در حالی که فهرست هزاران نفری از قربانیان اقدامهای تروریستی سازمان مجاهدین خلق سبب شده تا جنایتهای این گروه مورد توجه قرار بگیرد، کارنامه خیانتهای این تروریستهای وطنفروش آنطور که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است. گروه تروریستی مجاهدین خلق با حرکت در مسیر انحرافی ادعاهای غیرقابل تطبیق با عملکرد کشورهای غربی در […]
در حالی که فهرست هزاران نفری از قربانیان اقدامهای تروریستی سازمان مجاهدین خلق سبب شده تا جنایتهای این گروه مورد توجه قرار بگیرد، کارنامه خیانتهای این تروریستهای وطنفروش آنطور که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است.
گروه تروریستی مجاهدین خلق با حرکت در مسیر انحرافی ادعاهای غیرقابل تطبیق با عملکرد کشورهای غربی در زمینههای مختلف بهویژه در موضوع حقوق بشر، همزمان بازیگری جنایتکار و ابزار دست و خیانتکار به وطن است.
کارنامه فعالیت شوم گروه تروریستی مجاهدین خلق پر از جنایتهای هولناکی علیه مردم ایران و دیگر کشورها است؛ بازخوانی این کارنامه سیاه در چندین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده سازمان تروریستی مجاهدین خلق انجام شده و همچنان ادامه دارد.
سازمان تروریستی مجاهدین خلق فراتر از جنایتکاری با مزدوری برای کشورها و بازیگران معاند ایران به ازای مشتی دلار، خیانت را پیشه خود کرده است؛ خیانت و جنایت به عنوان ویژگیهای ذاتی این گروه تروریستی طی سالهای فعالیت مجاهدین خلق، شانه به شانه هم پیش رفتند.
سرکردگان مجاهدین خلق در حالی شعار نگرانی و دغدغهمندی از ایران را سر میدهند که هیچ عرقی نسبت به مرز و بوم وطن ندارند؛ این گروه در طول جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران، از همراهی در حمله به خاک ایران تا جاسوسی و شکنجه از اسیران ایرانی، در کنار صدام ایستاد.
خیانت مجاهدین خلق به ایران و مردم آن در جریان جنگ تحمیلی ضمن اینکه جاده جنایتهای صدام را هموار کرد، نشان داد که این آوارگان ابدی در بساط خود کالایی جز وطنفروشی برای کسب درآمد با هدف ادامه حیات شوم خود ندارند.
خیانت مجاهدین خلق به ایران و مردم آن ریشه در بیوطنی آنها دارد؛ ایران برای این گروه تروریستی معنایی جز عرصهای برای سودجویی و رسیدن به هدفهای نامشروع ندارد.
گروه تروریستی مجاهدین خلق برای دریافت پروژههای مزدوری چربتر، ابایی از وطنفروشی و همداستانی با تجزیهطلبان ندارد؛ نمره مردودی این گروه در ۲ بزنگاه مهم در هفته گذشته در این چارچوب قابل بررسی هستند.
در نخستین مورد پس از انتشار خبر تصمیم دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا برای استفاده از نام مجعول برای خلیج فارس، مجاهدین خلق تصمیم به سکوت گرفت.
این در حالی است که مردم ایران از همه قشرها و سطحها ورای اختلافنظرها به این زیادهگویی ترامپ واکنش نشان دادند؛ شخصیتها و نهادهای بینالمللی ازجمله سازمان ملل نیز با استناد به سندها و شواهد متعدد اعلام کردند که از استفاده از نام مجعول برای خلیج فارس خودداری میکنند.
در این میان تصمیم سرکردگان گروه تروریستی مجاهدین خلق که ترولهای آن در فضای آنلاین همواره در حال انجام مأموریتهای مزدوری هستند، از موضعگیری در این باره خودداری کردند.
این رویکرد مجاهدین خلق اصلا عجیب نیست؛ گروه تروریستی مجاهدین خلق سالها است که با نگاه به خطر از دست رفتن پروژههای مزدوری در صورت موضعگیری قاطع درباره واقعیت تغییرناپذیر خلیج فارس، از واژهای مجعول برای خلیج فارس استفاده میکند.
استفاده مجاهدین خلق از این واژه مجعول در سایت رسمی این گروه و در تجمعهای ضدایرانی در کشورهای اروپایی تکرار شده است.
دومین مورد از خیانت مجاهدین خلق در هفته گذشته، ارائه بهاصطلاح تصاویر ماهوارهای از سایت هستهای ادعایی در ایران به رسانه آمریکایی بود؛ این اقدام در حالی انجام شد که دیپلماسی میان ایران و آمریکا چشماندازی از پیشرفت را ارائه کرده است.
ادعای مجاهدین خلق درباره بهاصطلاح سایت هستهای رنگین کمان در استان سمنان، جدیدترین نمونه از اتهامزنیهای بیسند مجاهدین خلق است که هدفش ایجاد اخلال در روند مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا است؛ خریدار این مزدوری مجاهدین خلق رسانه آمریکایی فاکس نیوز بود.
دیوید آلبرایت، کارشناس شناختهشده در حوزه اشاعه تسلیحات هستهای و مسائل مربوط به امنیت ملی با راستیآزمایی این اتهام ادعایی، اعلام کرد که هیچ نشانهای که ثابت کند فعالیتهای مرتبط با تولید تریتیوم در سایت یادشده انجام میشود، وجود ندارد.
وی در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس با اشاره به سخنان یکی از اعضای مجاهدین خلق درباره ادعای مطرحشده نوشت: علیرضا جعفرزاده، (عضو سازمان مجاهدین خلق) میگوید: ما در کنفرانس خبری خود و همچنین در مطالب ارائهشده، هرگز ادعا نکردیم که ایران در سایت رنگینکمان مشغول به تولید تریتیوم است؛ این موضوع بهطور مشخص توسط مایکل گوردون، خبرنگار والاستریت ژورنال، از بنده پرسیده شد و من بهصراحت پاسخ دادم که خیر، اما افزودم که آنها دارای یک برنامه تریتیوم هستند، اگرچه از محل اجرای آن اطلاعی نداشتم.
این عقبنشینی مجاهدین خلق به دلیل رسوایی ناشی از اتهامزنی بیاساس رخ داد؛ موضوعی که باید مورد توجه فاکسنیوز و دیگر بازیگرانی باشد که قصد استخدام این مزدور را دارند.
تاکتیک فرسوده صهیونیسم رسانهای به محل نمایش بحرانزدگی راهبردی تبدیل شده است.
نمایندگی ایران در سازمان ملل درباره گزارش ساختگی در موضوع سایت ادعایی هستهای اعلام کرده بود: روش عملکرد گروه تروریستی مجاهدین خلق نشان میدهد که این گروه با تهیه گزارشهای جعلی، آنها را در قالب اطلاعات ساختگی به سرویسهای اطلاعاتی برخی کشورهای غربی، ازجمله آمریکا، ارائه میدهد تا برای خود اعتباری جعلی دستوپا کند.
در بیانیه نمایندگی ایران در سازمان ملل به موضوع مهم دیگری هم اشاره شده بود: هنگامی که این نهادها متوجه بیاساسی این ادعاها میشوند، این گروه تلاش میکند مشتریان جدیدی در میان رسانههای غربی بیابد تا از بستر آنها برای ایجاد فضاسازی و موجسازی سیاسی بهره ببرد.
سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه نیز در واکنش به دروغپردازی شبکه آمریکایی فاکسنیوز درباره کشف تاسیسات مخفی هستهای در شبکه اجتماعی ایکس، این دروغپردازی را کار رژیم صهیونیستی با به کارگیری مجاهدین خلق دانست؛ وی نوشت:
همزمان با ازسرگیری مذاکرات غیرمستقیم هستهای میان ایران و آمریکا، بار دیگر تصاویر ماهوارهای بسیار ترسناک بهطور منظم منتشر میشوند؛ نتانیاهو با از دست رفتن اعتبارش و افشای نقش او بهعنوان خرابکار -در چارچوب سیاست تعیین اینکه دونالد ترامپ چهکاری میتواند یا نمیتواند انجام دهد به عروسکهای خیمهشببازی قدیمی و جدید روی آورده است؛ این بار، او از عوامل ایرانی صدام استفاده میکند؛ ممکن است هزینه آنها کم باشد، اما بهکارگیری یک فرقه واقعی تنها نشاندهنده استیصال کامل است.
تردیدی وجود ندارد که گروه تروریستی مجاهدین خلق یک مزدور وطن فروش است، اما مشتریهای این مزدور باید بدانند که قرارداد با این وطن فروشهای آواره که کالایی جز خیانت به وطن در بساط ندارند، اعتبار ناچیز خودشان را بر باد میدهد و استیصال آنها در برابر ایران را نمایش میدهد.


































