فرار را بر قرار ترجیح دادن مجاهدین
اما یک نکته جالب تر وجود دارد آنهم خروج افراد رده بالای این فرقه فرتوت و مضمحل که چه طوفانی شده و به هیاهو افتادند و اینگونه مسئولین رده بالای خود را با عناوین مختلف از لیبرتی بیرون می برند اگر گناهی ندارند چرا آهسته آهسته بقول معروف شتر سواری که دلا دلا نداره اگر این افراد ریگی به کفش ندارند که مخفی خارج شدن ندارد.
رسوائی بزرگ مریم قجر در ویلپنت با حضور ترکی فیصل
سالهای زیادی هست که جدا شده ها و مسئولین ایران اعلام می کردند که سازمان مجاهدین وابسته به شوروی و اسرائیل، آمریکا و شیخ های مرتجع عربستانی است. امروز دیگر رسما خود مریم قجر با آوردن ترکی فیصل به گردهمائی و دعوت از وی نشان داد که تمام حرف و حدیث ها واقعیت دارد و این فرقه اگر تا امروز توانسته بایستد مدیون کمک رسانی و پشتیبانی همین کشورها بوده که با حمایت مالی کلان از وی ابراز وجود کند البته آنها هم مفت به سازمان خدمت رسانی نمی کنند
بالا کشیدن در فرقه رجوی به چه قیمتی
فرار زهره اخیانی یکی از عوامل سر سپار فرقه رجوی به آلمان آنهم با نام مستعار زهره اخویی بیانگر ترس و وحشت فرقه رجوی است که اینگونه آنان را فراری می دهد. جای تعجب ندارد چرا که رجوی هر کدام از نیروها را که بخواهد می تواند از عراق خارج کند اما!!!! سئوال این که چرا پس نفرات ساده و رده پائین را به حال خودشان گذاشته و می گوید منتظرم تا کمیساریا و یا مسئولین امر اقدام کنند. اگر این زنان کاری نکرده اند و جرمی مرتکب نشده اند از چه هراس دارید که با اسم مستعار فراریشان می دهید.
پای صحبت خانواده ای که رجوی را خائن و مکار نامیدند
طی زمانی که در خدمت این خانواده بودیم مادر ابوالفضل سعداله بسیار از حضور ما در منزلشان استقبال کردند و آرزو کردند که تمام نفرات منجمله پسرش ابوالفضل و دو برادرانش آقایان دارائی که گرفتار فرقه رجوی هستند آزاد شوند و به زندگی بر گردند و گفتند ما خانواده همه جوره از آنها حمایت می کنیم تا روزی که از این فرقه جدا شوند.
فراق تا کی خواهر گلم؟!
من برای رهایی تو از فرقه مریم قجر جانم را می دهم. امیدوارم این نامه به دست تو برسد و همه را از چشم انتظاری در بیاری.آنچه که از تو سراغ داشتم مهر و محبت به خانواده و وطن خود بود. فقط کافیست اراده کنی و عزم خودت را جزم و به آغوش گرم خانواده ات برگردی.حال که در آلبانی هستی فکر می کنم شرایطش با عراق و اشرف متفاوت باشه و می توانی خود را نجات دهی. همینطور که سایر دوستانت چنین کردند. آینده در انتظار توست. ما همه بی صبرانه چشم انتظار تو هستیم، از هیچ چیز نترس و برگرد.
نشست چندتن از اعضای جداشده از فرقه رجوی در استان سمنان
زمانیکه اسیر فرقه مجاهدین شدیم اعضای فرقه به بهانه ی آزادی و بازگشت به کشور و با خدعه وفریب از ما خواستند در عملیات هایی علیه نظام شرکت کنیم سپس به ما گفتند اگر به ایران بازگردید به علت همکاری با ما اعدام می شوید… و به ما وعده های سرخرمن زیادی می دادند مسعود رجوی هر نوروز وعده پیروزی داده و می گفت امسال کار نظام تمام است ولی هیچ اتفاقی نمی افتاد.
نمایش ویلپنت آخرین برگ رجوی جهت نمایش مضحک خود
راستی چرا مریم قجر حاضر است با توجه به بی اهمیتی این نمایش مضحک هر سال با عناوین مختلف این شوی مسخره را راه اندازی کند. دعوت از یک مشت گدای خیابانی و خریدن تعدادی دانشجو به بهانه گردش و دادن غذای گرم و این تنها حضور این فرقه و تجمع آنها می باشد. دوران و شرایط از این بام تا آن بام فرج است دیگر چاره ای از این فرقه مفلوک حل نمی کند. وقتی پایگاه اجتماعی وجود ندارد و ملتی که باید قبول داشته باشد که از آنها متنفر است فرقی در صورت مسئله شما ندارد. خانم مریم قجر حرف ها بسیار است و شنیدن یک مشت مزخرفات تکراری شما هم کم نبوده است طی این سالیان.
چرا رجوی زنان را وارد بازی کثیف خود کرد
در این اوضاع استفاده از زنان بهترین وسیله بود و اینبار زنان قربانی اصلی بودند آوردن آنان در سطح فرماندهی در تمامی سطوح.البته اینکار هم ریسگ داشت و هم احتمال یک هرج و مرج را می توان برایش تصور کرد ولی رجوی با شیادی کامل گام به گام پیش رفت و بحث ها و خواسته های خود را تحمیل نمود و زنان هم وسیله ای بودند برای همراهی وی و پیش بردن خط و خطوط رجوی پلید. رجوی می دانست زنان حتی قدرت اینکه بخواهند در مقابل وی موضع بگیرند و حرفی در باره تصمیم گیری وی داشته باشند همه چیز را بدون چون و چرا می پذیرند.
آهای، آهای مریم خانم دو باره گردهمائی داره
باید که همبستگی خود را با این اراذل خونریز اعلام کنید و خود را در کنار آنان بدانید چون تنور حمایت الان داغ است و این حمایت ها سرمایه فردای شما از عناصرو کشورهایی است که از آنها حمایت می کنند و شما هم بی نصیب از این داستان نیستید.جالب است کفتار ها خوب یار همدیگر می شوند ولی شما خود به در کیستید که باز انها انتظار حمایت تو و گروه فرقه ای تو باشند.
چرا رجوی در سازمان هر گاه بحث مالی می شود روی آن سرپوش می گذارد
آری رجوی سالیان از کنار صدام با موس موس کردن زندگی گذراند و برای خودش ثروتی سر هم نمود.چون این پولها باد آورده می باشند همینطور هم مریم قجر و خودش برای کسب حمایت از سازمانش به کسانی که موضع گیری و سخنرانی می کنند مبلغ هنگفتی را هم می دهد باشد تاروزی که این پرونده هم مثال دیگر موارد کوس رسوائی رجوی را بر ملا کند.که جیره خوار چه موجوداتی بوده و برای بقا تن به چه ذلتهایی داده است.
رجوی، دوستان و دشمنان را که و چه می داند؟
هر جریانی چه فردی، چه گروهی، چه کشور و دولتی ذره ای با نظام و ملت ایران مخالفت داشته باشد از منظر رجوی دوست و باید تا زانو در برابرش خم شد و حقارت کشید و هر امتیازی داد و به لحاظ شخصیتی کاسه لیسی آنها را نمود.اینان می شوند دوستان او. واقعا این چه کینه ای است، در اینجا فرق ندارد چه مذهبی،چکاره ای فقط بر علیه ملت ایران موضع گیری کن سنگی سمت این ملت بینداز تمام است.رجوی از بس حماقت می کند و در پیله فردی خودش تار طنیده که درک درست هم ندارد.
ازدواجهای اجباری با سس تشکیلاتی در فرقه رجوی
آری در این فرقه رجوی خوک صفت و شهوت ران دختران جوان را به عقد فرماندهان بالای خود در می آوردند بدون اینکه بخواهد به عواقب آن فکر کند با این روش می خواست دهن فرماندهان را ببندد که کسی اعتراضی نداشته باشد