نگاهی به مواضع متناقض مریم رجوی
البته رهبری سازمان مجاهدین (فرقه رجوی) نیز از این قضیه بهره برداری گسترده ای کرد که نیازی به پرداختن به آن نیست. در همان بحبوحه، بناگاه خبر حمله زنجیره ای به دختران جهرم توسط یک جوان بحران دیگری را داشت رقم می زد که با دستگیر شدن او غائله فروکش کرد. این رخداد خوراک تبلیغی گسترده ای را برای رجوی فراهم نمود و همانطور که در چند خبر زیر مشاهده می شود از آن در سایت های مجاهدین به عنوان”حمله جنایتکارانه بسیجیان به شماری از زنان” نام برده شد و فرد مزبور را هم یک بسیجی معرفی کردند که از مضروب کردن زنان کم حجاب احساس آرامش می کند
حدیث مریم قجر- ترکی الفیصل، و مرحوم مسعود رجوی
البته مهر همیشه بی تاب ریاست جمهوری، برای لحظاتی خود را در برابر هزاران هوادار نادان مشاهده کرد به صورت بلاهت وار با شنیدن کلمه”مرحوم مسعود رجوی” از دهان شیخ فاسد و تبهکار آل سعود به وجد آمده و کف و دف می زدند! و این مسئله البته مریم قجر را بیش از پیش شوکه کرد که آخر با این نابخردان چطور می شود به تهران رسید وقتی که از نوشیدن ریق رحمت ایشان اینطور به هیجان می آیند و پایکوبی می کنند…
زندانیان ابزارهای رجوی برای کشتار و تبلیغات
در هرصورت رجوی از زندانیان خودش هم سوء استفاده می کند تا با به خطر انداختن جانشان خوراک تبلیغی برای سخنرانی مریم رجوی تهیه کند. مریم رجوی می خواهد به به کشتن دادن این افراد، به سخنرانی خود در نمایش سالن بورژه سس فلفل بزند و مدعی شود که مردم ایران بخاطر دفاع از وی اعدام می شوند. لذا باید جلوی این جنایتکاری مریم رجوی را گرفت و به محاکمه کشانید.
تهدید به قتل دوباره جداشدگان منتقد توسط مریم رجوی
دو هفته قبل خانم زهرا میرباقری به مناسبت جدایی فرشته هدایتی از مجاهدین، طی نامه ای سرگشاده به افشای برخی جنایت ها در درون فرقه مبادرت نمود که خشم مریم قجر را (که در هفته های گذشته تلاش می کرد چهره ای حقوق بشری از خود به نمایش بگذارد) برافروخت. وی برای آرامش دادن به خود، و برای پوشاندن صورت مسئله که همانا جنایتهای دهشتناک همسرش مسعود رجوی می باشد، چنگال های خود را به صورت زهرا میرباقری فرو کرده است.
مریم قجرعضدانلو (رجوی) و علت حمله وی به ابراهیم محمد رحیمی!
همانطور که مشاهده می کنید رجوی ایشان را متهم به”عدم صلاحیت اخلاقی و مبارزاتی” نموده و در عین حال ادعا کرده که ایشان بعد از”جنگ و بمباران در سال ۱۳۸۲ و سخت شدن شرایط نتوانست شرایط اشرف را تحمل کند” و لذا توسط مجاهدین”اخراج شده” و به تیف رفته است. چنانکه در نامه قید شده ایشان”با دیدگاه ارتجاعی” زن را مایملک خود دانسته و از طریق نیروهای آمریکایی خواستار دیدار با همسرش شده است!!!.
علت جعل بیانیه توسط مریم قجر عضدانلو در شرایط فعلی
امروز مریم رجوی به همان چیزی چنگ انداخته و جعل می کند که نیاز واقعی اوست و در رویاهای خود بدان می پردازد. این الهه جنگ ۲۲ سال است خود را رئیس جمهور برگزیده مقاومت مردم ایران می خواند، رئیس جمهوری که قادر نیست در کل ایران ۱۰۰ نفر را به خیابان بکشاند و به داشتن چنین نیرویی فخر کند. لذا دلخوش به بیانیه هایی است که از قول آنان جعل می کند. سازمانی که با یک اشاره رهبری آن، صدها هزار نفر در سراسر ایران به خیابان ها می آمدند و جانفشانی می کردند
سخنرانی مهدی ابریشمچی، نشانگر اراده برای کشتار بازماندگان لیبرتی بعد از پیام زوج رجوی است
مهدی ابریشمچی که بعد از کشته شدن موسی خیابانی و کنارگذاشته شدن علی زرکش به عنوان سومین فرد کلیدی فرقه رجوی شناخته شده و هم اکنون نیز نقش مهمی در تصمیم گیری ها دارد، ضمن تعریف و تمجید از برادرش حسین ابریشمچی که از کشته شدگان حادثه اخیر است، بر این نکته تأکید دارد که ساکنان لیبرتی باید حفاظت! شده و این کمپ به عنوان کمپ پناهندگی شناخته شود!
موشکباران لیبرتی و فرافکنی مریم قجرعضدانلو
با توجه به این واقعیت تلخ، و با توجه به پیام بسیار ضعیف مریم رجوی (که البته زبونی و استیصال او را در برابر اعتراض درونی در آینده نشان می دهد)، می توان حدس زد که این زن سنگدل تا چه حد از کشته شدن نیروهایش به وجد آمده و احساس می کند که برای مدتی خوراک تبلیغاتی-انگیزشی وی تأمین شده و می تواند با فریبکاری همیشگی خود، اوضاع را به نفع سیاست های حقوق بشری و درون تشکیلاتی بچرخاند.”حقوق بشری” از این بابت که وی بعد از به جریان افتادن توافق هسته ای بین ایران و غرب، بشدت نیازمند بازی دیگری بود که علیه ایران براه اندازد
روزهای پرآشوب”تیف” و نبردهای سعید جمالی (هادی افشار) با امپریالیسم
شما در کجای تاریخ دیده اید که دو هم بند که ده ها سال با هم در یک جبهه بوده اند، بدون هیچ بینه و دلیل موجهی که در عرف مردم جهان ارزش معنوی و مادی داشته باشد، به جای پاسخ به نامه دوستانه و محترمانه وی، او را به انواع مشعشعات ذهنی خود بیالاید؟ در کجای مذهبی که خود را بدان پایبند می دانی این آموزه یافت می شود؟ شرم بر رجوی که تا اعماق اندیشه شما نفوذ کرده و حداقل پرنسیب های اخلاقی و اجتماعی را هم از شما ربوده است…
“مردی که می گریست!… سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق!”
در سال ۱۳۷۰ مریم رجوی طی یک همه پرسی نیمه مخفی وی را به جانشینی خود برگزید و از آن پس نام فهیمه بر صدر مجالس نشست. در این دوران عکس های فهمیه اروانی در کنار عکس مریم و مسعود جلوه بخش سالن های مختلف غذاخوری و نشست شده بود و هر از مدتی چند عکس رنگی وی به عنوان هدیه به اعضای سازمان داده می شد و شوق آنان برای داشتن عکس بیشتر می گشت.
فروغ خاموش جاویدان
دیگر اثری از اهالی نبود اما صدای انفجار همه جا را پر کرده بود. از این پس آنچه به سمت ما می آمد کامیون هایی بود که زخمی ها را بار زده و به عقب بازمی گشت. نگران شده بودم. قرار نبود توقفی در مسیر داشته باشیم و حرکت ما تا تهران یکنواخت بود. اما ساعتها در گردنه معطل بودیم و حالا هم نه تنها اثری از حرکت نبود که مدام کشته ها و مجروحین را منتقل می کردند. بالاخره فرمانده تیپ ما (فاطمه رمضانی) آمد و توضیح داد که بچه های جلودار درگیر شده و نیازمند کمک هستند. تنگه بسته شده و ما باید مسیر را باز کنیم…
از مریم تا مینا: بده بستان های آق مهدی و مسعود خان
آخرین روزهایی که مینا را دیدم زمانی بود که طلاق های ایدئولوژیک! زن و شوهرها در خفا آغاز شده بود، و مینا و مهدی نیز به همین علت از هم جدا شده بودند. البته به دلیل محرمانه بودن این عمل در سال های اول”انقلاب ایدئولوژیک مریم” کسی از این مسئله خبر نداشت جز افرادی که وارد این مباحث شده بودند. عبرت روزگار اینکه مهدی با لقب پهلوان! توسط مسعود به عقد مینا خواهر موسی خیابانی در آمد و همسر خود مریم را به مسعود اهدا کرد، اما در عرض چهار سال با تحقیر مسعود مواجه شد که بخاطر اقدام”تجاری” اش بر سر مسئله ازدواج، وی را مورد حمله قرار داده و مینا را دوباره از او گرفت.