نامه حسین نژاد به رئیس دانشگاه الازهر
برایم این سؤال مطرح است کسی که ادعا دارد یک روحانی مسلمان است چگونه می تواند دروغ بگوید و چنین دروغ رسوا و آشکاری را روز روشن به قلم بیاورد. وی این دروغ را خطاب به جنابعالی شیخ الازهر مرجع اعلای مسلمانان و در نامه ای که به صورت علنی برای همگان و افکار عمومی مسلمانان منتشر شده نوشته است که یک گناه کبیره و توهین به مقدسات و شخصیتهای مسلمین و توهین به شعور آنان و قدرت فهم و درک افکار عمومی است به علاوۀ اینکه وی به عنوان یک پدر ایرانی مقیم فرانسه فرزند نوجوان خودش را از پاریس به عراق فرستاد تا در جنگ در کنار نیروهای عراقی علیه میهنش شرکت کند و درحالیکه هنوز به سن بلوغ نرسیده کشته شود
اشک تمساح برای کشته های اعمال تروریستی پاریس به دست”عشایر انقلابی”!!
از وقاحتی که در رهبران فرقۀ رجوی در این سالیان دیده ایم هیچ بعید نیست اکنون که مثل مردم عراق مردم فرانسه نیز در خطر مرگ توسط تروریستهای داعشی (مورد تعریف و تمجید سابق مریم رجوی و نوچه هایش) قرار گرفته اند مریم رجوی از دولت فرانسه بخواهد که تا انتقال یعنی برگشت دادن آنان یعنی ساکنان قلعۀ اور سور اوایز به عراق و اشرف!! نیروهای کلاه آبی سازمان ملل را در اور سور اواز مستقر کند و کلاه خود و جلیقۀ ضد گلوله به مریم رجوی و شوهر سابق و پرده دار کنونیش و نوچه ها و درباریانش در اور سور اواز بدهد و ده درصد آن ۱۱ میلیون دلاری را که پلیس فرانسه ده سال پیش از آنان مصادره کرده به آنها بازپس بگرداند یعنی معادل ده درصد سلاحی که در عراق خواستار آن شده اند!!
رجوی و نیازش به فوت بیماران در لیبرتی و آلبانی
رهبری سازمان مجاهدین با انتقال برخی بیماران و افراد مشخصی که اطمینان کامل به وفاداری آنها دارد از لیبرتی و آلبانی به کشورهای پیشرفتۀ اروپایی مانند فرانسه و آلمان نشان داده که می تواند اگر بخواهد هر کس را با امکانات مادی و وکلایی که دارد بویژه آنها که از قبل پناهندگی و اقامت کشورها را دارند به هر جا که بخواهد و مناسب منافع و اهدافش باشد منتقل کند. ولی موضوع این است که رهبری سازمان مجاهدین به افرادش اعتماد ندارد و به همین علت بیماران را حاضر نیست بدون همراهی افراد مورد اعتماد و وفادارش تحت عنوان مترجم به بیرون از تشکیلات بفرستد زیرا حتی اگر جرأت فرار یا جدا شدن به خودشان ندهند احتمال حرف زدنشان با افراد بیرونی مانند دکتر یا پرستار عراقی در مورد آنچه بر آنها در داخل تشکیلات جهنمی و فرقه ای سازمان مجاهدین می گذرد وجود دارد.
نامۀ آذر (مونا) حسین نژاد به دفتر کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد در عراق
برای همه واضح است که ساکنین لیبرتی آزادانه و باب میل خودشان زندگی نمی کنند و شدیدا تحت نفوذ و کنترل رهبران سازمان مجاهدین قرار دارند. سازمانی که از تمام راه های ممکن برای مغزشویی و کنترل اعضایش استفاده می کند. من تاکنون بارها برای ارتباط گرفتن با خواهرم در کمپ لیبرتی، تلاش کرده ام ولی موفق به هیچ گونه تماسی با او نشده ام. من حتی، برای خانم مریم رجوی، رهبر کنونی سازمان مجاهدین خلق ایران (P.M.O.I) ساکن پاریس، نامه ای نوشتم که در آن محترمانه و عاجزانه از ایشان تقاضا کردم که حداقل خواهرم تماسی با من داشته باشد تا جویای احوالش شوم ولی هیچ جوابی به من ندادند! و هیچ تماسی توسط خواهرم صورت نگرفت!
قمپز در کردنها و خالی بندیهای بی سابقۀ رجوی
همچنین این تهدید مسخره و از سر پیسی و بیچارگی و ورشکستگی علیه جان ما جدا شدگان سازمان مجاهدین و شورا اعتراف آشکار به شکست نهایی فرقۀ رجوی و ارتش موهومش و اعلام رسمی این شکست از سوی شخص اول این فرقه یعنی شخص مسعود رجوی به شمار می رود زیرا شخص رجوی دستور قتل ما جدا شدگان را از بیست سال پیش در سال ۷۲ در نشست حوض در بغداد که من خودم در آن نشست بودم صادر کرد و با گوش خودم شنیدم و با چشم خودم دیدم که رجوی وقتی می گفت: اگر شکست خوردیم بروید در خارجه هر کدام از این جدا شدگان را دیدید با دست خفه کنید بعد که کشتید بایستید بالای جسد و فرار نکنید تا پلیس بیاید و بگویید من کشتم می برندتان زندان نترسید زندانهای اروپا هتل پنج ستاره است!!
نگاهی به اطلاعیۀ فرقۀ رجوی و ضوابط استعفا از”شورا”ی آن
چرا مریم رجوی در این اجلاس و همۀ سخنرانیهایش موقع مطرح کردن شعار «شکست بزرگ و تمام عیار رژیم در همۀ عرصه ها و به بن رسیدن و قرار گرفتنش در آستانۀ فروپاشی و سرنگونی»!! که ظاهرا باید موضوعی جدی باشد و نه طنز، مستمرا خنده اش می گیرد و رو به چپ و راست می خندد؟!!
خاطراتی از دستور رهبری برای دزدی از مغازه ها (اصطلاح آزاد کردن!)
در سالهای ۶۰ تا سال ۶۳ در خارجه مسئولین تشکیلاتی مان در سازمان به ما می گفتند بروید از مغازه ها و فروشگاهها جنس بدزدید اینها مال سرمایه دارها است و چون ما ضد نظام سرمایه داری هستیم هر گونه برداشتن جنس بدون پرداخت پول از هر جا حتی خرده فروش و مغازه چون در کادر این نظام قرار دارد مجاز و شرعا حلال است و اسم این کار را در داخل تشکیلات گذاشته بودند «آزاد کردن» و کسی حق نداشت برای این کار اصطلاح دیگری مثلا کلمۀ دزدی به کار ببرد باید اصطلاح رسمی درون تشکیلاتی و سازمانی «آزاد کردن» را به کار می برد
نامه به زنان عرب شرکت کننده در شوی مریم رجوی در ویلپن پاریس
همۀ افراد این سازمان از هر گونه تماس و ارتباط با افراد خانواده هایشان محروم و ممنوع هستند بطوریکه رهبران سازمان به من اجازه نمی دادند با دختر بزرگم زینب که اکنون در کمپ لیبرتی متعلق به این سازمان در بغداد می باشد دیدار کنم در حالیکه هر دوی ما داخل سازمان و در کمپ اشرف در عراق بودیم و به آن دخترم اجازه ندادند حتی با خواهر کوچکترش مونا که از ایران برای دیدار اولین بار بعد از سی سال با من یعنی پدرش و با خواهرش در داخل سازمان به عراق آمده بود دیدار کند.
افتضاح ترجمۀ عربی مصاحبۀ مریم قجر با العربیه بوسیلۀ مترجمین کم سواد دربارش در اورسوراواز
بدتر و مفتضح تر از همۀ موارد فوق اینکه در ترجمۀ جملۀ «ما خواستار سرنگون کردن این رژیم هستیم» به جای نرید از اراده که به معنی خواست مستقل است و باید می گفت ما خودمان می خواهیم سرنگون کنیم کلمۀ نطالب با حرف اضافۀ بـ آورده که در خواست از موضع پایین از یک نیروی بالاتر است یعنی کاملا به این معنا است که ما عاجزانه از یک نیروی برتر مثلا آمریکا می خواهیم که بیاید این رژیم را سرنگون کند!! و العربیه هم که این را به همینگونه برداشت کرده عینا درج کرده است در حالیکه منظور آنها در متن فارسی این است که ما خواهان سرنگونی این رژیم هستیم
فرقۀ رجوی: من نبودم دستم بود تقصیر آستینم بود!!
فاجعۀ انفجار ۷ تیر سرآغاز یک جنگ داخلی وحشتناک و خونین و ضد ملی و ضد اسلامی که در تاریخ کشورمان بی سابقه بود بشمار می رود که هیچ نامی به آن جز انتقامگیری و ترور کور وحشیانه نمی توان گذاشت به طوریکه بسیاری قربانیان آن هیچ سمتی در نظام نداشتند و در میان آنان پزشکان و صاحبان مشاغل عادی بسیاری به چشم می خورند.
محمد اقبال لمپن صادراتی رجوی از اشرف تا پاریس
خودت جلوی روی من و ترک زبانان دیگر در اشرف همچون استاد مکتب لمپنی ات مهدی ابریشمچی که به بهانۀ اینکه خودش ترک است بدترین توهینها را به آذربایجانیها وترک زبانان می کرد همیشه دو فرزند خودت یعنی احسان و طاهر را در اشرف به ترکی قوروم قودوخ (کره خر) صدایشان نمی کردی؟ زیرا می دانستی که آنها ترکی نمیدانند تا جوابت را بگویند که بابا جان اگر ما کره خر باشیم پس شما هم…. تشریف دارید؟!!
فرقه رجوی به دنبال سیاهی لشکر خارجی برای شوی ژوئنی امسالش!!
یک جوان تونسی دوست من در این مرکز بعد از اینکه تلفنش با یک هموطن خود که در آن مرتب صحبت از مجاهدین و مریم رجوی و تجمع و مقدار پول و تعداد نفرات می رفت به پایان رسید پیشم آمد و گفت: واقعا این سازمان مجاهدین دوستان سابق شما (سران فرقۀ رجوی) این قدر نزد ایرانیان خراب شده اند که ما عربهای آفریقا را آن هم با پول و نه اعتقاد برای گردهمایی شان دعوت می کنند؟!