جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
بیا این آخرعمری ازهمدیگر حلالیت بطلبید 07 آبان 1386

بیا این آخرعمری ازهمدیگر حلالیت بطلبید

آری نامه مینویسم وخواهم نوشت وتا عمردارم این کاررا خواهم کرد، این حق طبیعی یک پدراست. شب پیش فیلم مصاحبه ات را نگاه کردیم، هم خوشحال شدیم چون صدایت را پس از سالها شنیدیم، هم ناراحت، چون پسری به اون خوبی ونجیبی که همه اهالی به پاک بودنش شکی نداشتند، چراکه قسمتش اینگونه شد.

نامه پدر و مادر رجبعلی قربانی 07 آبان 1386

نامه پدر و مادر رجبعلی قربانی

به:‌ رجبعلی قربانی (اهل گیلان) از:‌ پدر و مادر بسم الله الرحمن الرحیم پسرعزیزم رجبعلی قربانی سلام خدای یزدان دانا وتوانا را می ستایم وصد هزاربار شکرمیکنم که پدردیگرازسلامت پسرش یقین پیدا کرده است. پدری که بالغ بربیست و دوسال ازپسرش بی خبربوده و دیگرامیدی به زنده بودنش نداشته ، باید هم خدا را به […]

آیا براستی باورت میشود 20 تیر 1386

آیا براستی باورت میشود

پسرم وقتی خبر سلامتی شما را در خرداد 86 از نماینده انجمن نجات در استان گیلان شنیدم ابتدا باور نکردم ولی با اصرار فراوان نماینده محترم مبنی بر سلامتی شما، نمیدانی چه حالی داشتم. به خدائی که شریک ندارد به محض شنیدن این خبر بسیار بسیار شیرین و خوش، دیگر یک لحظه آرام و قرار ندارم. شب و روز فکر و خیالم را با شما سپری میکنم. خدایا میشود یکبار دیگر در این کهنسالی فرزند عزیزتر از جانم را ببینم؟ آیا عمر وفا میکند؟ به خدا صبر و انتظار هم حدی دارد.

blank
blank
blank