مجاهدین و سابقه حمایت از جنایت کاران
روزهای اولی که وارد سازمان مجاهدین شدم، اولین موضوع شوکه کننده ای که با آن روبرو شدم، لحن حرف زدن مجاهدین بود، بخصوص هر چه سابقه افراد زیادتر بود، لحن لومپنی حرف زدن در آنها شدیدتر و غلیظ تر میشد. این فرهنگ، چنان در سازمان مجاهدین قوی بود که حتی افراد تحصیل کرده و یا افرادی که از طبقه متوسط رو به بالا هم به مجاهدین پیوسته بودند، تلاش می کردند فرهنگ لومپنی را یاد بگیرند و شکل حرف زدن خود را هم مثل لومپن ها بکنند و افرادی که هنوز فرهنگ انسانی خود را حفظ کرده بودند، مورد تحقیر این قشر قرار می گرفتند.
بنیاد گرایی اسلامی، دست ساز اربابان” مماشات گرا؟؟” ی شماست!
اگر راست میگویید، چرا باین دموکراسی ها وارزش های غربی توصیه نمیکنید که دست از تجهیز وسازماندهی افراطیون مذهبی بردارند؟ شما که دستتان درخود سوزی ودگر سوزی معرکه میکند و برخلاف اکثر مردم، آنرا عملی قهرمانانه میدانید، پس چگونه است که دراعتراض به تقویت این بنیادگرایی یکصد ساله، خودتان را در مقابل دفاتر ونمایندگی های این کشورهای فخیمه! به آتش نمی کشید؟!
۵۲ تن قربانی شدند بخاطر اموال بی مقدار اشرف
راستی کسی که اندک شناختی ازفرقه تبهکار و جاه طلب رجوی داشته باشد نه حتی مثل من که سالیان با آنان همگام بوده ؛ نه تنها شکوه وزیباهی ازاین تابلو نمی بیند بلکه تماما خیانت وجنایت شخص رجوی را می بیند که بخاطرجاه طلبی خود واینکه نخواهد از بابت بطلان و شکست استراتژی خود به کسی پاسخگوباشد به ظاهر بخاطر حفظ اموال بی مقداراسارتگاه اشرف 100 تن ازنگون بخت های اغفال شده اش را دراشرف میخ میکند وسپس آن تراژدی غمناک که خود طراح آن بوده به وقوع بپیوندد و52 تن به قربانگاه فرستاده میشوند.
چرا رجوی خودش سمبل بنده تعادل قوا بودن بوده و هست؟!!
رجوی این را در حالی می گفت که خود را بافته جدا بافته از تشکیلاتش می دانست حال آنکه رجوی نمی خواست قبول کند این تشکیلاتی که آنها را به تعادل قوایی متهم می کند دست پرورده خودش می باشد. باید رجوی این سئوال اول از خودش می کرد و بکند چرا این تشکیلات که او رهبر و مسئول آن بوده و هست این قدر بنده تعادل قوا شده چرا این تشکیلات بجای پافشاری روی اصول و ارزشهایی که بنیان گذاران از آن دم می زدند توسط رجوی به فرقه ای در خدمت مطامع جاه طلبانه او قرار گرفته و تا حد یک شرکت ارائه دهنده خدمات جاسوسی آنهم برای منفورترین و جنایت کارترین دولت دنیا یعنی اسرائیل تبدیل شده است.
مخالفت با مسلح شدن مجاهدین رجوی، ترس از قتل عام لیبرتی نشینان است!
این سلاح های موهوم نه داده میشود ونه خطری متوجه ایران درصورت داده شدن آن است. اما گروههای افراطی عراقی این مسئله را بهانه نموده وبه قتل عام هموطنان اسیر ما درلیبرتی میپردازند! برخلاف نوشته ای ازروزنامه ای درایران که شما بدان استناد کرده اید، سپاه ودیگران هم خطری برای خود ازبابت سلاح شما نداشته ونخواهند داشت واگر نوشته ای در وانمود کردن این ترس نشان داده میشود، درراستای دست انداختن شما و… بوده که شما باداشتن یک جو عقل میبایست آن نوشته ها واظهارات را جدی نگیرید چنانکه در داخل کشور نمیگیرند!
بیانیه ی جمعی از رها شدگان از اسارت فرقه ی رجوی درآذربایجان شرقی
این تصمیمات رجوی ها کاری جز اسارت بیشتر دوستان ما وفرزندان شما درمناسبات اهریمنی رجوی نداشته و صرف درخواست سلاح بمنزله ی تحریک گروههای افراطی عراقی برای کشتار این دوستان سابق ما وفرزندان شما بوده و نقشه ی پلیدی است که رجوی برای لاپوشانی اسرار مگو وجنایاتی که درحق این فرزندان میهن ومردم عراق کرده، کشیده و هدف دیگرش کشته سازی بیشتر واستفاده های تبلیغاتی ازاین جنایت است!
فرصت طلبی، این بار در فرانسه!
سالها همین رجوی و فرقه اش در لیست سیاه اروپا و آمریکا بودند و هنوز هم بسیاری از احزاب و شخصیتهای اروپایی و آمریکایی آنها را تروریست می دانند!. البته که به سیاق ثابت لابی هایی هم در حمایت فرقه وجود دارند، اما در ایران حرف چیست؟ آیا ملت ایران هم چنین نظری در مورد رجوی و فرقه اش دارند؟ اگر چنین نظری با دید مثبت نسبت به رجوی و تشکیلات و خط و استراتژی اش بود ما حتما می دیدیم و در شبکه های اجتماعی این حمایت در ایران انعکاس داشت. مردم ایران این فرقه را تروریست و البته خائن به وطن و ملت می دانند!
حجاب اجباری، برابری و… در تشکیلات مجاهدین و دروغ های مریم رجوی – قسمت دوم
زمانیکه در یکان زنان حضور داشتم، در اثر شکنجه و سیاست های ستمگرانه تشکیلات رجوی، گردنم دچار دیسک شده و تحت فشار و درد شدید بود. وقتی بیماری ام شدت گرفت، خانم دکتری که بتازگی وارد تشکیلات شده و تنها دو سال سابقه داشت برایم بستری شدن را تجویز کرد ولی صرفاً بدلیل اینکه از نظر رجوی یک عنصر ناراضی به حساب می آمدم، تشکیلات مانع بستری شدنم شد. آن زمان مسئولم یکی از زنان شورای رهبری بنام”حنانه علیقلی با نام مستعار مهری” بود. وی با دستور زهره قائمی (از معاونین مسئول اول سازمان و مسئول ستاد داخله و مسئول چند یگان زنان)، به بیمارستان آمد و مرا با زور در حالیکه مقاومت می کردم از تخت به زمین کشید اینکارباعث کشیدگی و ضربه به گردنم گردید
دیدار رستم آلبوغبیش با خانواده مهدی حنظل زاده در ماهشهر
عصر روز جمعه 12/10/93 بنا به دعوت اعضای خانواده مهدی حنظل زاده که فرزندشان سالهاست دراسارت ذهنی وعینی فرقه رجوی است،اعضای انجمن نجات به همراه رستم آلبوغبیش با این خانواده دردمند درمنزل شخصی آنها دیدارکردند تا همچون دیگر خانواده هایی که سالهاست ازسرنوشت فرزندان اسیرشان درفرقه ضد انسانی رجوی اطلاعی ندارند اززبان رستم آلبوغبیش خبری ازوضعیت فرزندشان کسب کنند.
مروری بر اتفاقات گذشته و حال
شرایط امروز هم مثل آن سالهاست، از یک طرف در عراق با وعده و وعید نفرات را زمین گیر کرده و چون آن جوسازی دیگر در عراق وجود ندارد مریم تلاش می کند تا از پولهای بادآورده استفاده کند و با خرید وکیل و… این خلاء را پرکند و توسط آنها جوسازی نماید و این همان آب در هاون کوبیدن است که فقط یک سری از نفرات عمرشان هدر می شود و این بطلان عمر را نمی شود جبران کرد و فقط در حسرت عمر از دست رفته می مانند تا روزی که به آزادی برسند.
سوء استفاده کثیف و رذیلانه فرقه رجوی از وقایع اخیر فرانسه
فرقه کثیف رجوی تا بن استخوان مدافع شنیع ترین نوع خشونت طلبی و تروریسم است و با وقاحت و پررویی بی حد وحصری شعار مسلح کردن هم می دهد.و بعد ازخلع سلاح توسط نیروهای آمریکایی در عراق و پرتاب کردن آنها از اردوگاه بد نام اشرف به کمپ لیبرتی ؛ دوباره فیلش یاد هندوستان کرده و دنبال سلاح است. معلوم هم نیست که دست التماس سرکرده جنایتکار فرقه بسمت کی دراز است و کی باید این فرقه را مسلح کند. لابد می گوید چون آمریکا سلاحهای مارا گرفته ؛ پس دوباره باید مارا تسلیح کند.
گفتگوی بنیاد خانواده سحر با خانم ها بتول سلطانی و میترا یوسفی – قسمت سیزدهم
معتقدم اصلا رابطه مسعود با اشرف از اساس فاقد انگیزه های معمول بوده است. یعنی یک رابطه صرفا تشکیلاتی، سیاسی و آنطور که مسعود و مهدی ابریشم چی می گفتند ماهیتا تشکیلاتی بوده است. چون طرف او هم آدمی نبوده که بطور معمول معیارها و ملاک ها و مناسبات جامعه عادی را با خود حمل کند.