در حال حاضر مریم قجر و مسعود به کدام نیرو می نازند؟؟!
اول اینکه نیروهای باقی مانده رجوی همگی به نوعی زوار در رفته و فرتوت شده اند نیمی از نیروها که لب بوم هستند. تعدادی هم یا بیمارند و یا با مشکلات جسمی روبرو هستند که از آنها هم توان رزمی در نمیاد. می ماند نسلی که بزور از خارج به بهانه گشت و گذار به عراق آورد که اساسا تنها چیزی که برایشان مهم نبود و نیست سرنگونی می باشد.چون اساسا نه شناختی نسبت به ایران دارند و نه شرایط ایران رادرک می کنند.
یک کلام از مادر عروس در فرقه رجوی
این مثل کنایه ای است به دم و دمبالچه های رجوی در خارجه ولی در حقیقت مادر عروس مریم قجر است که تمام زنان در فرقه را هدایت و به خانه بخت می فرستاد و در درون فرقه رجوی هم به عنوان مادر ایدئولوژیک قلمداد می شد.”به” چه مادری که دلسوزانه دنبال فرستادن دخترانش به خانه بخت تمام تلاش خودش را می کرد الحق که واژه فاحشه سیاسی مستحق وی می باشد چون اگر ذره ای غرور می داشت دست به چنین کاری نمی زد.اما موضوع بحث چیز دیگری است.نمایندگان رجوی تحت عنوان مسئولین کمیسیون شورای زنان در کشورهای اروپائی اخیرا موضع گیری کردن که گفتند رژیم ایران در سراشیبی سرنگونی می باشد
رجوی خوشحال از شرکت نکردن حجاج ایرانی در حج
گروه جنایت کار و باند مافیائی رجوی هم گام و هم تراز آل سعود از شرکت نکردن حجاج ایرانی تا الان در مناسک حج ابراز خوشحالی نموده و در رسانه هایش نقل قول از رژیم آل سعود تمام موضع گیریهای آنان را مو به مو منعکس می نماید. باید به این فرقه بدنام و بد ذات هشدار داد ملت و مسئولین ایران هر چیزی را با هر بهائی حاضر به پذیرش آن نیستند.این شمائید که برای ذره ای ارزش گذاری و توجه، تن به هر ذلتی می دهید
رجوی در مقابل خانواده ها کم آورده است
آری رجوی در مقابل عزم جزم این خانواده ها کم آورد و با دسیسه های کثیف خود با خانواده بر خواست، از تهمت،هتاکی، برخوردهای فیزیکی و استفاده از تیرکمان و… بر علیه خانواده ها یعنی مادران و پدرانی که همین رجوی خائن خودش را به همین خانواده ها می چسباند استفاده نمود شاید بتواند باعث عقب نشستن خانواده ها شود ولی افسوس شب پرستان غافلند که آنها برای نجات جان عزیزانشان هر ریسکی را بر تن خریدند و برای مصاف با رجوی خائن آماده گی دارند.رجوی پلید و رجاله تسلیم این عزم خانواده خواهد شد و می شود.
یک کلاغ، چهل کلاغ در رسانه رجوی
سیاست رسانه های رجوی بر پایه غلو و پزرگ نمائی بنا شده است.جالب اینکه تمام اخبارها و انعکاس مطالب را از جراید در ایران و اخبارهای ایران می گیرد ولی چنان با مهارت خاص خود یعنی شیادی آنها را بیان می کند، گوئی اخبار منتشره به رسانه های فرقه ارسال گردیده است.یکی از شگردهای دیگر دادن آمار و ارقام معکوس و چند برابر می باشد که فقط می تواند این اخبار حائز اهمیت برای درون تشکیلات باشد والا در یک محاسبه سر انگشتی اگر در دولتی این همه اعدام و یا اعتصاب باشد.
چرا جدائی زنان همانند تیری بر لاشه متعفن رجوی می باشد
رجوی اساسا هیچ اعتقادی به برابری حق و حقوق ضایع شده و اینکه شعار برابری زنان را سر می داد یا زنان مورد استثمار قرار گرفته اند آنهم از زبان رجوی حرف مفت و چرت است.به این دلیل که مگر در حال حاضر در سازمان زیاد به آنها بهاء داده می شود و یا زنان حق انتخاب و آزادی عمل خاصی نسبت به مردان دارند؟ خیر رجوی در بعد از عملیات مرصاد دیگر به مردان اعتماد نداشت و با وارد کردن زنان در عرصه مسئولیت پذیری بیشتر هدفهائی که در ذهن داشت را می خواست اجراء کند
خبر دستگیری مسعود کشمیری و واکنش رجوی
باید به رجوی گفت همه چی دیرو زود دارد اما سوخت و سوزی در کار نیست. این داستان درسی برای تو و تمام افرادیکه که به نوعی در اقدامات خرابکارانه دست داشتند این است از دست عدالت نمی توانند بگریزند و بفکر سوراخی عمیق تر برای خودت باش که دیگر هیچ کس نتواند تورا پیدا کند. قطعا دستگیری این شخص پرده از روی خیلی از جنایت های رجوی خواهد بر داشت و زنگ خطری خواهد بود برای عاملان قتل و عام افراد بی دفاع که در حال حاضر در لیبرتی و آلبانی هستند.
چرا رجوی کودکان کم سن و سال را به عراق آورد؟
در سال 1376 بود که یکدفعه با موج ورود افراد جوانی به تشکیلات مواجه شدیم بعد کنجکاویها متوجه شدیم این نفرات جدید بچه هایی بودند که سال 70-69 از مرز اردن به کشورهای دیگر فرستاده شدند و اون هم در شرایطی که پدر و مادران آنها اصلا رضایت نمی دادند و رجوی باز کاسه داغ تر از آشو دلسوز شده بود و گفت با توجه به شرایط جنگ کویت بهتر است بچه ها در خارج باشند.
رجوی طعم شکست را خیلی وقت است حس کرده
رجوی این عنصر شکست خورده و مریم این ورشکسته سیاسی در خارجه خوب می داند تا زمانی که این تشکیلات در عراق بسر می برند می تواند افراد را دور از انزار و محیط بیرون بسته و منقبض نگه دارند و به محض رسیدن پای نیروها به خارج از عراق حتی کشور آلبانی شرایط را برای سازمان سخت تر خواهد کرد.و اون حصارها شکسته خواهد شد و ذهن و فکر نیروها از محیطی که بودند یک فضای جدید را استشمام خواهد کرد.
رجوی به کم قانع نیست
قبل از هر چیز باید گفت رجوی اگر دنبال خدمت کردن برای مردم و خلقی که شعارش را می دهد بود سرش را مثل بچه آدم می انداخت پائین و برای مملکتش خدمت می کرد پس مشکل این نبود.او از همان ابتدای انقلاب فکر می کرد حقش را خوردن وتشنه قدرت طلبی و زیاده خواهی بود شعارها فقط لق لق زبان و بازی با کلمات بود چون در آن دوران خوراک خوبی برای قشر جوان بود
رجوی عجوزه ای که از صندلی توهمش پیاده نخواهد شد
رجوی این فرد متوهم و بیمار روانی با حقارت و شکست های پیاپی خود ثابت کرد برای خودش هم ارزش قائل نیست و تا آخرین روزهای نکبت بار خود با سر افکندگی و بی شرمی به حیات خود ادامه می دهد. باید دید اگر رجوی از بین برود و مردار شود این فرقه آیا ادامه حیات سیاسی خواهد داشت یا خیر.چون مریم قجر تا زمانی که اسم مسعود هست کاربرد خواهد داشت.اما با توجه به همین مورد می توان حدسهائی را زد از جمله مریم قجر کارکرد های مسعود را سر لوحه خود قرار دهد
رجوی در کشته دادن هم دنبال آمارو ارقام بالاست
رجوی خون آشام نه جمع بندی می کند و نه از تلفات بالا درسی می گیرد که کجای کار می لنگد. چرا؟ چون رجوی اساسا با آمارو ارقام بالا از تلفات لذت می برد و به لحاظ شخصیتی ارضاء می شود. در بعضی ازنشستهائی که با وی داشتیم وقتی آماری از تلفات می دادند می گفت اگر دو برابر این هم بود ارزش کاری که کردیم را داشت یعنی هیچگاه برای افراد افسوس نمی خورد.