خط کثیف رذالت و مزدوری، ناشی گری جدید عمال رجوی ها

گویا در بورژوازی درمانده اروپائی، گذران زندگی بر شیطان صفت های رجویستی، بسیار سخت گشته است، امروز فرصت کافی داشتم و به طور اتفاقی اکثر نوشته های ستون “مقالات” را در یکی از سایت های رجوی مطالعه کردم، به نکته جالب توجهی برخورد کردم، همه مقالچه ها، حول یک موضوع خاص بود، تم و نخ نبات همه یک موضوع بود. عجب تصادفی! عجب هماهنگی یکنواخت اتفاقی!
بیچاره ها! برای نوشتن هر “مقالچه” چند می گیرید؟ خط شما از کجا دیکته می شود؟ بینوا آن دیکته کننده عقلش نمی رسد که هر خواننده ی ساده ای هم متوجه، دست خط گرفتن این بیچاره های فسیل شده در بورژوازی می شود و پرواضح است که هیچ کدام مستقل و سیاسی نیستند و از کسی که دلار و یورو به این ها می دهد، خط و ربط می گیرند؟

شاعر چه خوب می گوید که :
به هوش ملعبه دست دیگران نشوید
قلم فروش کسی بهر آب و نان نشوید…

چیزی که در ارتباط با قلم همواره باید به حصار کشیده شود “تکلیف” است؟! زیرا تکلیف بر دوش انسان مکلف در تمام لحظات زندگی درسختی و رفاه سنگینی میکند و نمی گذارد که بی تفاوت، غیر مسئول، بی انصاف، مغرض، فرصــت طلب، سودجو، مزدور یا خائن به ملت و دین ومیهن باشد. انسان صاحب تکلیف باری به هر جهت نیست، خوب می اندیشد، خوب می بیند، خوب قضاوت می کند، خوب می نویسد، خوب انتخاب میکند و آگاهانه در پیش آمدها و رویدادها موضع می گیرد وعصای دست هرکس و ناکسی نمی شود و همواره خواهان آزادی مشروع و تحقق عدالت اجتماعی و رفع ظلم و اجحاف از همنوعان و در صف مقدم پیکار با مفسدین و ستم کاران و حامی مظلومین و رنج دیدگان است.

مزدوران دون پایه و قلم فروش رجوی ها: مسعود کلانی ، جمشید پیمان، سهیلا دشتی، رضا محمدی ، ناهید همت آبادی، بهزاد متین، پرویز خزائی، عزیز فولادوند، محمد قربانی، علی قاسمی، مسلم اسکندرفیلابی، امیر سیفی و …

به قول معروف :
گوهر پاک بباید که شود لایق فیض،
ور نه هر سنگ و گلی لؤلؤ و مرجان نشود…

خطاب به این وطن فروشان خائن باید چند نکته ی آموزشی عرض کنم :

قلم چیست !
ن و القلم و ما یسطرون سوگند به ن و سوگند به قلم و آنچه که به وسیله قلم مینویسند قلم زبان و بیان عقل ومعرفت انسانهاست. قلم بیان کننده فکر و اندیشه و شخصیت صاحب قلم است. که مشخص شد شما ندارید… قلم زبان دوم انسانهاست. قلم بیانگر فکر و فرهنگ و هویت ملتهاست. قلم ترسیم کننده خطوط فکری وسیاسی واجتماعی وادبی ارباب ادب ومعرفت است. ( که باز هم این مورد را هم این قلم فروشان رجوی ندارند) ، قلم انتقال دهنده فکر وفرهنگ به نسلهای حاضر و آینده است. قلم حلقه وصل فرهنگ و اندیشه هاست. قلم ترجمان فکر وهنر و اندیشه است. قلم پرده گشای راز آفرینش است. قلم هدایتگر عقلها و مغز هاست استقامت و استواری ملک و دین و تحقیق عیش صالح به برکت قلم در سایه سار قلم است.

قلم است که که مایه نورانیت دل و جانهاست. قلم است که چون از دل سخن گوید و از سر اخلاص به جولان آید و بر دلها نشیند. قلم است که یک کلمه و حکم آن میتواند موجب نجات انسان و یا جامعه شود و در صورت خطا و غلط و منحرف بودن میتواند انسان و یا انسانهای را گمراه کند. ( شما هم خودتان گمراه هستید و هم سعی در گمراه کردن دیگران دارید )، قلم وسیله تجلی خدا در آفرینش است. قلم مشیت حضرت حق در تصویر و تقدیر عالم است. قلم ترجمان حقایق عالم الغیوب و غیب و مکنون و عیب مطلق در بروز و ظهور کلمات وجودیه و حقایق امکانیه در لوح محفوظ لوح محو و اثبات و الواح عالم غیب و شهود است.

قلم صنع و حکمت و تقدیر و تعلیم و هدایت و عزت است. قلم حساب و کتاب و رحمانیت و ربوبیت است وسیله اقامه وزن و قسط عدل و بیداری وآگاهی است. قلم نور علم وعقل ومعرفت است قلم چراغیست در تاریکی ها. قلم ترجمان وحی وعنایات خداست. قلم دلیل بر رسالت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم است. قلم رمزی است به سوی حقایق عالم. قلم چراغی است نشانگر وحی و نبوت. قلم وسیله نجات است. من شک دارم که این قلم به مزدان رجوی، اصلا معنی قلمی که در دست دارند را بدانند! شما قلم را به وسیله و ابزاری برای خیانت به خلق خود ساختید.

ابدا بیاد ندارم، هیچکدام از این قلم فروشان بی هویت را در گرماگرم حضورمان در عراق و اسارتگاههای رجوی دیده باشم، زمانی که ما سالها در گرمای بالای 50 درجه ی بیابانهای عراق می سوختیم و هر روز می مردیم و زنده می شدیم یکی از این حاشیه نشین های بورژوائی را هرگز ندیدم، همه در محاق بودند و مشغول خوشگذرانی، اما امروز مانند جلبکهای تازه روئیده پس از باران های بهاری و آفتاب تموز، سربرآوردند و به هرزه گوئی روی آوردند!

بار دیگر نکته ی پایانی با مزدوران قلم به مزد رجوی :
نویسندگانی که از نویسندگی، فقط قلم به دست گرفتن را آموختید، به هوش باشید، مردم ایران از خائن و خیانت آنها هرگز نخواهند گذشت، این خیانت های شما در تاریخ ایران زمین ثبت شده است، تا فرصت دارید، سرنوشت خود را از این گروه خائن ، وطن فروش و مهره ی دولتهای متخاصم مردم ایران ، جدا کرده و اعلام برائت کنید. دست در خون های به ناحق ریخته شده توسط رجوی ها در عراق و ایران، نکنید. شما که نمی دانید رهبر این گروه سالهای سال است که کجاست ؟ چطور بر سر قبر مرده ای گریه می کنید که حتی جسدی درآن نیست . . .

محمدرضا مبین ، با تجربه ی 10سال حضور در فرقه ضدبشری رجوی