جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
پسرم، نور چشمانم برگرد… + فیلم 11 تیر 1399

پسرم، نور چشمانم برگرد… + فیلم

حمید جان خوبی پسرم ؟ حالت خوبه ؟ روزگار را به سلامتی سپری میکنی ؟ حمید جان ما ( خانواده ات ) را یادت نمیاد و بیاد نمیاوری ؟ حمید محمد چکار با خودت کردی و چرا نیامدی ؟ همه دوستانت ( از سازمان مجاهدین خلق ) برگشته اند و پیش خانواده هایشان هستند ، […]

حمید محمد آتابای، مادر در حسرت دیدارت است 27 بهمن 1398

حمید محمد آتابای، مادر در حسرت دیدارت است

گفتیم انشالله امسال حتما خبری ازش می شود و این وعده را در عین بی خبری به مادرمان دادیم تا او دلخوش زندگی شود چرا که بعد از دست دادن پدر و خواهرم که هر دو چشم انتظار برادرم حمیدمحمد فوت نمودند ، اخلاق مادرم خیلی فرق نموده ، گوشه گیر و افسرده شده و […]

نامه یک پدر نسبت به عملکرد دولت عراق در انهدام اردوگاه اشرف 21 مرداد 1388

نامه یک پدر نسبت به عملکرد دولت عراق در انهدام اردوگاه اشرف

جناب سفیر کشور عراق، امیدوارم که به های و هوی و داد و بیدادهای سران جنایتکار فرقه رجوی گوش نداده و بدنبال اخراج هرچه زودتر آنها از کشورتان باشید و نیز تعدادی از افراد تروریست و جنایتکاری را که در این وهله دستگیر نموده اید را به دادگاههای بین المللی به عنوان جنایتکار جنگی تحویل نمائید تا ما خانواده ها نیز به حق خودمان که همانا شکایت از سران مجاهدین و به دادگاه کشاندن آنها و شناساندن چهره واقعی و خونخوار آنهاست برسیم

blank
blank
blank