نامه ای از آقای حسین شعبانپور به برادرش حسن شعبانپور اسیر فرقه رجوی
نامه ای از آقای حسین شعبانپور به برادرش حسن شعبانپور اسیر فرقه رجوی
تلاش مجدد خانواده های خوزستانی برای نجات فرزندانشان
خانواده های خوزستانی بار دیگر برای نجات فرزندانشان از اسارتگاه اشرف اقدام کردند آنها عزم خود را بدون توجه به تهدید و توهینهای رجوی ها جزم کرده اند که به درب کمپ اشرف رفته تا به فرزندان خود اطمینان داده که نه تنها آنها را فراموش نکرده بلکه تا رسواکردن ماهیت پلید رجوی دست از تلاش بر نمی دارند.خانواده های خوزستانی همچنین نامه های جدا گانه ای برای خانم کاترین اشتون و نخست وزیر عراق ارسال نمودند.
نامه خانواده های استان مرکزی به نخست وزیر عراق آقای نوری مالکی
همانطور که در جریان هستید خانواده ها روزی نیست که در کشور شما در مقابل درب پادگان اشرف تجمع نداشته باشند. آنها یک هدف را دنبال می کنند آنهم دیدار با عزیزانشان. بعد از چندین سال ما به نوبه خودمان و با سفر های مکرر به کشور عراق سفر کرده ایم و تلاش می کردیم که با فرزندانمان ملاقات داشته باشیم ولی فرقه رجوی مانع این کار می شد. به فرزندان ما با شستشوی مغزی وانمود می کردند که ما دشمنان فرزندانمان هستیم.
۲۵۰۰ کیلومترمسافت، با هدف نجات اسرای فرقه رجوی
اولین کاروان خانواده های 16 تن از اسیران در بند فرقه تروریستی رجوی، که سالهاست درقلعه اشرف، درشستشوی مغزی به سر می برند، روز پنجشنبه 24 شهریور و به مقصد عراق حرکت نمودند.این عزیزان با دلی شکسته، اما سرشار از امید و توکل به خدا وبا اراده ای قوی، مصمم هستند تا برای نجات فرزندانشان از اسارتگاه جهنمی از هیچ کوششی دریغ نورزند، چه طی مسافتی بیش از 2500 کیلومتر از اقصی نقاط جنوب شرقی کشور مانند چابهار، نیک شهر، شراوان و…….. اراده ای قوی را طلب می کند.
جلسات انجمن نجات استان مرکزی با حضور خانواده ها
روز یک شنبه مورخ 20/6/90 و سه شنبه 22/6/90 خانواده های درد کشیده و رنج کشیده در محل دفتر انجمن نجات اراک گرد هم آمدند. مسئول انجمن نجات ضمن خوش آمد گویی به حاضرین در جلسه شرایط فعلی در پادگان اشرف و عمل کرد فرقه نسبت به فرزندانشان را برای خانواده ها تشریح کرد. متعاقبا خانواده ها بصورت نوبه ای در رابطه با ضد انسانی بودن فرقه سخن گفتند و اعلام آمادگی خود را برای فعالیت تا آزادی فرزندانشان از فرقه را اعلام کرده
حضور خانواده های تهرانی جلوی قرارگاه اشرف
خانواده های تهرانی اسیران دربند فرقه رجوی با دلی پر از امید و اشتیاق به سمت قرارگاه اشرف شتافتند تا در پیکاری مستحکم عواطف و مهر و محبت خانوادگی خویش را در فضای ماتم زده اسارتگاه اشرف بپراکنند. تا قدمی در جوانه زدن عشق و دوستی در قلوب تحقیر شده عزیزانشان برداشته باشند.
حضور خانواده های آذربایجان شرقی برای پیوستن به خانواده های متحصن در جلوی اشرف
در مورخه 14/6/1390 تعدادی از خانواده های اعضای گرفتار در فرقه رجوی متعلق به استان آذربایجان شرقی به خانواده های متحصن جلوی درب اسارتگاه اشرف پیوستند. امید می رود با استمرار اشتیاق خانواده های دل نگران که عزیزانی در قرارگاه اشرف دارند و همت و ایستادگی قابل وصف آنان در قبال دژخیمان باند رجوی، در فاصله زمانی کمتر از 3 ماه دیگر شاهد فروپاشی و انحلال سازمان تروریستی مجاهدین باشیم و این مادران و پدران و خانواده های چشم انتظار به آرزوی دیرینه شان برسند.
نامه ای به برادرم مهدی سرایی که بدنبال آرزوهای پوشالی بود
داداشم لطفا بیدار شوید و کمی به افکار جاهلانه آنها که شما را از تمامی حقوق انسانی باز می دارد بیندیشید. بیندیشید که چگونه و چطور می شود از این زندان رهایی یابید، زندانی که نه تنها جسم بلکه روح شما را غارت نموده و شما را مضحکه خویش قرار داده است و البته که خود آنها هم دست نشانده استکبارند و وعده و وعیدهای آنها را می خواهند به کرسی بنشانند. برادرم آب گل آلود و ماهی را که بهتر می دانی پس بهتر است که زودتر اقدام کنی.
نگرانی عمیق خانواده های چشم انتظار گیلانی از آینده عزیزان خود در فرقه رجوی
شماری ازخانواده های چشم انتظار و رنجدیده از ظلم و جور رجوی با اجتماع در دفترانجمن نجات گیلان حول آخرین وضعیت کمپ اشرف و آینده عزیزان نگون بخت و اغفال شده خود به تبادل نظر پرداختند و نگرانی خود را از روند غم انگیزمواضع نابخردانه سران سازمان نسبت به هشداردولت مردمی عراق مبنی بر خاتمه حضور فرقه تروریستی رجوی درعراق و بستن کمپ اشرف اعلام داشتند.
نامه به ایوب آستا از اسیران فرقه رجوی
ایوب جان اینجا چشم انتظار شما زیاد هستند که مهمتر از همه مادر است که برگردن همه ما حق دارد چون سختی زیادی را متحمل شده است با آن همه مشکلات ما را بزرگ کرده و آرزو زیاد داشته که در موقع پیری بتوانیم عصای دستش باشیم و کمک حالش باشیم. خودت هم خوب می دانی که چقدر شما را دوست داشت با رفتن شما همه آرزو هایش بر باد رفته الان پیر شده و خوب نمی تواند ببیند و تنها آرزویش دیدن شما است امیدواریم که این آرزویش را برآورده بکنید
َتلنگری بر باقیمانده اراده مسخ نشده اسیران اشرف
هنوز خانواده های اعضاء را وادار به طلاق اجباری نکرده و مسعود زن های سازمان را به عقد خود در نیاورده بود.هنوز اجازه ی تماس تلفنی و نوشتن نامه از طرف شما به خانواده را می دادند , نه این که به طرف آنها سنگ بیندازند و مادر و پدرِ پیر ِخود را مزدور خطاب کنند.حالا, بجای سر کوچه کمینه, مدح و ثنای آنها را می گویند.
پیام مسعود تقی پوریان به اسیران اشرف
دوستان عزیز، چنانچه مطلعید سازمان بعد از سقوط پدرخوانده خود یعنی صدام حسین، با هر ترفند عاطفی تا برخورد فیزیکی و سایر ابزارهای سرکوب روحی و جسمی که منبعث از شاخصه های کامل ساختار فرقه ای اش میباشد، به دنبال حفظ سپر انسانی و نیرویی خود در اردوگاه اشرف است. تا هم از فروپاشی تشکیلات نمانده خود ممانعت کند و هم اگر نیاز شد با قربانی کردن هراز چند گاهی تعدادی از شما مواضع حقوق بشری گرفته و دجالانه خود را عددی بنمایاند.