رجوی در کجای این مظلوم نمائی ها قرار دارد؟!
مسلمان هستند ولی شما از صهیونیست ها حمایت می کنید یا در همین عراق شما جانب داری از کدام قشر کردید؟! ضما حامی مخالفان دولت عراق و بعثی ها و وهابی ها و یک مشت تروریسم داعشی بودید بعد که دیدید آش آنقدر شور است خود را به بی خیالی زدید و با وقاحت ایران را متهم نمودید؟!
عجز و ناتوانی مریم قجر و به صحنه آوردن محمد محدثین
سازمان مجاهدین این روزها با آوردن مهره های خود در سیمای به اصطلاح آزادی تلاش می کند نقش ایران را در نا آرامی های منطقه تاثیر گذار جلوه دهد و اینطور وارونه جلوه دهد که ای آقایان قدرتها و تمام کسانی که خواهان پایان دادن به این وضعیت هستید، سراغ ایران بروید و با حمایت از ما می توانید به این درگیریها خاتمه دهید. این همان اراجیفی است که سالیان سال از زبان سخنگویان این سازمان طوطی وار تکرار شده است.
چگونه یک فرد به اسارت فرقه در می آید؟
جالب این است مریم قجر در همه جا پز این مناسبات و این آزادی عمل را می دهد.حال می بینیم که در این تشکیلات ذره ای افراد اراده و اختیار با خودشان نیست و تماما کلیشه ای و اطاعت کورکورانه هست. مریم قجر در صحبت های خود دم از آن می زند که نیروهای وی با گذر از انقلاب انسانیت و شرف و رهائی خود را در زیر چتر مسعود به عنوان پرچمدار این راه کسب نموده اند و در این راه حاضر شدند از همه چیز خود بگذرند
تغییر در سیاست مریم قجر؟!
مریم قجر به عنوان نماینده و سخنگوی سازمان مجاهدین به راحتی تغییر مسیر و خط و خطوط می دهد. آنها که روزی با صدام هم پیمان و هم قسم بودند دیدیم در مقابله با آمریکا چگونه سر خم نموده و تابع شرایط آنها شدند و کاسه لیسی آمریکائیها را نمودند. در سال 82 و پس از حمله آمریکا به عراق، با دعوت از آمریکایی ها در جمع خودشان و در مقرهایشان و اجراء برنامه های هنری خواستند بگویند ما که تا حالا تروریست بودیم و شما آمریکایی ها ما را به عنوان تروریست می شناختید این روی دیگر سکه ماست که ما کارهای هنری و دلقک بازی هم بلدیم و شما می توانید از این به بعد روی ما تروریست ها به عنوان مدافعان حقوق بشر حساب کنید.
آنگاه که رجوی دوست دارد هرگونه حادثه ای را به پای دولت ایران بنویسد؟
تا حال موارد زیادی بوده که هر جا درگیری بوده و یکی به قتل رسیده دستگاه اطلاعیه پرداز رجوی سریعا به عوامل نظام ایران اعم از امنیتی یا بسیجی و یا… نسبت داده است و دقیقا در حکم اعدام برای ریحانه جباری هم این سازمان هیاهوی زیادی براه انداخت. اعلام کرد فرد کشته شده توسط ریحانه جباری جزء عوامل امنیتی بوده و دقیقا باز با مرگ دختر مهابادی بنام فریناز خسروانی که تمام شاهدان و کارکنان خود همان هتل علت قتل را توضیح داده اند و هیچ ربطی با ارگانهای امنیتی نظام نداشته باز رجوی آنرا به ماموران نظام نسبت داده است.
آنگاه که سرکرده تروریست ها، دلسوز معلمان می شود؟!
باید از مریم قجر پرسید که شما که بطور مستمر داد و فغان سر می دهید در ایران جو اختناق و سرکوب قرار دارد وهیچ کس اجازه کمترین فعالیت و اعتراضی را ندارد ولی باز در اطلاعیه های دیگرتان به طور واضح بیان می کنید که اقشاری در ایران اعتراض کردند. کدام را باید باور کرد آن اظهارات شما که بیان می کنید دولت در ایران مانع هرگونه اعتراضی می شود و یا این اظهارات شما که بیان می کنید در ایران تظاهرات اعتراضی برپا شده است.
سانس آخر؟!
رجوی طی این سالها با طوفان هایی که سر راهش بود توانست خودش را در حاشیه نگه دارد ولی بنظر می آید دیگر وقت آن رسیده که باد وی را در بر بگیرد. پرونده ترور و خیانت وی بر همگان واضح و روشن است ولی بزرگترین خیانت وی، بازی با اعتماد انسانها بود و به نام اسلام عواطف و روح آدمها را در تملک خود در آورد و این موضوع آن عقده بزرگی بود که داشت. حال باید پرسید نقش اول این فیلم چه کسی بود. کسی که آنقدر پرادعا میگفت مائیم که آینده را ترسیم می کنیم و تاثیر گذار بر شرایط.
رجوی و توهم سیاهی لشکر
رجوی بیچاره چه امیدهایی که در سر داشت تا از این شکاف بین ایران و غرب بهره بگیرد اما افسوس که تماما سراب و خواب های خیالی بود که فقط در حد رویا بود. خلاصه که دادن اطلاعیه از جانب هر گروه و سازمانی چیزی را عوض نخواهد کرد و صورت مسئله تغییرنمی کند. فقط دشمنان و همدستان کسانی که در شرایط های حساس پا روی گلوی ملت ایران می گذارند معلوم تر می شود و در زمان خودش باید پاسخگو باشند. خوب است نکته ای را به سازمان خبات بگویم که از خواب غفلت بیدار شوید وقتی می بینی اعضاء قدیمی سازمان مجاهدین از این شورا جدا می شوند و خودشان را از این مرداب خلاص می کنند
رجوی و هم پالگیهایش خوار و زبون شدند!!
حکایت جالبی است کسانی که طی این سالیان فریاد می زدند و دست در دست صهیونیست ها به هر طریق ممکن تلاش می کردند در این تنور اختلاف بین ایران و کشورهای 5+1 بدمند و از این تنور نانی برای خود گرم کنند و در این راستا با دادن اخبار کذب سعی بر آن داشتند تا ایران را خطری برای منطقه معرفی کنند و استفاده انرژی هسته ای را که کاربرد برای قسمت های مختلف داشت را برای ملت ایران نادیده بگیرند و از این بابت نون جاسوسی و خیانت را بخورند، یکدفعه با به نتیجه رسیدن مذاکرات ایران و کشورهای 5+1، این حربه دشمن از دستشان گرفته
نوروز مرگی دوباره برای افراد اسیر در چمبره رجوی؟!
بدون اغراق فرارسیدن نوروز به مثابه مرگی دیگر بود چرا که می دیدیم مسعود رجوی هر ساله در ایام عید وعده پیروزی و رفتن مجاهدین به کشور ایران را می داد اما در عمل می دیدم هیچ خبری نیست. خودمان می فهمیدیم داریم سر خودمان را با یکسری شعارها گول می زنیم نه تهرانی بود و نه پیروزی در چشم انداز. آنچه مسلم بود مرگی بود که داشت تدریجی اتفاق می افتاد و در شرایط مختلف تعدادی جانشان را از دست می دادند و به لحاظ فیزیکی از صحنه خارج می شدند ولی در این بین تعدادی هم بودند که با مرده هیچ فرقی نمی کردند.
موش و گربه بازی مجاهدین در این سالها؟!
سالهای زیادی است که رجوی نقش موش را در دست ایادی استکبار و صهیونیست بازی می کند و تلاش کرده که این راز را مخفی کند ولی هر لحظه دم خروس این رابطه ها از جائی بیرون می زند، از اخبار های کذب در رابطه با بحث هسته ای تا بحرانی بودن وضعیت در ایران و انگ های حمایت از تروریست و دخالت در امور کشورهای منطقه که دقیقا تریبون آنهاست. اربابان رجوی وی را مثل یک توپ جلوی پایشان اینطرف و آنطرف می زنند و البته حمایت و پشتیبانی مالی خوبی هم از وی می شود.
مریم قجر دیگر حنایت رنگی ندارد؟!
خانم قجر مدعی است شورای ملی مقاومت خواهان ایرانی دمکراتیک براساس جدایی دین از دولت و حاکمیت کثرت گرا و برابری زن و مرد هستیم و جامعه ای را بر اساس حقوق بشر بدون شکنجه و اعدام و خواهان ایرانی غیر اتمی و کلا آرمان ما خلاصه می شود در سه اصل. آزادی، دمکراسی، برابری. بنظرم که تا اینجا مشکلی نیست اما اینکه چقدر آدم پایبند به این اصول باشد مهم است.