به یاد کشته شدگان ۱۸ فروردین ۹۲
خانم مریم رجوی اگربه وفا وایمان پایبند بودید چرا آن موقع بطورصادقانه اعلام نکردید که من از کنار شما می روم به فرانسه تا زنده بمانم وبرای مرگ شما درآن کشور اشک تمساح جاری کنم. بی خبر به فرانسه رفته وموقع دستگیری آن هم دو روز بعد ازاینکه همه خبرگزاری ها اعلام کرده بودند، ناچار شدند به نفرات بگویند که دولت وقت فرانسه با رژیم مماشات کرده وما باید برای رهایی (خواهر مریم) در جلو دیدگان خودسوزی کنیم و ما باید ازسر ترس یک تعهد خود سوزی را می نوشتیم آیا این بود درس وفا وایمان شما؟!
لزوم اقدام فوری برای نجات زنان از قرارگاه های مجاهدین خلق
هشتم مارس روز جهانی زن و روز پاسداشت دستاورد های ساسی، اجتماعی و اقتصادی زنان دنیا ست. بنا به تعریف سازمان ملل متحد، این روز فرصتی ست برای حمایت از دستاورد های زنان، شناخت چالش های پیش روی آنان و توجه بیشتر به حققوق آنان و برابری جنسیتی و همراه کردن مردم جهان برای ایفای نقش خود در راه رسیدن به این اهداف….زنان در درون حصار های بسته ی این فرقه هیچ گونه دستاورد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نداشته اند. آنها همواره در شرایط نقصان و شکست و انزوا ی فرقه ای نگه داشته شده اند.
زهره قائمی جنایتکار بود!!!
طولی نکشید که زهره قائمی وارد سالن شد و بدون مقدمه گفت خبر دارید که محمد آبروان شهید شده اکثر نفرات از جمله من از شنیدن این خبر گیج شده بودیم و در ادامه گفت ما آن را کاملا توجیح کرده بودیم در داخل خط خودش را رفت و شهید شد در واقع به کسانی که به عملیات می روند و خط خودشان را پیش می برند نبایستی گفت شهید وقاهت این زن آنقدر زیاد بود که مرز نمی شناخت نفرات را به کشتن می داد و از طرفی زیراب آنها را هم می زد. کلا شورای رهبری عامل کشتار افراد بودند فقط برای اینکه در مقابل رجوی خائن پیشی بگیرند و کرسی بالاتری نصیب آنها شود.
معرفی محمد سادات دربندی، حسن محصل و حسن عزتی از شکنجه گران مجاهدین خلق
او در کارنامه سیاه خود همکاری با افسران بعث عراقی را نیز یدک می کشد. در سال های سلطه صدام در کشور عراق مدتی در همکاری پنهانی با افسران استخبارات برعلیه اسرای وطن و در کنار افسران متجاوز به خاک میهنش وطن فروشی و خیانت بسیار نموده و آنها را در بازجویی و اذیت و آزار هموطنانش آموزش می داده است…
مناسبات به اصطلاح”انقلابی”
بطور کلی هرگونه رابطه دوستی ممنوع است. همیشه سازمان از این وحشت دارد که دو نفر با هم دوست باشند. مسئولین به شدت با این گونه روابط برخورد میکنند. هر فرد باید خود یک جاسوس باشد و موظف است هر روز گزارش روزانه از خودش و اطرافیانش بنویسد که مثلا فلانی امروز داشت چه کاری انجام میداد و با چه کسانی رابطه نزدیک دارد. اگر کسی خطائی مرتکب شود مجازاتش از کسی که خطا را دیده و گزارش نکرده کمتر است. شما کافی است سر میز غذا خوری دو وعده پشت سر هم کنار یک نفر خاصی بنشینید و هنگام غذا خوردن با او صحبت کنید، شب صدایتان میکنند که تو چه رابطه ای با فلانی داری؟ به هم چه میگفتید؟
نگاهی به دادگاههای مجاهدین و نقش مسئولان آن در این دادگاهها – قسمت اول
نسرین سوال را میکرد و کد شروع حمله را میداد. همه از دم داد میزدند مهم نبود که تو میشنوی یا نه مهم داد زدن آنها بود. مهم شکستن نفر سوژه بود. یکی از فرمانده هان رده بالای زن که فرمانده وقت نفر نبوده بلکه در دوره های قبلی فرمانده این نفر بوده نقش پلیس خوب را بازی میکرد.
مصاحبه خانم نسرین ابراهیمی با خانم رابعه شاهرخی (مادر رضوان) – قسمت اول
چون آقای رجوی بهش قدرت ندادند , یعنی رای نیاورد , خلق ایران را فدای مطامع پلیدش کرد , من دوست ندارم از کلمات زشت برایشان استفاده بکنم مثل خودشان , خوب ما یک عقایدی داشتیم که دردی از مردم دوا کنیم , یک قدم مثبت برای مردم برداریم , به این راه رفتیم که به اصطلاح کار خوبی را انجام بدهیم , ولی آخر عاقبت ما به کجا رسید بماند
وقتی مجاهدین خلق (فرقه رجوی) از عدالت صحبت میکنند؟!
اگر سازمان عدالت را بعنوان آرمان خود انتخاب کرده است پس این همه بی عدالتی در تشکیلات مجاهدین از قبیل ؛ نقض ابتدایی ترین حقوق اعضای سازمان، زندان و شکنجه، قتل، محاکمات غیر علنی و بدون وکیل مدافع برای متهمین، از هم پاشیدن خانواده ها، طلاق های اجباری، ترور شخصیت اعضاء، تجاوز جنسی به زنان و … ناشی از چیست؟ شما و رهبری سازمان چگونه این همه بی عدالتی را توجیه میکنید؟
شباهت های ساختاری و محتوایی بوکو حرام با سازمان مجاهدین خلق
هر دو گروه خود را قیم جامعه و موظف به رهبری آن می دانند. و همچنین اعتقاد دارند گروه رهبری کننده و به قولی پیشرو در نهایت پایه گذار حکومت متقین و اداره جامعه خواهد بود. تحقق این آرمان نیز جز با استفاده از خشونت امکان پذیر نیست. گروه بوکوحرام هر چند در مقایسه با مجاهدین تاریخچه کوتاهی دارد، اما کمیت و کیفیت عملیات مسلحانه و قربانیانی که تا کنون و بخصوص از شهروندان عادی گرفته گواه شباهت های ماهوی این دو گروه است.
وقتی رجوی را توهم و خیال فرا می گیرد؟!
نکته قابل اهمیت دیگری که رجوی از آن استفاده می کند ادعای اسلام و تفسیر به نفع آیه های قرآنی است که مطابق بحث خودش، قرآن می خواند و شرایط و حال و روز خودش را با آن می سنجد. رجوی دقیقا مثل معاویه و عمر و عاص که با حیله گری و تفسیر به رای آیات قرآن حق و حقیقت را وارونه جلوه می دهند این گونه عمل می کند و برای خود کلاه شرعی درست می کند.
کشتن، سر به نیست کردن و شکنجه مخالفین به بهانه چک امنیتى
رجوى براى فریب افراد طرحى به اسم راه اندازى عملیات داخله و تشکیل واحدهاى عملیاتى به راه انداخت که چون سرّى بود، هر کسی که از یکان جدا میکردند، نباید کنجکاوى کسى را برمى انگیخت. به همین دلیل، حقه خوبى براى خام کردن افراد در تشکیلات بوجود آورد. در واقع به این شیوه میخواست مخالفین خود را از تشکیلات جدا کرده، به زندان و زیر شکنجه ببرد و کسى هم به این عمل جنایتکارانه اش پى نبرد.
محمد اقبال زائیده لمپنیزم رجویسم
هردستگاه و پدیده ای محصولات خاص خودش را دارد وازاین رهگذر به راحتی میتوان به عمق وجان وهویت آن پدیده دست یازید. چند روزی است که باخواندن مطلبی ازفدایی رجوی محمد اقبال تحت عنوان” حیوان لیبرتی” که درمنتهای بی ادبی و رعایت نزاکت معمول ومعقول یک آدم عادی ونه به اصطلاح یک مجاهد ومبارزچهل ساله ومهندس آرشیتکت!