برابر اعلام رسانه های باند رجوی، آقای یدالله اسلامی از اعضای سابق مجلس درنوشته ی تویتری خود با عنوان " آیا ماندن اسد باید به قیمت ویرانی یک کشور باشد "؟ آورده است:
" در سوریه چه می‌گذرد؟ چرا چنین سرنوشتی برای سوریه رقم زده شد؟ کشتار و آوارگی و بی‌خانمانی گسترده‌ی مردم سوریه چه دردی را دوا میکند؟ آیا ماندن اسد به قیمت ویرانی یک کشور و شکل‌گیری دشمنی و بروز جنگهای گسترده‌ی قومی و قبیله‌ای و مذهبی ارزشی داشت و یا دارد؟ آیا این زخم خونین و دملی که حالا چرکین شده است درمانی آسان دارد "؟
با فرض آنکه باند رجوی راست میگوید واین سخنان درتویتر وکیل مجلس نامبرده درج شده است، خواستم جواب قاطع و روشنی باین پرسش مورد خوشآیند باند رجوی داده باشم:
1- سوریه مورد حمله ی ارتجاع جهانی واقع شده و این کشور درحال ویرانی تمام عیار است.
2- تدارکچی ها وعاملان این حمله بنای آنرا دارند که جبهه ای که کم وبیش در مقابل اشغالگری های اسرائیل ایجاد مزاحمت میکند، از جلوی پای اسرائیل بردارند وبرای همین است که سوریه دچار این سرنوشت اسف بار شده است!!
تجاوز به سوریه از پازل های ایجاد خاورمیانه ی بزرگ است واین دولت ومردم سوریه نیستند که ازاین طرح نفعی میبرند وبنابراین لطف کرده وعوامل اصلی را هدف تنقید خود قرار دهید!
3- اگر از کشتار وآوارگی وبی خانمانی مردم سوریه دلواپس هستید، نوک حملات خود را به طرف کسانی که بانی این وضع بودند و بر تداوم آن اصرار دارند- آمریکا، اسرائیل، عربستان و…- متوجه آنها سازید واین سئوال را ازآنها بکنید!!
4- مردم سوریه تنها درقطع این تجاوز ها میتوانند، دولت وحکومت دلخواه خود را برسر کار آورند واین تجاوزها قطع نشده و فعلا هیچ جریانی وجود ندارد که مانند دولت سوریه مصم به قطع این تجاوز باشد!!
5- مسئله ی اصلی متحدان سوریه، ماندن اسد نیست بلکه میخواهند که با استفاده از موقعیت بی همتایی که او درسوریه دارد، نگذارند کشور سوریه به عراق وافغانستان ومخصوصا لیبی تبدیل شده وبه جولانگاه گروه های تکفیری وتروریستی تبدیل شده وبه قطعات کوچک تر تقسیم شود تا اسرائیل ودیگران هرغلطی که خواستند بکنند!
6- این جنگ بر مردم سوریه تحمیل شده و صحبت سود وزیانی نمیتواند درکار باشد وسود مردم سوریه نجات کشور خود ازاین وضعیت است که با تسلیم بشار اسد، بیشتر ازاین درباتلاق هرج ومرج ویرانی قرار میگیرند!!
7- درزمان اقتدار بشار اسد، صحبتی از دعوا ودشمنی گروه ها نبود وبنابراین، عامل این دشمنی را درجبهه ی مخالف ببینید وازبشار اسد نخواهید که تسلیم شده و بگذارد این دشمنی ها که او نقش درجه اولی درایجاد آن نداشته، کنار رفته ودرمقابل تروریزم جهانی ساکت بماند!!
دوباره:
" هم‌پیمانی ایران و روسیه چه نقشی در آینده‌ی ایران و منطقه خواهد داشت؟ بمبارانهای روسیه در حلب چه نگاهی به ایران را در بین مردم دامن خواهد زد؟ … آیا میزان سرمایه‌یی که ایران در سوریه به کار بسته است اعم از نیروی انسانی و پشتیبانی و منابع مادی، سود لازم را برای ایران به ارمغان خواهد آورد؟ آیا اگر ایران وارد نبرد در سوریه نمی‌شد جنگ با داعش به شهرهای ایران کشیده میشد؟ راز پیوستن برخی از ایرانیان به داعش چیست؟ اگر ایران پشتیبانی خود از اسد را به حوزه‌ی سیاسی کاهش می‌داد چه میشد؟ اگر ایران برای حل مشکل اسد و مخالفان داخلی آن کشور نقش میانجیگیری برای خود تعریف می‌کرد چه پیامدی داشت "؟
متاسفانه دم خروس کسانی که اینک در ادبیات سیاسی ایران به آنها " زرد " میگویند، بیرون زده شده است. آنها تلاش میکنند که روسیه ی تزاری، شوروی واینک فدراسیون روسیه یکی معرفی شده وایران به گونه ای تحریک شود که با اتخاذ سیاست دشمنی با این همسایه، طوری منزوی شود که بدون مقاومت دردامن غرب افتد!
آقای محترم!
دربرابر اشغال شهرهای قفقاز ازطرف تزار روس، قسمت های مهمی از بلوچستان ایران وهرات، ضمیمه ی خاک همسایگان شرقی شد وچون این کار بدست دولت فخیمه انجام گرفت، صدایش درنمیآید ورفته رفته به فراموشی سپرده می شود!!
درحال حاضر دولت های روسیه وایران دارای دشمن مشترکی هستند واین دشمن مشترک است که آنها را بهم پیوند میدهد وگرنه هیچیک عاشق چشم ابروی طرف دیگر نیست!
اگر ایران وروسیه متحد استراتژیک خود بنام سوریه را ازدست بدهند، مجبور خواهند شد که درمرزهای خود با این تکفیری ها وتروریست ها بجنگند وهزینه ی دهها برابری را تحمل کنند و آیا شما این وضع را می پذیرید؟!
راست آنست که ایران، روسیه وسوریه هر کدام برای خود میجنگند ونه برای دیگری ودراین میان منافع مشترک ومخاطراتی هست که این سه را بطور موقت هم که شده بهم پیوند می زند!
دیگر اینکه آیا واقعا شما تصور کرده اید که حمایت سیاسی ایران از سوریه کافی است؟!
بسیار خوب!
اگر اینطور بود عالی میشد ولی متاسفانه واقعیات بدون توجه به آرزوهای ما عمل میکند و اربابان ومتحدان متجاوزین به خاک سوریه، تنها به حمایت سیاسی بسنده نکرده واین متجاوزان به خاک سوریه را تا بن دندان مسلح هم میکنند!
از شما تحلیلگر محترم درخواست می شود که ازغرب بخواهید که فقط به حمایت سیاسی از اشغالگران بپردازد که اگر قبول کردند، منهم این قول را بشما میدهم که ایران هم چنین خواهد کرد و مردم سوریه همراه ارتش خود خواهند توانست شرایط برگزاری یک انتخابات آزاد را – که هم ایران وهم روسیه با آن توافق دارند- فراهم کرده واگر خواستند بشار اسد را بردارند!!
دوباره:
"… دامنه‌ی این پرسش‌ها بسیار است و اگر چه برخی سعی میکنند با پاسخ‌های به ظاهر ساده از آن بگذرند ولی خود می‌دانند که آنچه را بیان می‌دارند پاسخ نیست. پیامدهای حضور در سوریه به چنان آسانی که از آن سخن می‌رود نخواهد بود. هیجانها روزی رنگ می‌بازد و پرسش‌های خردمندانه و کاوش‌های هوشیارانه جای آن را خواهد گرفت. آنگاه نوبت به پاسخگویی می‌رسد"!
شما با شهامت قابل ستایش تان از ایران میخواهید که بگذارد سوریه به لیبی تبدیل شود!
ما درجریان لیبی هم شاهد عرض تبریک امثال شما ها (زردها) بودیم و متاسفانه با روشن شدن نیت جنایتکارانه ی غرب، این شهامت را ازشما ندیدیم که بخاطر حمایت ازجنایت های ینگه دنیایی ها و تروریست ها، ازخود انتقاد کنید!
شرکت ایران در مسائل سوریه، بر ایران تحمیل شده و ابدا هیجانی درکار نبوده وشاید بهتر باشد که این هیجان را درطرف مقابل- شما زردها وباند رجوی- جستجو کنید!!!
نوید