پروژه مغزشویی مجاهدین برای خودسوزی و خودزنی آغاز شد
اطلاعات رسیده از داخل پادگان فرقهای اشرف حاکی است که موضوع اقدام به خودکشی یا خودسوزی جمعی قوت بیشتری گرفته و تصمیم بر این است که افراد سرطانی یا درگیر بیماریهای حاد را به نوعی از بین ببرند. سران فرقه مجاهدین، افرادی را مغزشویی و به اصطلاح توجیه کرده است تا در برابر نیروهای عراقی، با از بین بردن خود به صورت خودسوزی یا خودزنی، مسئولیت این اقدام را متوجه عراقیها سازد و به این وسیله هزینه بینالمللی عراقیها را در این باره افزایش دهد.
سلامت و امنیت ساکنان اشرف جدا در خطر است
این احتمال وجود دارد که فرقه عده ای از اعضای ناراضی را هم سر به نیست کرده و به گردن محدودیت های اعمال شده از جانب عراقی ها بیندازد. به خاطر داریم که فرقه در قبل و بعد از اشغال آمریکا عده ای را از بین برد و سپس مدعی شد که آنان در خلال بمباران ها کشته شده اند که شاهدان عینی بعدا شهادت دادند که این موضوع مطلقا صحت نداشته و اغلب این افراد عمدا توسط فرقه به قتل رسیده بودند.
هشدار در مورد قتلهای انجام شده در فرقه رجوی و موارد مشابه آن در آینده
در سالهای قبل شاهد کشته شدن افرادی در داخل فرقه بودیم که هیچ اطلاعی و یا وابستگی به این گروه تروریست و جنایتکار نداشتند که از آن جمله میتوان به حنیف امامی و حمیدرضا زمانی و امثال آنها اشاره کرد که اینکار فرقه جنایتکار رجوی هم اکنون نیز ادامه دارد و آن ظالمان با کشتن احمد رازانی و مهدی فتحی در داخل فرقه این نقشه شوم خود را عملی میکنند و همانطور که سرکرده این جنایتکاران قبلا نیز اعلام کرده بود در صورتیکه هیچ راهی برای رسیدن به امیال خود پیدا نکند از راههای کشتار جمعی اعضاء خود استفاده خواهند کرد
قتل های درون سازمانی مجاهدین در اشرف
من علی رضا نقاش زاده هستم.اتفاق اخیر واز دست رفتن دوست خوبم احمد رازانی مرا به یاد سلسله قتل هایی که به نام خودکشی توسط سازمان اعلام شدند، می اندازد. این مشاهدات من از اولین روزهای ورود من به فضای سازمان و به عنوان یک کودک در این دنیای مخوف شروع می شود
خاطرات روزگار غریب اسارت در اشرف – قسمت ششم
محمد گفت شنیدی چی شده؟ گفتم نه، گفت یک نفر فرار کرده دارند دنبال او می گردند که پیدایش کنند. نام او هم «حبیب پرندک» است. تا صبح ما دنبال حبیب پرندک گشتیم ولی او را پیدا نکردیم که از طریق بیسیم به فرمانده گشت اطلاع دادند که به محلهای استقرار برگردیم و ماموریت تمام است.این جور مواقع دو حالت بیشتر نداشت یا اینکه فرد فراری مورد نظر را دستگیر کرده بودند و یا اینکه از چنگ آنها در رفته و به خارج از مرز عراق حالا یا ایران و یا کشور دیگری رفته بود.
خاطرات تلخ از فرقه رجوی که هرگز فراموش نمی شود
بلافاصله مسئولین ریختند و اجازه ندادند کسی به آسایشگاه نزدیک شود. علیرضا امام جمعه یکی از فرماندهان مسئولان پاکسازی و انتقال جسد بود جسد و وسایل به خون آغشته شده را از جمله پتو و موکت و….. را بایک خودرو (جیپ) از منطقه منتقل کردند طوری آسایشگاه را پاک کردند که هیچ اثری از خون و….. بجای نماند. هیچ کس نفهمید چه اتفاقی افتاد اما بعداً می گفتند در نشست که مسئول آن شهرزاد اسدی بوده آنقدر به وی فشار اورده بودند که دست به خودکشی زده بود.
سپر انسانی از اسیران اشرف
رهبر این فرقه که عمر اعضای نظامی خود در عراق را بعد از روی کار آمدن دولت نوری المالکی متزلزل می پندارد، با این وجود راضی به آزاد کردن و یا انتقال نیروهایش به مکان امن تری نیست، بلکه هم چنان آنان را سپر انسانی در راستای اختفاء و استتار خود می خواهد. رهبر به غایت گریزپای این فرقه گمان می برد، در ازای فقدان این سپر، خودش عریان و آشکار خواهد شد
سلامت و امنیت ساکنان اشرف در خارج از سلطه رجوی بهتر و بیشتر تأمین میگردد
اتفاقات بوقوع پیوسته طی یک دهه گذشته به خوبی نشان میدهند که آن دسته از ساکنان اشرف که توانسته اند به نوعی از این پادگان فرقه ای فرار کرده و خود را از زیر سلطه رجوی آزاد سازند نهایتا تأمین جانی بهتری یافته اند. حال آنکه شواهد، بیان کننده این واقعیت است که آنان که در اشرف مانده اند مدام در معرض تهدیدات مختلف از قبیل مرگ بر اثر خودکشی، خودسوزی، خودزنی، شلیک ناخواسته، حوادث و سوانح مختلف، عدم رسیدگی پزشکی و… هستند
مصاحبه سایت ایران قلم با خانم بتول سلطانی – قسمت سیزدهم
احمد رازانی گفت که غم دختر و پسرش لحظه ای او را آرام نمی گذارد و گفت که آنها را به بهانه دیدار من در اینجا اسیر کردند و اول پسرم را به بهانه دیدار گول زدند و بعد با سوء استفاده از پسرم دخترم را هم گول زدند و هر دو را به اینجا کشاندند. از من خواهش کرد که نکند حماقت کرده و دختر و پسرم را به اردوگاه بکشانم که به او اطمینان خاطر دادم که نه نمی کنم.
احمد رازانی هم رفت!!
احمدعلی بخاطر بی مهری هایی که سازمان علیه او انجام داده بود بشدت با سازمان زاویه داشت و در تشکیلات همیشه بعنوان حلقه ضعیف و کسی که همیشه باید تحت مراقبت باشد شناخته میشد. ملاقاتهای او با فرزندانش ابتدا خیلی محدود و سپس کاملا قطع شده بود… آنچه سازمان در تشکیلات اعلام کرده است این است که احمدعلی در آشپزخانه خود را به دار آویخته و کشته است. علت آن را نیز سروصدای خانواده هایی که در جلوی درب اشرف طلب فرزندان خود را از سازمان دارند عنوان کرده. واقعا چه بهانه مضحکی!!!
هشدار: رجوی دیکتاتور دستور خونریزی و کشتار را صادر نمود
پایداری حماسی خانواده ها در برابر این دیو گردن کش، آنقدر سترگ بود که مسعود رجوی سرانجام مجبور گردید فرمان رویارویی را به کلیه افراد فرقه صادر کرده و به این ترتیب زمینه را برای هر جنایتی آماده کند. وی با گردن کشی رسما اعلام نمود که دولت و قوه قضائیه عراق را به رسمیت نمی شناسد.
فاجعه دیگری در اشرف
رجوی دارد نفرات داخل مناسبات خودش را آماده می کند که دوباره دست به چنین کارهای وحشتناکی بزند که وجدان هر انسانی را می آزارد. آنها را به لحاظ ذهنی آماده می کند که باز هم مثل این افراد بایستی دست به اعتصاب غذا زده و رفت جلوی مقامات عراقی را گرفت تا توسط پلیس زخمی و کشته شوند.