حضور خانم بتول سلطانی در پارلمان اروپا، یک پیروزی دیگر
در واقع حضور خانم بتول سلطانی در شورای اروپا که خود یکی از بالاترین اعضای شورای رهبری سازمان مجاهدین بوده و افشاگری ایشان در مورد روابط و مناسبات فرقه ای تشکیلاتی مجاهدین وبرداشتن پرده از چهره رهبری این فرقه به خودی خود می تواند برای اعضای پارلمان اروپا ومردم اروپا کمک کار بزرگی برای شناخت بهتر این فرقه مخوف با تشکیلات ضد انسانی باشد.
متن سخنرانی خانم بتول سلطانی در پارلمان اروپا
شما به همین وقایع اخیر در اکتبر و سپتامبر 2009 در کمپ اشرف در عراق نگاه کنید که چگونه مسعود رجوی فقط در جهت خواسته خودش جان یازده نفر را گرفت و به آنها توسط سلسله مراتب تشکیلاتی دستور درگیری با پلیس عراق داده شد. بقیه نفرات اعتصاب غذا کردند و 36 نفر را هم پلیس دستگیر کرد و در عوض مسعود رجوی خوراک تبلیغاتی روی سایت خودش و پیشبرد خط مسعودرجوی برای نگهداشتن اشرف داشته باشد هیچکس نیست سوال کند که برای چه می خواهد اشرف بماند اصلا خود عراق جای ماندن است که اینقدر بر روی حفظ تشکیلاتش در اشرف اصرار می کند.
حضور خانم بتول سلطانی و آقای رضا صادقی در پارلمان اروپا
در تاریخ نهم دسامیر 2009 به دعوت یکی از کمیته های فعال در پارلمان اروپا خانم بتول سلطانی از اعضای سابق شورای رهبری سازمان مجاهدین خلق در محل پارلمان اروپا در شهر بروکسل پایتخت بلژیک حضور یافت تا از آخرین وضعیت قرارگاه اشرف در عراق گزارشی به نمایندگان پارلمان اروپا ارائه کند.
تاریخچه عملیات انتحاری در فرقه رجوی – قسمت ششم
ظاهرا آنچه رجوی در حرف مرز سرخ تعیین می کند حفاظت از جان و مال کسانی است که در عملیات هیچ نقشی ندارند و مشمول مردم عادی می شود. خراب نشدن معابر و مکان عمومی هم به زعم رجوی خط سرخ این عملیات است. اینها مشمول خط سرخ می شوند اما جالب است بدانید هیچکس نمی تواند یک عملیات را به صرف اینکه دارد این مرز سرخ ها را رد می کند متوقف کند.
تاریخچه عملیات انتحاری در فرقه رجوی – قسمت پنجم
درباره اینکه چه نشانه هایی به معنی موقعیت ویژه و احساس خطر هست هم توجیه شده بودم. مثلا به محض شنیدن تیراندازی، احساس تعقیب و محاصره و یا تصادفی که بطور مشخص مشکوک و ساختگی باشد و یا موارد پیش بینی ناشده دیگری که می توانستیم وجود خطر و اتفاق خاصی را در آن حدس بزنیم. من می دانستم در صورت بروز هر یک از آن احتمالات باید بلافاصله مدارک خودم و بقیه افراد شورای رهبری را منهدم کنم.
تاریخچه عملیات انتحاری در فرقه رجوی – قسمت چهارم
من در یک دوره جزو کسانی بودم که باید به کلت مسلح بوده و همیشه کلت همراهم بود. این مربوط به زمانی است که من در قرارگاه اشرف بودم. هر وقت قرار بود به بغداد تردد داشته باشیم به کلت مسلح می شدم. به ما آموزش و دستور داده بودند به محض احساس کوچکترین خطری به خودمان شلیک کنیم. تعریف این خطر این بود که اگر مورد حمله قرار می گرفتیم یا احساس می کردیم در معرض حمله هستیم
تاریخچه عملیات انتحاری در فرقه رجوی – قسمت سوم
در سطح شورای رهبری همواره شاهد این بودم که مطرح می شد که هر فرد باید برای خودکشی یا کشته شدن آماده باشد. برای سازمان در هر مقطع و مرحله ای این یکی از نکات کلیدی و حاد بوده است. در مقطع عملیات راه گشایی یکی از اصول اولیه، میزان امادگی افراد برای اقدام به خودکشی در عملیات و از طریق شکستن قرص های سیانور همراه اش بود.
شست و شوی مغزی ساکنان اشرف
عضو سابق گروه تروریستی مجاهدین خاطر نشان کرد که مسئولان این گروه برای ترساندن اعضای خود در داخل اردوگاه اشرف به آنها گفته اند که در ایست های بازرسی آمریکا افرادی هستند که تمام هم و غم آنها کشتن مردم است و با این گفته ها سعی دارند که اوضاع خارج از اردوگاه اشرف را برای اعضای داخل این اردوگاه بسیار وحشتناک و خطرناک جلوه دهند و بدین ترتیب افراد داخل اردوگاه قربانی دروغ های آنها شده اند.
تاریخچه عملیات انتحاری در فرقه رجوی – قسمت دوم
. می خواهم بگویم نوع عملیات انتحاری – ابداعی سازمان در خیلی موارد از جمله مثلا خودسوزی های ژوئن و یا حتی مواردی که مثل یاسر اکبری نسب اشاره کردم، همه اش از دل آن مناسبات و قراردادهای اولیه بیرون می آید. از جایی که ما برای اولین بار و لو بصورت ظاهرا موجه ساده ترین گزینه را انتخاب می کنیم. از جان انسان برای جلوگیری از احتمالات مایه می گذاریم. بعد برای این اقدام قداست و جایگاه درست میکنیم و در کل روی تعمیق چنین راه حل هایی می رویم.
مصاحبه با خانم بتول سلطانی – قسمت پایانی
من فکر می کنم رجوی آدمی است که همواره روی دو پای مجازی حرکت می کند. یکی پای هوسبازی های او است و پای دیگر مسئله شهوت رهبری است که او را به سمت تمایلات دیگری همچون قدرت طلبی، جاه طلبی و یا تمامیت خواهی سوق می دهد. به نظر من روی این دو وجه کارش را پیش می برد و اتفاقا هوش و حواسش توی این زمینه ها خوب کار می کند.
تاریخچه عملیات انتحاری به بهانه خودسوزی ها در فرقه رجوی
یک نوع عملیات انتحاری هم در این میان هست که میشود اصطلاحا پیشگیرانه یا تهدیدآمیز و یا اعتراضی یا چیزی در همین مایه ها اسم گذاری کرد. این همان نوعی است که فکر می کنم مجاهدین می توانند افتخار ابتکار آن را به خودشان نسبت بدهند. البته ما از نمونه این عملیات انتحاری را در مقاطعی و در جاهایی سراغ داریم. مثلا در اعتراض به جنگ ویتنام نمونه های خودسوزی در مقابل دفتر سازمان ملل و یا سفارت خانه های آمریکا داشته ایم.
مصاحبه با خانم بتول سلطانی – قسمت بیست و دوم
مسعود رجوی در یکی از نشست ها برای اینکه موضوع محرمیت ایدئولوژیک را به قول خودش برای ما عینی کند، می گفت: محرمیت جنسی اگر سقف اش ده باشد، محرمیت ایدئولوژیک سقف اش هزار است. یعنی شما فرض کنید اینجا یک تالار داریم با یک سقف بسیار بلند، اگر کسی زیر این میز قرار بگیرد، این می شود سقف یک ازدواج معمولی که همان رابطه زن و شوهری است. اما سقف ارتباط ایدئولوژیک و آرمانی و ذوب در رهبری سقف تالار است.