دستی در پشت صحنه است که نمیتوانیم فرزندانمان را ملاقات کنیم

خانم آمنه خاتون مرغی فومنی مادردردمند وچشم انتظاری است که یک فرزندش را دردفاع از آب وخاک وطن ونوامیس خود هدیه داده است و درملاقات های مکرر خود با ایشان هرگزندیدم که درخصوص شهادت جگرگوشه شان خدای ناکرده پشیمان و یا دست کم گله ای داشته باشند ولیکن درخصوص دیگر فرزندش عظیم که هم اکنون درزندان مانز رجوی درتیرانای آلبانی محبوس است ومطلق ارتباطی با خانواده ندارد، همواره نگران وغم وغصه زیاد داشتند وبارها به زبان آوردند که عضویت اجباری عظیم دریک دستگاه مافیایی وتروریستی برایش مایه دردسر و شرم بوده و خواهد بود و از این بابت بسیارنگران هستند.

مادر رنجدیده از ظلم و جور رجوی درملاقات اخیر با مسول انجمن که به اتفاق دیگرفرزندش آقا کاظم دردفترانجمن صورت گرفت؛ با دلی آزرده خطاب به وجدانهای بیداربشری خاصه سازمانهای حقوق بشری گفتند:” برغم حضورگسترده مان درعراق و اشرف اجازه ملاقات با عزیزانمان نداشتیم و بسیارهم مورد اذیت وآزار اعوان وانصار رجوی قرارگرفتیم ولیکن آلبانی که عراق نیست وبا وجود مشکلات عدیده ای که دولت آن کشوردارد به هرحال در زمره کشورهای اروپایی است وچطورنمیشود ونمی توان زمینه های دیداروملاقات با اسرای رجوی درآن کشور میسرشود؟! من که به قطع و یقین می گویم دستی درپشت صحنه در کار و در جریان هست و معامله ای صورت گرفته است که رجویها با دست باز در ملاقات با اسیران به خانواده ها” نه” بگویند وهمچنین با دست باز با اعمال فشارمضاعف عزیزانمان را ازمرکز تیرانا به حاشیه شهریعنی زندان مانز انتقال بدهند ومحبوس شان بکنند و یک جورهایی تشکیلاتی مثل اسارتگاه اشرف را اجرایی کنند ودریک کلمه عمر و زندگانی اسرای نگون بخت ازجمله  فرزندم را بازیچه مطامع جاه طلبانه خود کنند.”

آقا کاظم که مادر سالمندش را همراهی میکرد درادامه صحبت های تامل برانگیز مادر گفتند:”برادرم یک سربازبود که درهنگامه خدمت زیر پرچم به اسارت دشمن درآمد وبالغ برسی سال است که اززندگی واقعی محروم شده است. بنظرم دراین زمینه کوتاهی شده است وباید برادرم وامثال آنان مابعد جنگ تحمیلی ایران وعراق مثل سایر اسرا تبادل می شدند واینطورنباشد که ما سی سال عذاب بکشیم وچشم انتظار بمانیم. الان نیز دیر نشده است و در خصوص رهایی برادرم ازهیچ اقدامی و پرداخت قیمتی دریغ نمیکنم و ابتدا از دولت خودمان و سپس از مجامع حقوق بشری استمداد دارم که زمینه های ملاقات مان با اسرای رجوی را میسر سازند وبا چنین اقدام خداپسندانه ای نام خود را در آیینه تاریخ به نیکی به ثبت برسانند.”

درملاقات صمیمانه با خانواده علیزاده راد که عضو جداشده آقای صادق خاوری نیزمشارکت داشت و از خاطرات خود با عظیم محمد علیزاده راد صحبت کرد ؛ ختم دیداربا چند عکس یادگاری با آرزوی رهایی تمام اسرای خسته ومتاصل ازچنگال اهریمنی رجوی به پایان رسید.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا