تاملی بر خاطرات خانم مرضیه قرصی ( قسمت ششم )
تاملی بر خاطرات خانم مرضیه قرصی ( قسمت ششم ) زنان قرارگاه اشرف در معرض خشونت سیستماتیک سال 77 – ارتش آزادیبخش ملی در یکی از روزها سازماندهی جدیدی شد و دسته من تغییر کرد فرمانده دسته گوهر صدقیانی نام داشت. او چهل و سه ساله به نظر می آ مد و ترک زبان بود. […]
یازده سپتامبر ، شادی تروریست های رجوی(قسمت سوم)
یازده سپتامبرکشتار بیگناهان ، شادی تروریست های رجوی(قسمت سوم)فاجعه بزرگ روزگار معاصر ما که آدمی را بیش از هر چیز رنج می دهد و براستی از آن رنج میبریم اسارت ذهنی و روانی انسانها در یک سیستم توتالیتر و شیوه بهره گیری از آنها به سود ترور و کشتارهمنوعان خویش است. اندیشه بسته و فرقه […]
کشتار بیگناهان ، شادی تروریست های رجوی ( قسمت چهارم )
کشتار بیگناهان ، شادی تروریست های رجوی در قرارگاه اشرف ( قسمت چهارم )یازدهم سپتامبر دو هزار و یک دو هواپیما به دو برج مرکز تجارت جهانی کوبیده می شود. امدادگران بهت زده برای نجات مردم به داخل برجها می شتابند. دو برج فرو میریزد. دو هزار و هفتصد و چهل و نه تن از […]
رنج و اندوه انسانهای بیگناه ، شادی و هلهله تروریست های رجوی در قرارگاه اشرف
به نام خدای مهربانیازده سپتامبررنج و اندوه انسانهای بیگناه ، شادی و هلهله تروریست های رجوی در قرارگاه اشرف آن چه که مسلم است خشونت و ترور با عقلانیت و خردورزی در تضادی آشکار است.آدمی با دستهای آلوده به خون هیچوقت با ارزشهای انسانی و دموکراتیک ، آزادی و دموکراسی چفت نخواهد شد. آرمان انسانی […]
وقتی رجوی دستش به سوی آمریکا درازتر می شود
در شرایط کنونی امکان ارائه حمایت آمریکا از تروریست ها در شرایطی که القاعده و بعث و حتی مجاهدین خواب و آرامش را به آمریکایی ها حرام کرده اند منطقی وعاقلانه به نظر نمی آید، تنها راه و روش همانا عدم دخالت آمریکا رد رابطه با دستگیری و محاکمه و مجازات رجوی هاست،
۱۱ سپتامبر، شادی تروریست ها در قرارگاه اشرف
بسیاری از اعضای سازمان مجاهدین خلق که در آن اجتماع حضور داشتند در خصوص وقایع آن روز و آن اجتماع زمانی که از گروه جدا شدند شهادت داده اند. زمانی که نیروهای آمریکایی قرارگاه اشرف (قرارگاه اصلی مجاهدین خلق در عراق) را اشغال نمودند، آنها با بسیاری از اعضای جدا شده مصاحبه کرده و همگی آنها داستانی که در فوق آمده است را تشریح کرده اند
نقض حقوق بشر در مناسبات فرقه تروریستی رجوی – قسمت ۶
خود مسعود و مریم از این مورد مستثنا نبودند و دقیقا به خاطر همین ارضا نیاز طبیعی شان بود که سعی می کردند ازدواج خودشان را توجیه کنند و همدیگر را طلاق ندهند. اینکه مسئولین قرارگاه اشرف می خواستند در بحث غسل هفتگی جلوی طغیان افراد را بگیرند و تا آنجا پیش می رفتند که افراد را از تماس فیزیکی با همدیگر منع می کردند در واقع سعی داشتند موضوع را لاپوشانی کنند
کنکاش و بررسی نقض حقوق بشر در مناسبات درونی فرقه تروریستی رجوی (قسمت ششم)
کنکاش و بررسی نقض حقوق بشر در مناسبات درونی فرقه تروریستی رجوی (قسمت ششم) مکان گفتگو انجمن نجات دفتر آذربایجانغربی سرکوب عواطف و امیال جنسیآرش رضایی: آقای تنهایی شما چه تحلیلی در رابطه با معضل رفتارهای غیراخلاقی پدید آمده در مناسبات سازمان دارید ؟ که دوستان به موارد و فاکت های زیادی اشاره کردند ؟منصور […]
خانه عنکبوتی مجاهدین
اکبر جان یک سوال از تو و سازمانت دارم، که امیدوارم پاسخ قانع کننده داشته باشید که چرا نیروهای سازمان که برای جان دادن آمده بودند و میخواستند همه چیز خود را فدای آن بکنند، او را ترک کردند، آیا سازمان لیاقت و صلاحیت آن را نداشت که نیروهایش را حفظ بکند؟ اگر یک یا دو نفر بودند هیچ مشکلی نبود و کسی سوالی نمیکرد ولی وقتی بیش از پانصد 500 نفر یکباره آن را ترک میکنند آیا جای سوال نیست؟
نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۱۶
ما صدای شلیک شنیدیم، چه اتفاقی افتاده؟ تو نشنیدی؟ گفتم: ما صدای یک تیر شنیدیم بعد دیگه صدایی نشنیدیم. لحظاتی بعد از آنکه به مقر رفتیم مشاهده کردم بچه ها اغلب دارند گریه می کنند و اشک می ریزند. گفتم چی شده؟ هیچکس از فرط ناراحتی جواب مرا نداد. هنگام غروب آفتاب مهوش سپهری (نسرین) به مقر ما آمد و نشست گذاشت همه خانم ها را در آن نشست جمع کرده بودند. نسرین گفت:
میز گرد نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف (قسمت شانزدهم)
میز گرد نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف (قسمت شانزدهم) مکان گفتگو : انجمن نجات دفتر آذربایجانغربی خودکشی افراد قرارگاه اشرفسعید باقری دربندی: خانم مرضیه داستان آلان محمدی را توضیح می دهید؟ مرضیه قرصی: بله ، من خودم شاهد ماجرای آلان بودم. در آن ماجرای وحشتناک آلان محمدی داخل برج بود من نیز آن […]
خاطرات قلعه اشرف – قسمت سیزدهم
اکثر آنان برای رسیدن به کشورهای اروپائی و غربی و استفاده از امکانات اقتصادی آن کشورها از ایران راهی کشورهای خارجی شدند در حالیکه به لحاظ مالی در مضیقه بودند و از تحصیلات عالی نیز برخوردار نبودند، در نتیجه طعمه و شکار مناسبی برای سازمان بودند و سران سازمان نیز با استفاده از مشکلات خاص این افراد به شکلی زیرکانه و غیر انسانی و ناصادقانه سعی داشتند آنان را صید کرده و با دروغ و فریب و وعده زندگی بهتر در کشورهای غربی به دام و تله سازمان بیاندازند