پنجشنبه, ۱۳ آذر , ۱۴۰۴
گفتگو با آقای نصیر حیدری عضو سابق مجاهدین ـ قسمت دهم 06 آبان 1389

گفتگو با آقای نصیر حیدری عضو سابق مجاهدین ـ قسمت دهم

به نظرم بچه ها در قرارگاه اشرف به دام افتاده اند آنان هیچ گونه تمایلی ندارند در اشرف بمانند. در میان لایه ی M جدید در قرارگاه ما به جرئت می توان گفت حتی یک نفر هم پیدا نمی شود تمایل قلبی داشته باشد در قرارگاه اشرف بماند باز تاکید می کنم حتی یک نفر هم وجود ندارد که به لحاظ استراتژیک و ایدئولوژیک همسو با مجاهدین و بدان اعتقاد داشته باشد و از نظر آنان مواضع و راه حل های سازمان درست و منطقی نیست.

گفتگو با آقای نصیر حیدری عضو سابق مجاهدین و ارتش آزادیبخش ـ قسمت نهم 13 مهر 1389

گفتگو با آقای نصیر حیدری عضو سابق مجاهدین و ارتش آزادیبخش ـ قسمت نهم

منظور مهناز و لحن کلامش دقیقا این بود که تقاضای خودسوزی کنید. او غیر مستقیم افراد را تشویق به خودسوزی و عملیات انتحاری برای رهایی مریم کرد. روز بعد مجدداً مهناز گرامی نشست گذاشت و به بچه ها گفت: همه برای شیراک، صدراعظم آلمان و نخست وزیر انگلیس نامه بنویسید و تاکید کنید در صورتی که مریم آزاد نشود اقدام به خودسوزی خواهید کرد. روزهای بعد صحنه های خودسوزی افراد را در اشرف مرتب و مداوم نشان می دادند و بچه ها را تحریک می کردند، آنان احساساتی می شدند و به مسئولین پیشنهاد عزیمت به اروپا جهت خودسوزی می دادند.

گفتگو با آقای نصیر حیدری عضو سابق مجاهدین ـ قسمت هشتم 03 شهریور 1389

گفتگو با آقای نصیر حیدری عضو سابق مجاهدین ـ قسمت هشتم

مسعود برگه های اعتراف را نشان ما داد و گفت: شما این اعتراف ها را نوشته اید و در حالی که آنها را جمع و جور می کرد در کشوی میزش گذاشت. سپس شروع کرد به سخنرانی. او در کمال ناباوری به ما گفت: چرا اعتراف کرده اید!! این اعتراف ها همه دروغ است!! شما مجاهد هستید و کلی تعریف و تمجید از ما کرد بعد بحثی را شروع کرد و شکلی در تابلو کشید. همه ما گیج و منگ بودیم که این چه سناریویی است که برای ما نوشته شده است؟

گفتگو با آقای نصیر حیدری عضو سابق مجاهدین و ارتش آزادیبخش ـ قسمت هفتم 10 تیر 1389

گفتگو با آقای نصیر حیدری عضو سابق مجاهدین و ارتش آزادیبخش ـ قسمت هفتم

انتخابات در درون تشکیلات سازمان همیشه صوری و غیر واقعی بود به نظرم در مورد انتخاب صدیقه حسینی در آن شرایط خاص که سازمان خلع سلاح شده بود و از سوی اتحادیه اروپا، امریکا و کشورهایی نظیر کانادا یک گروه تروریست قلمداد می شد سازمان سعی داشت از زیر فشار خارج گردد. خوب برای همه ما که در اشرف حضور داشتیـم و از نزدیـک مناسبـات سازمـان و شـگردهـای آن را می دانستیم معلوم بود قبلا مسئول اول سازمان انتخاب شده است به دلیل اینکه رهبران رده بالا همیشه افراد مسئول را انتخاب می کردند

گفتگو با آقای نصیر حیدری عضو سابق مجاهدین و ارتش آزادیبخش ـ قسمت ششم 11 خرداد 1389

گفتگو با آقای نصیر حیدری عضو سابق مجاهدین و ارتش آزادیبخش ـ قسمت ششم

بعد از خروج تعداد زیادی از بچه ها و رفتن آنها به کمپ امریکا مسئولین سازمان نشست های مختلفی را برای ما گذاشتند. یکی از این نشست ها، نشست عمومی در روز عید بود. در عید سال 84 نشست در سالن اجتماعات برگزار شد زهره اخیانی آمد و برنامه را اعلام کرد. وسط برنامه یک پیام از مریم رجوی به صورت تصویری پخش شد که کلی در رابطه با بچه هایی که در داخل اشرف مانده بودند تعریف و تمجید کرد

گفتگو با آقای نصیر حیدری ـ قسمت پنجم 07 اردیبهشت 1389

گفتگو با آقای نصیر حیدری ـ قسمت پنجم

به نظرم نشست نقطه مثبت فقط به خاطر فریب دادن بچه های حاضر در اشرف بود تا دل آنها را به دست آورند. به خاطر اینکه قبل از این نشست آمریکائیها دو صفحه مواد حقوق بشر به سازمان داده بودند که توسط مژگان در یک نشست عمومی خوانده شد. قرار این بود بچه ها خودشان در سالن اجتماعات این برگه ها را از آمریکائیها بگیرند و امضاء بکنند به همین دلیل برای اینکه هندوانه زیر بغل بچه ها بگذارند این دوره از نشست ها را برگزار کردند

گفتگو با آقای نصیر حیدری ـ قسمت چهارم 22 اسفند 1388

گفتگو با آقای نصیر حیدری ـ قسمت چهارم

پس از نشست طعمه مصمم شدم از قرارگاه اشرف خارج شوم اینجا بود که تصمیم نهایی ام را گرفتم به خودم گفتم این یک سرفصل است باید جدا شوم. من بر خلاف تاکید مژگان پارسایی گواهینامه عبور ننوشتم. اما به مسئولم نوشتم چون این سرفصل تعیین تکلیف است من نیز خودم را تعیین تکلیف می کنم و می خواهم دنبال زندگیم بروم. از مسئولین اشرف خواستم مرا به تیف (کمپ آمریکائیها) انتقال دهند.

گفتگو با آقای نصیر حیدری ـ قسمت سوم 20 بهمن 1388

گفتگو با آقای نصیر حیدری ـ قسمت سوم

آقای نصیر حیدری: شکنجه واقعی را با همه وجودم در قربانگاه اشرف لمس کردم. بعد از داستان چک امنیتی همه مواردی که رهبران مجاهدین به عنوان ارزش توی ذهن من کرده بودند یکی یکی زیر علامت سوال رفت بتدریج به همه چیز شک می کردم و در این رابطه با آنها درگیری داشتم.

گفتگو با آقای نصیر حیدری عضو سابق مجاهدین و ارتش آزادیبخش ـ قسمت دوم 14 بهمن 1388

گفتگو با آقای نصیر حیدری عضو سابق مجاهدین و ارتش آزادیبخش ـ قسمت دوم

سایر بچه هایی که با من در یک سلول بودند اعتقاد داشتند بازجوهای سازمان برای ایجاد رعب و وحشت رگ علیرضا را زده اند و می گفتند علیرضا دروغ می گوید که اقدام به خودکشی کرده است به او گوشزد کرده اند تا در باره ی شکنجه و آزارش با کسی حرف نزند. یادم است علیرضا طاهر لو را چون خیلی شکنجه کرده بودند سلول به سلول بازجوهای سازمان می چرخاندند تا سایر بازداشتی ها را بترسانند.

نگاهی به تمامیت خواهی رهبر عقیدتی مجاهدین 11 بهمن 1388

نگاهی به تمامیت خواهی رهبر عقیدتی مجاهدین

کردید در دوران چک امنیتی تعداد زیادی از اعضای مجاهدین را که در عراق بسر می بردند با طرح اتهام های واهی به زیر شکنجه بردند من نیز یکی از این افراد بودم که مورد اتهام قرار گرفتم و بشدت شکنجه شدم. در زمستان سال 73 یک شب داخل آسایشگاه بودم. هوشنگ دودکانی از فرماندهان قرارگاه اشرف سراغ من آمد و گفت: نصیر با من بیا و کمک کن تا یک بار را به داخل لندکروز بگذاریم، من با او رفتم تا کنار لندکروز که پشت آسایشگاه پارک شده بود. ناگهان هوشنگ دودکانی از پشت مرا گرفت و توسط دو تن دیگر که در آنجا بودند به نام حمزه رحیمی و منصور مداح مرا با زور و کتک داخل لندکروز انداختند و به مکانی به نام پی جی 11 بردند

فیلم مصاحبه با نصیر حیدری 08 بهمن 1384

فیلم مصاحبه با نصیر حیدری

مصاحبه با نصیر حیدری

blank
blank
blank