درخواست سایت ایران قلم از آقای جلال گنجه ای
ضمن استقبال از تفسیر شما در مورد بند ها و نکته های مختلف در پیام آقای مسعود رجوی و انطباق آنها با قرآن و نهج البلاغه و تداعی کردن 10 بند نامه ایشان با” ده فرمان” حضرت موسی، از جنابعالی در خواست می کنیم که نکته ها و واژه های زیر را که در نامه آقای مسعود رجوی آمده نیز تفسیر بفرمایید. در پیام ذکر شده در تاریخ سوم دی ماه 1385 خطاب به اعضای سازمان مجاهدین چنین نوشته است: بند چهارم پیام:… هیچ بی انضباطی و کج خلقی و بی حوصلگی و نافرمانی نشان ندهید و… بند پنجم پیام:… از خدا مصرانه بخواهید که ننگ جفا و پیمان شکنی و پشت کردن و خنجر و خیانت را هرگز بر شما نپسندد…
نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۴
سعید باقری دربندی: ببینید در مورد بحث به اصطلاح”سگ دعوا” ما در آن مقری که بودیم من و اغلب بچه ها این بحث را قبول نداشتیم یعنی نزدیک به پنجاه و یا شصت نفر بودیم که با این بحث مشکل داشتیم. در لایه خودمان غیر از دو سه نفر که خود شیرینی و چاپلوسی می کردند به غیر از آنها هیچ کسی فاکت ننوشته بود سر این قضیه به عنوان نمونه حتی یک فاکت هم در این مورد ننوشتم در رابطه با سگ دعوا که به اصطلاح بحثش بود. بقیه بچه ها هم همینطور حالا یک تعدادی هم از ترس نوشتند ولی در مجموع ما پنجاه و شصت نفری که هم لایه بودیم به این بحث اعتراض کردیم
وظایف ما در قبال فرهنگ خشونت و ترور در فرقه ها
یورگن هابرماس فیلسوف مشهور آلمانی اعتقاد دارد که خشونت قبل از اینکه به ماهیت و سرشت انسان برگردد، به جلوه ای غیرواقعی و دروغین از مناسبات انسانی بر می گردد. او اعتقاد دارد که انسان قادر است این جلوه کاذب را تشخیص دهد و زمینه مساعد را برای حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات سیاسی و اجتماعی فراهم کند، چرا که اگر قرار باشد در” دایره خشونت” هر کس با قهر و خشونت گفتاری و نوشتاری مقابله به مثل کند، نه تنها چیزی تغییر نمی کند، بلکه بر مشکلات پدید آمده از” فرهنگ خشونت و ترور” افزوده خواهد شد. یکی از ویژگی های مشترک در فرقه های ایدئولوژیک،”عدم انتقاد پذیری” رهبری فرقه و ممنوعیت انتقاد از وی می باشد، زیرا رهبران فرقه های خشونت طلب برای چرخش و گردش قهر در” دایره خشونت” نیاز دارند که خود را از همگان در مقابل انتقاد پنهان می کنند. البته الزامأ این ویژگی از ابتدا با عناصر تشکیل دهنده فرقه، حتی رهبری فرقه، همراه نبوده است، ولی بتدریج رهبر فرقه بخاطر منافع فردی خود، و در ظرف مبارزه مسلحانه و خشونت طلبانه، به تمامی اعضا ی فرقه” قدسی و پاک بودن” رهبری فرقه و مصون بودن او از انتقادات دیگران را تحمیل کرده است
برگ سبزی تحفه درویش
برگ سبزی تحفه درویش به حضور ملت ایران و اعضای نگونبخت فرقه ی رجوی ها که فرزندان شان ربوده گشت! مطلبی در هفته نامه « تایم » یافتم که برای هر خواننده یی می تواند غم انگیز و تاثرآور باشد. بر ای ما، مجربین فرقه هولناک که شاهد غمگین آدم ربایی شکارچیان جبون و فریبکار خانگی! بوده ایم، روشنگر نکته ی اساسی و پلی، « کلک آدم ربا» ست! هماهنگی سطر به سطر آنچه گذشت با مطلب مندرج، به راستی تکان دهنده است. بیاد می آوریم که دشمن خدا و خلق چگونه ماهرانه و اهریمنانه میان ما و فرزندان مان ارسال شده به سرزمین های غریب، شکاف ها افکنده، تماسی هم باقی نگذاشت.
نامه علی قشقاوی به مسعود بنی صدر و پاسخ به آن
واقعیت این است که ما هر چه بیشتر از فرقه فاصله می گیریم و جذب جامعه می شویم، دید و نگاه ما نسبت به آن وسعیتر و عمیق تر میشود و به ادراک ما افزوده و چشمان ما بیناتر می شود. خصوصا تجارب دوستانی مثل شما در این مسیر با ما یار باشد. همانطور که در نامه قبلی به مقوله عملیات جاری و نشستهای حوض که از من خواسته بودید، بپردازم، تلاش کردم تا به گوشه ای از آنچه تحت عنوان بحث های موسوم به بحث های ایدئولوژیک که در مناسبات مجاهدین جاری بود، بپردازم. من فکر می کنم بهتر است قبل از پرداختن به نشستهای حوض و عملیات جاری، ابتدا لازم است برای روشنتر شدن و برای نتیجه گیری بهتر بحثهای نشستهای حوض و عملیات جاری کمی به عقب تر برگردم تا بحث ها همدیگر را تکمیل کنند بخاطراینکه که این نامه ها را دیگران، کسانی که از این مقولات آشنایی ندارند، می خوانند، برای دریافت جان کلام دچار مشکل نشوند.
نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۳
سعید باقری دربندی: ببینید در اشرف افراد را عین یک ابزار مکانیکی حساب می کنند عین یک ماشین و آدم آهنی، برای مثال فرماندهان اشرف کار و برنامه ای به افراد میدهند و تاکید دارند که همان کار را باید انجام بدهی و شما جرئت نداری که اعتراضی داشته باشی و به مسئولین خود بگوئی که آقا من این کار و برنامه را به این دلیل قبول ندارم و با روحیه من سازگار نیست
نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۲
آقای قادر رحمانی از دو تا واژه استفاده کردند از واژه تجربه و نیز واژه تحمیل، ایشان معتقدند در رابطه با استقرارشان در قرارگاه اشرف و در طی سالیان دراز، نباید از کلمه تجربه استفاده کرد و آن لحظه ای که باعث جدایی قادر از سازمان شد برای او یک تجربه واقعی بود آقای سعید هم معتقدند که طول مدت استقرارش در قرارگاه اشرف برای وی یک تجربه بوده است. به نظر من در تعریف واژه ها باید اتفاق نظر داشته باشیم و اگر با واقع بینی نگاه کنیم در نقطه نظرات سعید و قادر یک نوع همخوانی به لحاظ مضمونی وجود دارد قادر مطرح می کند وقتی که من در محیط قرارگاه اشرف مدتها بسر بردم آن محیط مبتنی بر اراده آزاد من نبود یا انتخاب آگاهانه من در تعیین شکل و فرم زندگیم در اشرف دخیل نبود
فرقه ی خطرناک
سایت”اخبار روز” مقالهای با عنوان”هم دربارهی مجاهدین و هم دربارهی رأی دادگاههای اروپا و امریکا” بهقلم آقای”احمد باران” منتشر کرده که نظر به اهمیت طرح مباحث علمی دربارهی رفتار فرقهگرایانه و بهطریق اولی تشریح ماهیت فرقهای مجاهدین، قسمت عمدهای از مطلب یادشده که تا کنون دو قسمت از آن انتشار یافته است در پی میآید. مقالاتی از این دست میتواند پاسخ آن دسته از هوادارانی باشد که مغالطهی مجاهدین دربارهی اینکه ارتباطات گستردهی سیاسی آنان، دلیلی بر فرقه نبودن آنان است را بی هیچ تفکری تکرار میکنند:
نقد مناسبات فاشسیتی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت اول
مباحث مطروحه از سوی چهار تن از جداشدگان فرقه تروریستی رجوی که طی ماههای قبل به میهن عزیزمان ایران و آغوش گرم خانواده هایشان بازگشته اند، حکایت و توصیف درخوری ست علیه دنیای سیاه و تاریک قرارگاه اشرف. جداشدگان فرقه رجوی در نقد و واکاوی مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف و تشکیلات بسته و مرموز فرقه به اصطلاح مجاهدین، قصد برپایی جهانی را دارند که در آن از مسخ و نفی هویت انسانها سخنی به میان نمی آید و آدمی با انتخاب آگاهانه و با تکیه بر اراده آزاد و ذهن خلاق خویش در فضایی دموکراتیک و بدور از هر گونه فشار سیستماتیک روانی و ذهنی سرنوشت خویش را رقم می زند.
نقد مناسبات فاشیستی فرقه تروریستی رجوی
چهار تن از رهاشدگان فرقه تروریستی رجوی به نام های خانم مرضیه قرصی و آقایان قادر رحمانی، سعید باقری دربندی و ناصر سید بابائی که اخیرا به میهن بازگشته اند بنا به دعوت انجمن نجات دفتر آذربایجان غربی طی نشستی مشترک با مسئول انجمن نجات آذربایجان غربی به واکاوی و بررسی ماهیت فاشیستی و ستیزه جویانه دارودسته رجوی پرداختند.
نامه انجمن نجات به دادگاه بدوی جوامع اروپا
با احترام، ما مایلیم توجه شما را به موضوعی در خصوص قضاوت اخیر شما در ملغی کردن تصمیم شورای اتحادیه اروپا مبنی بر مسدود کردن حسابهای سازمان مجاهدین خلق در نبرد علیه تروریسم خواستار شویم. مقدمتا لازم است اشاره شود که انجمن نجات از اعضای جدا شده سازمان مجاهدین خلق تشکیل شده است که توانسته اند خود را از حصارهای سازمان نجات داده، و لذا خود را متعهد به کوشش برای کمک به نجات اعضایی که هنوز به شکل ذهنی و یا حتی عینی در سازمان اسیر هستند میدانند.