دیدار اعضای انجمن نجات گیلان با خانواده هادی آلفته
روز پنج شنبه 3 خرداد 1403، اعضای انجمن نجات گیلان در ادامه دیدار با خانواده های اسیران رجوی به دیدار خانواده آلفته رفتند. این دیدار به دعوت فریبرز آلفته برادر چشم انتظار هادی آلفته از اعضای گرفتار در تشکیلات مجاهدین خلق و در محل کار ایشان در منطقه توریستی زیبا کنار صورت گرفت. مسئول انجمن […]
لحظات شیرینی که پس از جدایی از تشکیلات رجوی تجربه کردم
زندگی زیباست ای زیبا پسند زنده اندیشان به زیبایی رسند آنقدر زیباست این بی بازگشت کز برایش میتوان ازجان گذشت بخاطر سلامتی ام و بخاطر هدایتم و بخاطر رستگاری وعاقبت بخیری که در نقشه مسیر زندگی بازیافته ام، می درخشد و در شرف تکوین و تثبیت است، ازخدای منان سپاسگزار و قدردان و شاکر هستم […]
دیدار اعضای انجمن نجات گیلان با خانواده علی اصغر حاتم عضو اسیر مجاهدین خلق
سوای از دیدارهای مکرر با این خانواده دردمند و چشم انتظار در دفتر انجمن و یک دیدار صمیمی در منزل شان در تابستان ۱۳۹۶ بار دیگر بر حسب انجام وظیفه به دعوت خانواده محترم علی اصغر حاتم بعد از ظهر پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ بمنظور یک دیدار صمیمی روانه منزل شان واقع در روستای چورکوچان […]
نامه فرزاد قاسمی به برادرش اسماعیل قاسمی در کمپ آلبانی مجاهدین خلق
سلام اسماعیل جان؛ یگانه برادرم خوبی الحمدالله داریم به خردادماه نزدیک میشویم و دلتنگی هایم تازه شد. بله خردادماه ۱۳۶۷ بود که حین خدمت مقدس سربازی در عملیات خرابکارانه مشترک صدام و رجوی در مهران اسیر شدی و تمام. اسماعیل جان تو متاهل و داری فرزند بودی و الان بعد از ۴ دهه که از […]
پیام علینقی مهرورز به برادر اسیرش محسن مهرورز گرفتار در مجاهدین خلق
سلام محسن جان خوبی الحمدالله. به جد نمی فهمم برادر تحصیل کرده و دنیا دیده ام چرا و چگونه عقل و کرامت خودش را دست عده ای جاه طلب داده است که حتی اجازه نداشته باشد قبل و بعد درگذشت مادرش تماسی با خانواده داشته باشد. محسن جان ما که خبری از تو نداریم و […]
نامه عسگر نجف زاده به برادر اسیرش قاسم نجف زاده
قاسم جان سلامت میکنم و خیلی دوستت دارم و به یادت هستم. روز و روزگارمان خوب است و در سلامت هستیم. الحمدلله قاسم جان. من در کار طلا فروشی در رشت هستم و شکر خدا زندگی می چرخد. چقدر دوست دارم بعد از سالها دوری و بیخبری، با جدایی از رجویها پر بکشی و بیایی […]
نامه کبری علیخواه به برادر اسیرش حسین علیخواه در کمپ مجاهدین خلق
حسین آقا سلام. امیدوارم سلامت و تندرست باشید و نیم نگاهی هم به خانواده داشته باشید. حسین جان شرایطم طوری است که خیلی دلتنگتم و آرزوی در آغوش کشیدنت را دارم. بابا و مامان که تنهایمان گذاشتند و متاسفانه همسرم را نیز که مریض احوال بود از دست دادم و لذا فقط تو را چشم […]
نامه سید حسن میرموسوی به فرزند اسیرش سید مرتضی میرموسوی در کمپ آلبانی
سلام مرتضی جان خوبی سالهاست از تو بیخبرم آیا زنده و سلامت هستی!؟ چرا از آن لعنتی ها که تو را به گروگان گرفتند فاصله نمیگیری؟! تو که سرباز وطن بودی. می دانم که در زمان اسارت و در اردوگاه رژیم بعث با مغزشویی های عوامل مجاهیدن خلق گرفتار رجوی ها شدی. این زوج سنگ […]
نامه پرویز لقمانی به برادرش جمشید لقمانی اسیر در فرقه مجاهدین
جمشید جان با قلبی آکنده از نگرانی ولی امیدوار به تو سلام میکنم و آرزوی سلامتی و دیدار تو را دارم. جمشید جان چندی پیش خبرت را از یک جداشده گرفتم که گفت حالت خوب است و به اتفاق دوست گیلانی خود بنام هادی آلفته در سالن غذاخوری مقر مانز در آلبانی کار میکنی و […]
نامه احمد نظیفی به برادرش محمد مهدی نظیفی در کمپ مجاهدین خلق
سلام محمد مهدی جان ما همه خوب و سلامت هستیم ولی از صحت و سلامتی شما بیخبر هستیم. مهرماه پارسال دیداری با آقای پوراحمد در پارک دانشجوی رشت داشتم که کلی خوشحال شدم و حتی از روحیات شخصی ات برایم تعریف کرد که چقدر شوخ طبع هستی. برادر خوبم الان به مرز ۸۰ سالگی رسیدی […]
نامه فریبرز آلفته به برادرش هادی آلفته در کمپ مجاهدین خلق
سلام هادی جان داداشی گلم. انشالله که خوب و سلامت باشی. فریبرز هستم و خیلی بزرگ شدم و موفق در زندگی هادی جان. هادی جان ۳۷ سال اسارت و دوری و بیخبری از خانواده و زادگاه و کشور مدت زمان زیادی است که تغییر و تحولاتش را در چند سطر نمیشود بیان کرد و باید […]
چند کلامی با نازنین برادرم فرهاد حسن پور اسیر در کمپ آلبانی رجوی
فرهاد جان عرض سلام و ارادت و با یک دنیا آرزوی بغل کردن و در آغوش گرفتنت. بعد از ملاقات با آقای پوراحمد در پائیز 1402 و گرفتن چند عکس یادگاری و درج گزارش و پیام ویدئویی در سایت نجات انتظار داشتم برای دلگرمی ما هم که شده با ما تماسی داشته باشی و عکس […]