز، بیست سوژه با سناریوهای مختلف پیاده کردند. فرماندهان سازمان واقعا افرادی غیر قابل کنترل هستند و از نظر روانی نرمال نبودند. در نشست های باقرزاده دقیقا فرماندهان زن عضو شورای رهبری و سایر افراد رده بالای سازمان حالات روحی آنرمال خود را به نمایش گذاشتند. فردی به نام اردشیر که از ناحیه پا فلج و ساکن یکی از کشورهای اروپایی بود و سالها در اشرف بسر می برد چنان تحت فشارش قرار دادند که هر انسان آزاد اندیشی را ناراحت می کرد