استراتژی مجاهدین مانند دیواری است که آجرش را از پایه کج گذاشته اند
در دنیای قانون مندی که زندگی می کنیم هرگز چیزی بیهوده اتفاق نخواهد افتاد و بیهوده نیست که دفتر مجاهدین با این همه خون با خاری و ذلت بسته می شود این حاصل همان تخم فاسدی است که ۳۰ سال پیش در ایران زمین کاشته شد و تبدیل به درختی سمی و اهریمنی به اسم مجاهدین شد. استراتژی که جوهره وجودی آن جنگ و آشوب و خون ریزی است بی دلیل نیست که درست ۲٫۵ سال بعد از انقلاب سال ۵۷ با اعلام سی خرداد و مبارزه مسلحانه مجاهدین جان گرفتند
مجاهدین خلق از مبارزه مسلحانه تا مبارزه دودوزانه
رابطه با اسراییل و آغاز همکاریهای جاسوسی و تروریستی با اهداف اسراییلی علیه ایران و ترساندن اسراییل از سلاح اتمی، تقریباً پس از سقوط صدام حسین، قوت گرفته و آشکارا تا به امروز ادامه دارد. با روی کار آمدن دولت حسن روحانی که مجاهدین خلق اقبال خود را در ایران و جهان رو به شکست یافتند، دوباره با جناح های جنگ طلب خارجی و کشور اسراییل و عرب منطقه، همصدا و همبازی
چرا تاریخ انقضا یک ارگان یا ساختار سیاسی فرا میرسد
این تهی شدن افراد از سال ۶۸ به این سو یک ریل کاملا تصاعدی داشته تا به امروز که افراد واقعا تهی از هر گونه تحلیل و واقع گرایی شده اند. به یک اعتماد کورکورانه عادت کرده و برایشان تبدیل به یک عادت شده است. واژه های شکنجه های روزانه مثل عملیات جاری و تیغ و خلع رده و تحت برخورد قرار گرفتن برایشان تبدیل به کابوس شده است. حال بنگرید کسانی که روزی اعتماد و آرزو و امیدشان را در نام سازمان میدیدند
وقایع سازمان مجاهدین به کجا میرود!
آنچه مسلم است مخفی شدن رهبر و نداشتن ارتباط و نداشتن پاسخگوئی برای آنچه که برایشان پیش آمده است بیش از قبل برای حفظ فرقه مشکل شده است. باید کمی زمان بگذرد که اتفاقات بعدی بیشتر خود گواه این خواهد بود که چه کسی به دنبال موقعیت خودش است و چه کسی با خط از ما بهتران خودش را تنظیم میکند. این عراق از یکماه گذشته خونین ترین ایام خودش رو طی کرده است ولی در اخبار مجاهدین مهمترین اتفاق درکره خاکی یک پلاکارد در محکوم کردن حمله به اشرف است.
دلار آمریکا و رقص عقب نشینی مجاهدین
رهبران مجاهدین، در مقابل خواست آمریکا که همان دلار در ازای رقص عقب نشینی است، تقاص ضدیت های ضد آمریکایی دوران صدام حسین و حتی عملیاتهای دوران شاه را خواهند پرداخت به ویژه این که پس از خروج نیروها، بدون دستاوردی در عراق و عقب نشینی به پشت جبهه، به مثابه پلی خواهند شد برای ارتباط مابین آمریکا و ایران.
جرقه های مشکوک
چنین است که رهبران دست آموز وی، در راستای ابقاء و تقویت روحیه نیروها، در نشست های مختلف توضیحی به آنان خاطرنشان می کنند که بعد از دست دادن اشرف، قویتر شده ایم. چون که حال می توانیم اشرف را به همه نقاط دنیا تکثر کنیم و هزاران اشرف دیگر داشته باشیم. همچنین، قرار بود در این عملیات رهبری را از دست بدهیم، که ندادیم و این بزرگترین پیروزی ما در این عملیات است.
نگاهی به انواع عاشورای مجاهدین
همه می دانیم که اردوگاه اشرف آخرین یادگار به جای مانده از صدام حسین در عراق بود که با حمایت اربابان خارجی بر جا مانده و کارش مضاف بر ایران با عراق نیز جرقه و جنگ را به پیش می برد. اما یک ماموریت دیگر را نیز همزمان بر دوش داشت و آن طعمه شدن، تا رهبری مجاهدین با این ترفند، دشمنانش را فریب داده و آنان را به بیراهه بکشاند که النهایه ۵۲ تن از قربانیان مجاهدین را می بایست در ردیف طعمه یا همان گمراه کنندگان دشمن، به شمار آورد
فراز و فرودی دیگر
روند جدایی و افشاگری از مجاهدین خلق، به دو دوره و دو گروه تقسیم می شود. از آنجا که این روند حدوداً سی سال به درازا کشیده، طبعاً کسانی که اولین بار از شورای ملی مقاومت و مناسبات درونی مجاهدین جدا شده و زبان به انتقاد گشودند، کماً و کیفاً با آنچه که امروز اتفاق می افتد، فرق اساسی دارد. ضمناً روند جدایی و نوع افشاگری اعضای شورای ملی و اعضای مجاهد، با هم فرق کیفی دارد.
ملاقات اعضای انجمن ایران فانوس با نمایندگان حقوق بشر اتحادیه اروپا در فرانکفورت
همچنین آقای کریم غلامی لیست و عکس شکنجه گران و زندانبان فرقه مجاهدین که اخیرا به همراه گروه های ساکنین لیبرتی به آلبانی و یا مخفیانه به اروپا منتقل شده اند را، در اختیار مسئول حقوق بشر اتحادیه اروپا قرار داد، آقای کریم غلامی، توضیح دادند که طی سالیان اسارت درون فرقه مجاهدین، چگونه با وضعیت بیمار و مجروح خود بارها در زندانهای فرقه مجاهدین مورد شکنجه جسمی و روحی قرار گرفته بود
مثلث گسسته
مریم قجر، اگرچه ظاهراً از ثبات و موقعیت بهتری نسبت به دو ضلع دیگر به سر می برد و فعلاً برای خود دلار و لابی و وکیل و وصی و گزمه و عسس و داروغه و کنیز و کلفت و خواجه و نوکر فراوان است، اما همه اینها در شرایط گذشته ایران، به دستش رسیده و شرایط جدید ایران، همه پنبه هایش را دانه خواهد کرد و مریم خواهد ماند، با آینه عبرتی که هر روز و هر ساعت وی را بدون بزک، زشت تر از قبل نشان خواهد داد.
نامه آقای کریم غلامی به آقای مارتین کوبلر نماینده سابق سازمان ملل متحد در عراق
دوره ماموریت سه ساله شما به اتمام رسید، سه سال خدمات شما در عراق برای عراقی آزاد و مستقل و به نظر من از همه مهمتر بسته شدن زندان فرقه مجاهدین به نام اشرف.یکی از خدمات مهم دیگر شما انتقال تعدادی از اسیران فرقه مجاهدین به کشور آلبانی بود، هر چند تعداد افراد انتقال یافته بسیار اندک است، ولی قدمی بزرگ برای شکستن دیوارهای اسارت این فرقه بد نام است.
چند شکست و هیچ پیروزی
مریم عضدانلو، گرداننده اصلی نمایش قدرت در ویلپنت پاریس، در حالی به سخنرانی و غرولندهای تکرای پرداخته که انگار ۳۲ سال در نظر او ۳۲ ساعت بیشتر نبوده است. او هیچ اشاره ای به رخدادهای واقعی مردم در ایران نکرده و همچنان همه چیز را سیاه تر از سابق تفسیر کرده و هیچ اشاره ای از جنگ درازمدت مجاهدین و جمهوری اسلامی و بی ثمر بودنش نکرده و نگفته که با این همه خون و جنون، دستاوردش برای مردم چه بوده است.