جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
دوری تو بسیار آزارمان می دهد 06 تیر 1387

دوری تو بسیار آزارمان می دهد

علی جان به خودت فکر کن که چه سال های خوب جوانی در کجا و با چه افکاری گذشت. چه قدر من و مادرت چشم انتظار تو باشیم. لااقل به من و مادرت فکر کن که برای یک بار هم که شده در اواخر عمرمان تو را در اغوش بگیریم. پسرم به تو قول می دهم هر کاری که از دست ما بر می آید کوتاهی نمی کنیم و برای آزادی و برگداندن تو به وطن عزیز از هیچ کاری دریغ نمی کنیم…

آمدنت یعنی دوباره متولد شدن 15 شهریور 1386

آمدنت یعنی دوباره متولد شدن

سلام علی جان، منم زهرا، خواهر کوچک تو که حالا بزرگ شده، علی جان در این چندین و چند سال که تو از ما دور بودی یک لحظه از یادت غافل نبودیم لحظه به لحظه و در هرجا که بودیم و هستیم به یاد تو لحظه ها را سر می کردیم دلمان برای نگاه و صدایت خیلی دلتنگ است. غم نبود تو، انتظار دوری تو، خیلی سنگین است.

blank
blank
blank