دیدارها و سخنرانی افشاگرانۀ آقای رضا جبلی در کنفرانس مبارزه با تروریسم در پارلمان اروپا
آقای جبلی در ملاقات با نایب رئیس پارلمان الجزائر آقای زبار برابح که از شرکت کنندگان در کنفرانس بودند نقض فاحش حقوق بشر در فرقۀ رجوی را تشریح کردند که از طرف ایشان برای دیدار از الجزائر و گذاشتن تجربیات خود در اختیار پارلمان الجزائر دعوت بعمل آمد
حضور فعال هیأتی از جداشدگان فرقۀ رجوی در سمینار باشگاه خبرنگاران اتحادیۀ اروپا در بروکسل
یک هیأت از اعضای قدیمی جدا شدۀ فرقۀ رجوی شامل آقایان قربانعلی حسین نژاد، عیسی آزاده و رضا صادقی جبلی در جلسات یک سمینار برگزار شده در بروکسل توسط باشگاه خبرنگاران اتحادیۀ اروپا برای بررسی نقش جامعۀ مدنی در اروپا و موضوع عدالت و حقوق بشر به دعوت این سازمان بین المللی شرکت کرده
غلط کردم نامۀ مریم قجر تحت عنوان «تهاجم سیاسی»!!
.. نفرات قدیمی در داخل تشکیلات رجوی می دانند که مریم قجر یک دکور است و اصلا شعور سیاسی هم ندارد و متن تمام سخنرانیهایش هم توسط جابرزاده و دیگر مسئولین قدیمی که ذکر کردم نوشته می شود و مریم فقط می خواند و حرف می زند و به گفتۀ بعضی از افراد قدیمی هر ملاقاتی یا مصاحبه ای
رجوی و امیدهایش به «فرزندان غیور عشایر عراق»! (داعش) و «آقای ترامپ»!
به قول یکی از همرزمان سابق آنقدر افراد در آلبانی مسأله دار و متناقض هستند که هیچکدام از مسئولانی که از فرانسه به آلبانی رفته بودند نتوانستند آنها را قانع کنند و در موردی در نشست کوچکی از فرماندهان با مهدی ابریشمچی…
فراخوان حقوق بشری برای ترتیب دادن اولین دیدار بین دو خواهر
دو خواهری که هرگز همدیگر را ندیده اند….زینب حسین نژاد ۳۸ ساله مقیم عراق و آذر (مونا) حسین نژاد ۳۴ ساله مقیم ایران دو خواهری هستند که تا کنون در عمرشان همدیگر را ندیده اند و هیچ تماسی بین آندو نه با انترنت و نه با تلفن و نه حتی با نامه در این عصر ارتباطات امکان پذیر نشده است
اعلام «فاز سرنگونی» با «تهاجم سیاسی»!! از سوی مریم رجوی
چند روز پیش در پاریس به صورت تصادفی با یکی از دوستان قدیمی که البته از هواداران قدیمی سازمان هم می باشد برخورد کردم و با اصرار وی برای صرف قهوه به کافه ای رفتیم. وی در صحبتهایش موضوعاتی ازنشستهای جدید مریم قجر را برایم تعریف کرد که واقعا به قول معروف کله ام سوت کشید. مریم خانم قجر بنا به گفتۀ آن دوست قدیمی ام که خودش در آن نشستها بوده و شنیده، به افراد فرقه گفته است …
کتک زدن یک روانی در اشرف به دنبال طلاقهای اجباری
علی در اثر فشارهای روزمره و نشستهای سخت و طاقت فرسا علیه او تعادل روانی خود را از دست داده بود بطوری که دیگر با هیچ کسی صحبت نمی کرد. علی که بسیار خوش اخلاق، مهربان و دوست داشتنی بود بعد از دو سال ان چنان روانی شده بود که بدون نفر همراه هم نمی توانست به سالن غذا خوری برود و راه را گم می کرد.
نظرات مطبوعات و مردم آلبانی در مورد استقرار فرقۀ رجوی در کشورشان
در سال ۲۰۱۲ ایالات متحده و کانادا مجاهدین را از این لیست بیرون آوردند زیرا این سازمان دیگر با ابزارهای قانونی می خواهد با رژیم سیاسی در ایران مبارزه کرده و آن را تغییر بدهد. در سال ۲۰۰۲ سازمان مجاهدین اعلام کرد که ایران می خواهد سلاح هسته ای تولید کند.
گزارش تلویزیون لبنانی اخبار الآن از تیرانا
جزئیات این قرارداد یا معامله ای که موجب خروج افراد مجاهدین خلق از بغداد و رفتن آنها به تیرانا شد هنوز اعلام نشده است. این ساکنان جدید تیرانا با رسانه ها صحبت نمی کنند و در اردوگاههایی محصور و دارای نرده ها و شبانه روز تحت حفاظت و نگهبانی زندگی می کنند.
هذیانی جدید از فرقۀ رجوی: «اطلاعات زن می فرستد»!!
وقاحت و بیشرمی این فرقه حد و اندازه ای ندارد. تهمت زدن یکی از کثیفترین و رذیلانه ترین خصوصیات این فرقۀ منحوس می باشد. البته در فرقه ای که همواره بزرگترین متجاوز به حقوق و هویت زنان بوده و همیشه برداشتی ابزاری و کالایی از زن داشته و بسیاری از زنان را در تشکیلات مورد سوء استفاده های جنسی و روانی و شستشوهای مغزی قرار داده
دوستان دربند در آلبانی و لیبرتی، آلبانی آخر خط است
در آستانۀ برچیده شدن آخرین زندان رجوی ساخته در عراق یعنی کمپ لیبرتی و انتقال همه تان به کشور آلبانی خواستم شما را مخاطب قرار بدهم و پیامی برایتان بفرستم باشد تا اگر به احتمال زیاد به دستتان نرسد یا به طریقی هم از راه دست اندرکاران اندک انترنت در آن بالاهای فرقه به داخل محفلهای خصوصی تان درز نکند، حد اقل در تاریخ ملتمان و کشورمان ایران و تاریخ مجاهدانی که صادقانه در راه تحقق آرمان آزادی و استقلال برای مردم و میهنشان گام نهادند ولی خیانت رهبری آنان را به بیراهه برد و تباهشان ساخت، ثبت گردد.
اعتراف آشکار فرقۀ رجوی به شکنجۀ یک عضو سابق در خاک فرانسه
در یکی از این ترددهایمان از آنجا که فرقۀ رجوی از این فعالیت و افشاگری ما در شهر محل اقامت مریم رجوی بویژه آکسیون ما جلوی شهرداری آنجا با حمل و نشان دادن عکسهای دخترانمان و مطلع شدن اهالی از این کار ضد انسانی فرقه سوخته و عصبانی شده بودند زیرا فریبکاریها و تبلیغات یاوۀ سالیان خودشان بویژه برای همسایگان خود و مردم این شهرک مبنی بر آزادیخواهی!! و«مقاومت» و «مبارزه»! برای دموکراسی! را برباد رفته می دیدند، روز ۱۳ ژوئیه سال گذشته در جادۀ اورسوراواز موقع برگشتن ما به پاریس به تعقیب ما پرداختند و وقتی ما در بیابان زیر یک تابلوی اورسوراواز عکس می گرفتیم ازیک خودروی مدل فورد به شمارۀ پلاکCN383933 پیاده شده و به ما حمله ور شدند.