جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
پروانه جانم تا کی چشم انتظارت بمانم؟! 29 مرداد 1404

پروانه جانم تا کی چشم انتظارت بمانم؟!

پروانه سلام خوبی مادر؟ سلامتی؟ چرا تماسی با من نمی گیری احوالی از مادرت بگیری؟ من مادرتم چرا مرا فراموش کردی؟ من به لحاظ جسمی وضعیت خوبی ندارم دلم می خواهد هر چه زودتر تو را در آغوش بگیرم. من تو را فراموش نخواهم کرد زمانی که در عراق بودی تلاش زیادی کردم با تو […]

عیادت اعضای انجمن نجات اراک از مادر پروانه ربیعی 19 آبان 1403

عیادت اعضای انجمن نجات اراک از مادر پروانه ربیعی

مهین حبیبی، مادر چشم انتظار پروانه ربیعی از اعضای گرفتار در تشکیلات رجوی هفته گذشته به دلیل کسالت در بیمارستان بستری شد. اعضای انجمن نجات اراک با آگاهی از این موضوع، برای دلجویی از این مادر رنج دیده به عیادت ایشان در بیمارستان رفتند. غم دوری فرزند، روز به روز این مادر چشم انتظار را […]

پروانه جان سالهاست چشم به راهت هستم 08 آبان 1403

پروانه جان سالهاست چشم به راهت هستم

دختر عزیزم پروانه سلام . امیدوارم که حالت خوب باشد. دخترم وقتی جواب نامه مرا نمی دهی بیشتر در فکر فرو می روم چون از وضعیت جسمی ات اطلاعی ندارم. پروانه جان چرا جواب مادرت را نمی دهی؟ چه بدی از مادرت دیدی غیر از این که عمرم را به پای تو گذاشتم؟! زمانی که […]

عمه جان مادر بزرگ منتظر شماست 08 مهر 1403

عمه جان مادر بزرگ منتظر شماست

عمه جان سلام امیدوارم خوب باشی. عمه جان ای کاش با مادر بزرگ تماس می گرفتید. آیا خبر داری که مادرت در بیمارستان است و مریض احوال است؟! یادت می آید که چند سال پیش که من دوازده سالم بود شما با مادر تماس گرفتید و گوشی را به من دادند. به من گفتید که […]

نامه خانم حبیبی به دخترش پروانه ربیعی در کمپ آلبانی 09 مرداد 1403

نامه خانم حبیبی به دخترش پروانه ربیعی در کمپ آلبانی

دخترم سلام. پروانه جان دخترم امیدوارم که خوب باشی. کجایی مادر؟ چرا تماسی با مادرت نمی گیری؟ من هم نگرانتم و هم دل تنگ. اگر از اوضاع و احوال من بخواهی حالم خوب نیست و خیلی دلم می خواهد تا زمانی که در قید حیات هستم تو را در آغوشم بگیرم. پروانه جان دخترم چرا […]

نامه مهین حبیبی به دخترش پروانه ربیعی در کمپ آلبانی 10 اردیبهشت 1403

نامه مهین حبیبی به دخترش پروانه ربیعی در کمپ آلبانی

دخترم پروانه سلام . امیدوارم حالت خوب باشد. اگر احوال مادرت را بخواهی، حال خوبی ندارم. از دوری تو و حسرت دیدارت به این روز افتاده ام. هر شب دعا می کنم خداوند صدای مرا بشنود و جگرگوشه ام را به من برگرداند. دخترم پروانه تا در قید حیات هستم دلم می خواهد تو را […]

پیام تبریک نوروزی مادر پروانه ربیعی در آستانه سال ۱۴۰۳ 23 اسفند 1402

پیام تبریک نوروزی مادر پروانه ربیعی در آستانه سال ۱۴۰۳

دختر عزیزم پروانه سلام چند روز دیگر وارد سال جدید می شویم. سال نو بر شما مبارک باشه. دختر عزیزم من به خاطر تو و به عشق اینکه یک روزی ببینمت ، بیماری هایم را تحمل می کنم.  همزمان با شروع سال جدید، دعا می کنم خدا احوال تو را دگرگون کند تا بتوانی تصمیم […]

دلنوشته مادر پروانه ربیعی عباسی اسیر در فرقه رجوی 23 بهمن 1402

دلنوشته مادر پروانه ربیعی عباسی اسیر در فرقه رجوی

دردم را به چه کسی بگویم؟ چندین نامه برای سازمان های حقوق بشری ارسال کردم، اما جوابی نگرفتم. اگر حقوق بشری وجود داشت جواب یکی از نامه های مرا می دادند. جای ظالم با مظلوم عوض شده است. ما خانواده های اعضای گرفتار در تشکیلات رجوی خیلی مظلوم هستیم. جگرگوشه هایمان اسیر دست ظالمی هستند […]

دیدار اعضای انجمن نجات اراک با مادر پروانه ربیعی 01 بهمن 1402

دیدار اعضای انجمن نجات اراک با مادر پروانه ربیعی

پنج شنبه 28 دیماه 1402 اعضای انجمن نجات استان مرکزی با مهین حبیبی مادر پروانه ربیعی از اعضای دربند تشکیلات رجوی دیدار و گفتگو کردند. در این دیدار که در منزل ایشان انجام شد، خبر جدایی علی محمد رحیمی به اطلاع ایشان رسید. همچنین مسئول انجمن نجات خبرهای مربوط به کمپ مجاهدین در آلبانی را […]

چرا مجاهدین خلق با من و مادرهای دیگر دشمنی دارند 11 آذر 1402

چرا مجاهدین خلق با من و مادرهای دیگر دشمنی دارند

دختر عزیزم پروانه سلام امیدوارم حالت خوب باشد با وجودیکه چندین سال از من دور هستی، ولی من قلبم با توست و منتظر روزی هستم که نزد من برگردی. یادت می آید روزی که تنهایی به ملاقاتت آمدم و یک شب در کنارت بودم؟ اگر می دانستم دیگر نمی توانم تو را ببینم هر جور […]

نامه مادر پروانه ربیعی عباسی اسیر در کمپ مجاهدین در آلبانی 08 شهریور 1402

نامه مادر پروانه ربیعی عباسی اسیر در کمپ مجاهدین در آلبانی

فرزند دلبندم پروانه جان سلام نمی دانم در جریان نامه های من هستی یانه؟ من چندین نامه برای شما ارسال کردم اما هیچ جوابی به من ندادی. در نامه هایم برای شما نوشته ام که من مریض هستم و آرزویم این است تا در قید حیات هستم شما را ببینم. روزی که شما را برای […]

نامه پریا ربیعی به عمه اش پروانه ربیعی در کمپ آلبانی 19 تیر 1402

نامه پریا ربیعی به عمه اش پروانه ربیعی در کمپ آلبانی

عمه جان سلام خوبید؟ شما که ارتباطی با ما نمی گیرید. من چند خط نامه برای شما می نویسم به این امید که شاید نامه مرا بخوانید و تماسی با ما بگیرید. ناگفته نماند که این دومین نامه ای ایست که من برای شما می نویسم. عمه جان خیلی وقت است خبری از شما نداریم […]

blank
blank
blank