جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
گفتگو با آقای غلامرضا شیردم عضو سابق فرقه مجاهدین – قسمت دوم 13 آذر 1386

گفتگو با آقای غلامرضا شیردم عضو سابق فرقه مجاهدین – قسمت دوم

آیا در پذیرش خودتان را با مناسبات سازمان وفق دادید؟ در پذیرش چه گذشت؟ در طول یک سالی که ما در پذیرش بودیم با مسئولین پذیرش خیلی اختلاف داشتیم اختلاف ما بر سر مسائل سیاسی و ایدئولوژیکی بود و نیز بر سر رفتار غیر انسانی مسئولین پذیرش و قوانین ظالمانه ای که آنها در آنجا داشتند معمولا درگیر می شدیم

منطق ارتجاعی دفاع از قربانی را تهمت میخواند 11 آذر 1386

منطق ارتجاعی دفاع از قربانی را تهمت میخواند

من شعر شیرین و پر از ادب زری خانم از دنیا بی خبر را خواندم نمک به زخمهایم پاشید.زنان اسیر شده در اشرف همگی از باشرفترین و مقیدترین زنانمان یودند که به جرم همین آبرو و شرفشان در دام این فرقه کثیف گرفتار شدند. یک زن مقید میتواند حال و روز این عزیزان را درک کند. شما میگویید که این زنان مدافع حق اون زن ایرانی هستند که توی خیابون به خاطر حجاب آنچنانی و چنان آرایش غلیظی بهش تذکر میدن

نقض حقوق بشر در مناسبات فرقه تروریستی رجوی – قسمت ۹ 06 آذر 1386

نقض حقوق بشر در مناسبات فرقه تروریستی رجوی – قسمت ۹

مهران کریم دادی: بله، دقیقا این عبارت را بکار می بردند که در مناسبات حلقه ضعیف شدی و در همه مسائل ضعف داری یا اگر در عملیات جاری شرکت نمی کنی پس داری با یکی دیگه محفل می زنی و شعبه سپاه پاسداران را در اینجا باز کرده ای و تو شدی شعبه سپاه پاسداران همه اون مارک هایی که می زدند روش های فشار روانی بود و به کار می بردند.

نوع دیگری از جذب نیرو در فرقه رجوی 05 آذر 1386

نوع دیگری از جذب نیرو در فرقه رجوی

ج: هیچوقت چنین چیزی امکان نداشت مثلا اگر روزی می خواستم کار کسی را تائید کنم اول می بایست دست خودم را رو کنم رو کردن دست یعنی گفتن افکار خود برای جمع و یا گفتن ذهنیات اخلاقی در جمع و درواقع اول بایدخودم را خراب کنم تا مورد تائید مسئولین شوم و بعدا نسبت به دیگران و پیرامون نظر دهم.

تاملی بر خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت هشتم 03 آذر 1386

تاملی بر خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت هشتم

در تمرینهای نظامی و مانور جمعی که همه یگانها و نیز یگان توپخانه ما هم در آن شرکت داشت به کارائی ما نمره می دادند. تا اینکه مجددا سازماندهی ها عوض شد و یگان من دوباره تغییر کرد. حتی مقر ما نیز عوض شد و من به مقر 14 منتقل شدم. و اینبار نرگس طریقت فرمانده یگان من شد. نسرین فیض طبق روال قبل فرمانده قبضه شد مرا نیز دوباره فرمانده قبضه کردند و محاسبگر ما نسرین ستارالعیوب و دیده بان ما مریم قریشی شد.

تضاد جنسیت 03 آذر 1386

تضاد جنسیت

اصلا”، ما چرا از « رهبر » نمی گیریم!؟ اگر گیرندگی ما درست باشد باید از او « بگیریم ». این پدر و مادر ها که هیچ، حتی دنیا هم هنوز « انقلاب ایدئولوژیک » مریم و مسعود را نگرفته است!. یعنی دنیا و رهبران انقلابی جهان باید بیایند از برادر مسعود و خواهر مریم درس بگیرند. ببینید، با وجودی که سالها برادر مسعود و خواهر مریم اطاق خوابشان یکی بوده و حتی تختخواب شان هم یکی بوده، و تازه، بر یک بالش هم سر می گذاشتند، اما چون « تضاد دوران » را اول بار خودشان حل کرده بودند، هنوز حتی یک نفر هم ندیده که خواهر مریم اشعه یی بدهد و عفریته بازی در آورد! و یا برادر مسعود به جلد نرینه یی و حشی درآید!.

آقای رجوی! دیدی بازی زمانه را 01 آذر 1386

آقای رجوی! دیدی بازی زمانه را

آری! تلخ است و گزنده! رهبر خاص الخاص مجاهدین در اوج خفت و خواری مثل نوکری که سر هر ماه دست به سینه بر درگاه ارباب خود بایستد تا جیره و حق الزحمه بندگی اش را بگیرد، اجرت خیانت به ملت و وطن خویش را به نام سهم مجاهدین دریافت می نمود اما یادمان نمی رود که همین رهبر بی نجابت، حتی کودکان یتیم سازمان را در خیابان های اروپا و امریکا به گدایی وامی داشت تا آسان تر بتواند ژست استقلال مالی بگیرد. یعنی دقیقا” در همان شرایطی که هر ماه میلیون ها دلار پول نقد از سوی دستگاه امنیتی عراق فی المجلس تحویل رجوی می شد، در همان لحظه دهها کودک و صدها دختر و زن از هواداران سازمان با در دست داشتن آلبوم عکس های کشته های سازمان از رهگذران اروپایی سکه های بی ارزش را برای پیشبرد امور مقاومت ایران گدایی می کردند

گفتگو با آقای غلامرضا شیردم عضو سابق فرقه مجاهدین – قسمت اول 30 آبان 1386

گفتگو با آقای غلامرضا شیردم عضو سابق فرقه مجاهدین – قسمت اول

غلامرضا شیردم: من ساکن شاهین دژ از شهرهای استان آذربایجانغربی بودم. شغل من شیرینی پزی بود و در شغل خودم موفق بودم. در آن موقع یعنی دهه هشتاد همسر و سه فرزند داشتم تا اینکه برای کسب درآمد بیشتر با یکی از دوستانم به شهر چابهار رفتم و در آنجا مشغول به کار شدم.در آن شهر تحت تاثیر تبلیغات نادرست فردی به نام ماجد که رابط سازمان بود قرار گرفتم با ماجد در چابهار آشنا شدیم ماجد به ما پیشنهاد کرد برای کسب درآمد بیشتر از کشورهای اروپایی پناهندگی بگیریم

اگر فروید میدانست 29 آبان 1386

اگر فروید میدانست

پس جهان درگیر چنین مسائلی است و و ما پیشتازان آن هستیم خصوصاً خواهر مریم! البته بایستی گفت که فروید این را سالها پیش گفته بود! اما چرا کپی برداری و القاء آن فقط در داخل مناسبات است و نه در بیرون! زیرا در بیرون مردم به تمامی امکانات رسانه ای دسترسی دارند اما در سازمان فرقه ای هیچ یک از اعضا به چیزی دسترسی ندارند پس کپی برداری و تعریف آن برای اعضا مثل این است که یک نفر بگوید من کشف بزرگی کرده ام!

نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۱۹ 22 آبان 1386

نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۱۹

مرضیه قرصی: آقای رضایی، من وقتی به ایران آمدم و با واقعیات اجتماعی ایران از نزدیک مواجه شدم با مقایسه میزان آزادی زنان در ایران و وضعیت زنان قرارگاه اشرف و محدودیت های شدیدی که در آن بسر می برند، متوجه شدم واقعا زنان قرارگاه اشرف در وضعیت بسیار بدی قرار دارند و از حداقل آزادی فردی نیز برخوردار نیستند. صرفا در قرارگاه اشرف تبلیغات شدیدی بر علیه ایران وجود دارد و سازمان با بمباران ذهن و روان بچه ها سعی می کند همه وجود افراد را پر از نفرت و کینه کند.

مصاحبه سعید شاهسوندی با رادیو صدای ایران – قسمت اول 14 آبان 1386

مصاحبه سعید شاهسوندی با رادیو صدای ایران – قسمت اول

این درست مصادف با زمانی است که معاون مسعود رجوی، علی زرکش، هم کمی پیش از من به اتهام خیانت محاکمه و محکوم به اعدام شده ولی با یک درجه تخفیف توسط مسعود رجوی بصورت زندانی نگهداری می‌شد. اطلاع یافتن من از این ماجرا آتش اعتراض من را شعله ور تر ساخت و من را جری تر کرد بر اینکه نظراتم را تند تر و حادتر بیان کنم چون علی رغم اختلافات شخصی که با مرحوم زرکش داشتم ولی حق را به او می‌دادم.

نقض حقوق بشر در مناسبات فرقه تروریستی رجوی – قسمت ۸ 10 آبان 1386

نقض حقوق بشر در مناسبات فرقه تروریستی رجوی – قسمت ۸

مرضیه قرصی: حتی در نشست عملیات جاری وقتی فاکت ها از سوی بچه ها خوانده می شد چون همه می دانستیم محتوای فاکت ها واقعیتی ندارد و به اصطلاح من در آوردی است همگی می خندیدیم و همدیگر را مسخره می کردیم خوب ما ناچار بودیم حالا یک جورهایی هر کدام از ما یکی دو تا فاکت سرهم بندی کنیم و در نشست بخوانیم.

blank
blank
blank