چه کسی به دژ اوورسورواز توجه می کند
سازمان مجاهدین خلق که پس از فرار سرکرده هایش از ایران به فرانسه، پایه های مقر فرماندهیش را در اوورسورواز بنا نهاد، این منطقه را به مرکز طرح ریزی اقدامات تروریستی علیه دولت ایران تبدیل کرد. دولت فرانسه به سازمان پناهندگی و حفاظت پلیس اعطا کرد و بدین ترتیب مکانی بهتر از فرانسه برای سازماندهی مجدد سازمان وجود نداشت.
قرارگاه اشرف از منظر شهرشناسی و مظاهر شهری
در مراجعه به یکی از این دایره المعارف های مجازی یعنی ویکی پدیا نام اشرف هم به عنوان یک شهر قید شده بود. این در حالی است که وقتی به تعاریف شهر از جنبه های گوناگون از جمله جامعه شناسی، علوم سیاسی، جغرافیا و… در همین دایره المعارف مراجعه می کنیم و شاخص های آن را کلاسه بندی می کنیم، هیچ قرابتی بین اشرف و شهر نمی یابیم، اما اسم اشرف را به عنوان شهر مشاهده می کنیم.
فرافکنی شاخص پیام ۸ آذر رجوی
گیریم که همه این عوامل جهانی دست به دست هم داده و حتی به تغییرات مورد نظر آقای رجوی هم منجر شوند، در این صورت تازه مشکل آقای رجوی با عنصر داخلی شروع می شود. اینکه در چنین فرضی این عنصر داخلی چه استقبالی از آقای رجوی خواهد داشت. کافی است ایشان نظری اجمالی به پل های شکسته پشت سر خود داشته باشند…مضحک ترین بخش پیام رجوی جایی است که ایشان برای فرار از توضیحات و پاسخ گویی به سوال اساسی و پیش روی قریب به سه دهه به هوادارانش روی به شاعرانگی می آورد و از زبان آلخو ویدال کوادراس، نایبرئیس پارلمان اروپا به وصف قرارگاه اشرف می پردازد…
کاریزما و مجاب سازی، دو اهرم رجوی
بر خلاف تصورات معمول که کاریزما را در نقطه مقابل روش های مجاب سازی و کنترلی قرار می دهند، این دو پدیده به نوعی لازم و ملزوم یکدیگر هستند. ردیابی این دو اهرم در حصول و عینیت یافتن مناسبات فرقه ای در سازمان مجاهدین خلق به سهولت قابل ردیابی است. پروسه ای که مسعود رجوی از موقعیت یک رهبر سیاسی کاریزما تا قرار گرفتن در موقعیت یک رهبر فرازمینی فرقه ای طی نموده است تعامل و رابطه متقابل و تکمیل کننده این دو فاکتور را به وضوح نشان می دهد.
رجوی، جنایت کار روانی یا روان بیمار
شاید عمده ترین مشکل رجوی با اعضایش بی اعتمادی نسبت به آنها باشد. این بی اعتمادی حتی ممکن است مولود یک توهم و یا احساس صرف باشد. اما بازتاب این توهم در مناسبات به وقوع یک سرفصل کیفی یعنی انقلاب ایدئولوژیک منجر شده است. اهرمی که هدف اش را بر کنترل تمام و کمال اعضاء متمرکز کرده است. نشانه دیگر همه دشمن پنداری او است. رجوی اگر چه در ظاهر دم از انسان گرایی و اومانیسم و صلح می زند، اما ماهیتا همه دگراندیشان را دشمن خود و اندیشه اش می پندارد.
رجوی و ایدئولوژی سازمان
. باید به این حقیقت اذعان داشت که اساسا ایدئولوژی در هر دوره از حیات سازمان به ضرورت اهداف اصلی تر و تنها به عنوان محمل و پوششی برای دسترسی به هدف های محوری تر مورد استفاده قرار گرفته است.توجیهات چند وجهی رجوی از ازدواج با مریم عضدانلو که می توان آن را یک سرفصل تعیین کننده در تبدیل سازمان به یک فرقه تاویل کرد، گویای این حقیقت است که او می خواهد تا از تمامی پتانسیل های موجود در دین به نفع منافع فردی اش سوء استفاده کند.
تخلیه ذهنی در زمان ناهوشیاری توسط مجاهدین
خبرهای رسیده حاکی از این است که مجاهدین با توسل به یک شیوه کاملا ابداعی و البته سکرت اقدام به ذهن خوانی و تخلیه اطلاعات از اعضای خود در زمان ریکاوری می کنند. ریکاوری در اصطلاح به زمانی گفته می شود که افراد پس از انجام عمل جراحی برای بازیابی هوشیاری و حالت طبیعی باید آن را پشت سربگذارند. سیستم امنیتی و اطلاعاتی مجاهدین با استفاده از چنین موقعیتی با طرح سئوالات و مطالبی فرد را فعال و به این صورت ضمن تخلیه اطلاعاتی، از این اطلاعات برای تحلیل روانشناسانه فرد مذکور استفاده می کند.
بررسی اشتباهات مسعود رجوی
در سال های 1357 به بعد حضور مسعود رجوی و نقش تخریبی و بازدارنده اش در تعمیق نهادهای اجتماعی و ستیزه جویی کینه توزانه اش با حاکمیت و در نهایت اتخاذ خشونت به عنوان یک راهکار براندازانه به بهانه حل معظلات اجتماعی بازمانده از دوران گذشته، سرفصل و نقطه عطف اشتباهات استراتژیک این رهبری است.
حرکت نافرجام حامیان مجاهدین
هنوز هم پرونده 17 ژوین سازمان در فرانسه باز و تحت بررسی است. شواهد و قراﺋن و همچنین رفتارهای فرقه ای سازمان از جمله خودسوزی اعضا در خیابانهای پاریس نشان می دهند که دولت فرانسه با دفع و خنثی کردن فعالیتهای تهدیدآمیز سازمان در فرانسه تصمیمی بجا و صحیح اتخاذ کرده است.
اردوگاه آتی فرفه مجاهدین کجاست
با توجه به اینکه دولت عراق در تصمیم خود مبنی بر اخراج سازمان مجاهدین خلق از عراق قاطع می باشد، بنابراین سازمان مجبور است به کشور دیگری نقل مکان کند. با وجود استقرار کادر رهبری سازمان در کشور فرانسه، این موضوع چندان باب میل دولت فرانسه نیست و تاکنون بطور رسمی نیز اعلام نشده است.
نشانه استیصال در پیام تکراری شهریور ۸۶ مسعود
اما اینکه چرا انتشار این پیام لازم الانتشار جای خود را به پیام تکراری سال پیش رجوی در همین ایام داده است از نکات قابل تعمق است. موضع تلویزیون مجاهدین از یک سو دال بر انفعال و سکوت رجوی در قبال اتفاقات اخیر می کند و از سوی دیگر با پخش تکراری پیام او بر ضرورت و نیاز انتشار چنین پیامی تاکید می کند.
واکنش سازمان مجاهدین خلق در برابر اخراج از عراق
همزمان با جدی شدن موضوع اخراج سازمان مجاهدین از عراق، تلویزیون این گروه با اختصاص دادن برنامه ارتباط مستقیم به این مسئله نگرانی های عمیق خود را از فرارسیدن زمان ضرب العجل که طی آن مجاهدین ناگزیر به ترک عراق خواهند شد، ابراز کرد.