جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
نامه سید حسن میرموسوی به فرزند اسیرش سید مرتضی میرموسوی در کمپ آلبانی 18 اردیبهشت 1403

نامه سید حسن میرموسوی به فرزند اسیرش سید مرتضی میرموسوی در کمپ آلبانی

سلام مرتضی جان خوبی سالهاست از تو بیخبرم آیا زنده و سلامت هستی!؟ چرا از آن لعنتی ها که تو را به گروگان گرفتند فاصله نمیگیری؟! تو که سرباز وطن بودی. می دانم که در زمان اسارت و در اردوگاه رژیم بعث با مغزشویی های عوامل مجاهیدن خلق گرفتار رجوی ها شدی. این زوج سنگ […]

به عشق دیدارت زنده ام 09 خرداد 1386

به عشق دیدارت زنده ام

امیدوارم که سالم و سرزنده باشی. پسر عزیزم سالها از رفتنت میگذرد،من و مادرت و خواهران و برادرانت هنوز چشم انتظار دیدن و بودنت در کنارمان هستیم، چشم به راهت که بیایی و این چشم های به راه مانده را روشن کنی، نوری که از چشمان من و مادرت رفته را بازگردانی

blank
blank
blank