اکسیون اعتراضی وتحصن اعضای جداشده درالبانی که روز جمعه 3 اسفند ماه صورت گرفت انعکاس گسترده ای درمطبوعات ومحافل خبری واز جمله شبکه های تلویزیونی البانی ومردم این کشور داشته است.
حدود 40نفر از اعضای جداشده که درطی این مدت از دست ازار واذیت وتهدیدات وشانتاژهای سران فرقه رجوی جانشان به لبشان رسیده بود علیرغم مانع تراشی های کمیساریای دست نشانده فرقه و مزاحمت های دولت البانی و تهدیدات فرقه به قطع مستمری و زندان در میدان اسکندر بیگ دست به یک تجمع اعتراضی زدند.
مسئولین فرقه از چند روز قبل از این اکسیون با ارسال پیام به جداشدگان انها را تهدید کردند درصورت شرکت دراین اکسیون بهایی سنگین را خواهند پرداخت. تحت تاثیر همین تهدیدات تعداد محدودی از جداشدگان که مستمری ماهیانه شان را از فرقه دریافت می کنند وعناصرمحافظه کاری بودند از شرکت دراین حرکت اعتراضی خودداری کردند.
علیرغم تمامی تهدیدات فرقه این اکسیون اعتراضی با استقبال مردم البانی روبرو شد ومردم ورسانه های گروهی البانی درضمن مصاحبه با اعضای شرکت کننده، ماهیت واقعی این فرقه وعملکردهای ضدانسانی ان را شناختند. برخورد سرکردگان این فرقه ضدانسانی با این حرکت مسالمت امیز وقانونی که بدیهی ترین حقوق و حق و به رسمیت شناخته شدن هرفردی است نشان میدهد تاکجا با اصول دمکراسی وازادی وحقوق قانونی انسانها بیگانه و در ستیز است. فرقه ای که سرکرده اش مریم رجوی در پارلمان های اروپایی برای ازادی انسانها یقه درانی میکند و از ضرورت ازادی تجمعات و بیان ازادانه حقوق سیاسی و اجتماعی قطعنامه صادر میکند خودش درعمل ظرفیت یک حرکت اعتراضی کوچک توسط اعضای سابقش را ندارد.این همان فرقه ای است که دولت ایران را به سرکوب اعتراضات مردمی متهم می کند.ایا فرقه ای که یک تظاهرات کوچک اعضای سابق را دریک کشور بیگانه تحمل نمی کند فردا روز تحمل حرکات اعتراضی گسترده مردم را دارد؟ اکسیون اعتراضی جداشدگان درالبانی درکنار تاثیرات شگرفش برافکارعمومی مردم البانی یک تاثیربزرگ دیگر هم از خود بجا گذاشت وان هم افشای ماهیت ضد ازادی و ذات دیکتاتور مابانه رجوی بود. جریانات باطل اینگونه در روند تکاملی بور و بی ابرو و سیه رو میشوند.
اکرامی