دوشنبه, ۸ دی , ۱۴۰۴
ملاقات با خانواده های خوزستانی در دفتر انجمن نجات – قسمت اول 02 اسفند 1391

ملاقات با خانواده های خوزستانی در دفتر انجمن نجات – قسمت اول

به نظرمن تنها دلیلی که باعث شده پروسه خروج نیروها وگرفتن حق پناهندگی به کشورهای اروپایی به تاخیر بیفتد همین رجویها و کارشکنیهای آنان در این پرونده است، نه ادعای کذب و ساختگی فرقه مبنی بر محاصره لیبرتی و یا کمبود مواد بهداشتی وغذایی و یا غیره است،بعد دریک اقدام ناجوانمردانه دیدیم که سران فرقه سعی کردند که کمپ لیبرتی را زندان جلوه دهند.

نامه خانواده های خوزستانی به آقای بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد 30 بهمن 1391

نامه خانواده های خوزستانی به آقای بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد

ما مسئولین فرقه رجوی را مسئول مستقیم قربانی شدن فرزندانمان و مسبب اصلی حادثه تاسف بار اخیر در کمپ لیبرتی می دانیم. زیرا آنها درطی این مدت با کارشکنیها واقدامات غیرمسئولانه در مسیر روند قانونی خروج آنها از عراق اختلال جدی به وجود آورده اند. ما خواهان حضور بلادرنگ و ملاقات فوری درکمپ لیبرتی با عزیزانمان هستیم. تا ازچگونگی وضعیت آنها درجریان این حادثه مطلع شویم.

نامه برادر بهمن عتیقی به سرکنسول محترم دولت عراق 28 بهمن 1391

نامه برادر بهمن عتیقی به سرکنسول محترم دولت عراق

قتل وی را عمدی و به منظور انتقام از خانواده ام توسط سران سازمان تلقی می نمایم. به همین دلیل شکایتی قبلا به دولت عراق تقدیم کرده بودم وهمچنین اینجانب شهودی دارم که حاضرند شهادت دهند که در تاریخ 22/1/90 بهمن عتیقی را مشاهده کرده اند.لذا از دولت محترم عراق تقاضا دارم که این پرونده را در دستور کار خود قرارداده و بانیان این جنایت را محاکمه و نسبت به اعاده حق به خانواده ما همکاری لازم را مبذول فرمایید

خانواده های خوزستانی خواهان ملاقات با عزیزان دربند خود در فرقه رجوی شدند 26 بهمن 1391

خانواده های خوزستانی خواهان ملاقات با عزیزان دربند خود در فرقه رجوی شدند

دهها خانواده خوزستانی اسیران دربند فرقه رجوی طی نامه ای به دبیرکل سازمان ملل متحد آقای بان کی مون نگرانی عمیق خود را نسبت به چگونگی وضعیت عزیزانشان به اطلاع شخص دبیرکل رساندند. در بخشی از نامه ی خانواده ها آمده است که ما از شخص جنابعالی و جامعه بین المللی خواهان مداخله فوری به منظور آزادسازی عزیزانمان از بند اسارت فرقه رجوی هستیم.

ملاقات خانواده کعبی با معاون کنسول گری عراق در اهواز 24 بهمن 1391

ملاقات خانواده کعبی با معاون کنسول گری عراق در اهواز

دراین ملاقات خانم کعبی ضمن تشریح چگونگی اسارت خلیل کعبی درجریان جنگ ایران وعراق، گفت: همسرم بعد ازاسارت توسط سربازان عراقی و تحمل 10 سال اسارت در اردوگاههای عراق دریک هماهنگی بین دولت صدام حسین و رجوی به این فرقه در قبال جاسوسی و وطن فروشی و شرکت در سرکوب مردم عراق فروخته شد.

اجازه نخواهم داد رجوی خائن با زندگی فرزند دلبندم قمار کند 15 بهمن 1391

اجازه نخواهم داد رجوی خائن با زندگی فرزند دلبندم قمار کند

وکماکان برای خسرو پیام فرستادم وبا آنان درد دل کردم طوریکه موفق شدم آنان را به سکوت وادار کنم و دیگر به سمت مادران پیرخود سنگ پرتاب نکنند. توهین و تهمت نزنند و درعوض انگیزه بگیرند و فرار را برقرار در زندان رجوی ترجیح بدهند. درچند نوبت که به عراق رفتم وآنجا متحصن شدم شاهد فرار بعضا ازهمین عزیزان از زندان رجوی بودم که به ما پیوستند و وقتی به دور از کنترل رجوی با آنان صحبت کردم فقط گریه میکردند وشرمنده بودند وبا سرافکندگی می گفتند ازخیلی از حقایق بی خبر بودیم وغافل.

متاثر از خواندن نامه ای به رضا سلامی اسیر فرقه رجوی 04 بهمن 1391

متاثر از خواندن نامه ای به رضا سلامی اسیر فرقه رجوی

محمد سلامی که برای برادرت نامه نوشتی و خواستی که بدانی رضا وهمسرش درچه وضعیتی هستند.اگرنوشته ام را خواندی ببخشید که موجب ناراحتی و نگرانی شما شدم ولیکن توصیه میکنم ارتباط خود با انجمن نجات را فعالترکنید و درخواست اعزام به عراق بدهید تا شاید که بتوانید درملاقات با رضا وهمسرش موجب رهایی اش ازچنگال رجوی وبازگشتش به دنیای آزاد و دیدارشان با فرزندانش و سایراعضای خانواده اش بشوید

نامه خانواده‌های انجمن نجات تهران به مجامع بین‌المللی و حقوق بشری 03 بهمن 1391

نامه خانواده‌های انجمن نجات تهران به مجامع بین‌المللی و حقوق بشری

با توجه به اظهارات و تلاش‌های سران فرقه مبنی بر تبدیل کمپ موقت به یک کمپ پناهندگی برنگرانی‌های ما نسبت به سرنوشت نامعلوم فرزندانمان افزوده است. به‌خصوص همانطور که استحضار دارید و در اکثر رسانه‌های خارجی نیز به آن اشاره شده است این سازمان به شکلی فرقه‌گونه هدایت می‌شود و تمام افراد روحاً و قلباً تحت کنترل رهبری خود یعنی رجوی قرار گرفته‌اند.

نفرین ابدی بر رجوی که به بردیای نازنینم و خانواده مان جفا کرد 27 دی 1391

نفرین ابدی بر رجوی که به بردیای نازنینم و خانواده مان جفا کرد

جالب است که امروزخبردارشدم که مریم رجوی عیاش وخوش گذران پیام داده که لیبرتی را آب گرفته ومیخواهیم دوباره به اشرف برگردیم واینطوری میخواهد جلوی خروج اعضای ناراضی مثل بردیای مرا به دنیای آزاد بگیرد وکماکان دراسارتشان نگهدارد. دراین لاطائلاتی که بافته اسمی هم ازبردیا برده که دراثرفشارجابجایی دچار ایست قلبی شده و هنوز جنازه اش درسردخانه عراق هست و دولت عراق به ما تحویل نداده که مراسم تدفینش را بجا بیاوریم!!!

نشست خانواده های گلستانی با برخی از جداشده ها – قسمت سوم 26 دی 1391

نشست خانواده های گلستانی با برخی از جداشده ها – قسمت سوم

خانواده هایی که دراین نشست حضور داشتند هر کدام از زجرها و سختیهایی که در طول گرفتار شدن و زندانی شدن فرزندان خود توسط سرکرده فرقه رجوی به جان و دل خریده بودند صحبت می کرد و یکی از آنها از درد و رنج پدر و مادرش می گفت و آن یکی از دست دادن مادرش که در فراق دیدار فرزندش چشم از جهان فرو بسته بودند که اگر بودید و می دیدید آنوقت پی به عمق جنایات این گروه جنایتکار و غاصب می بردید که چگونه خانواده ها را داغدیده و آزرده کرده است.

نشست خانواده های گلستانی با برخی از جدا شده ها – قسمت دوم 19 دی 1391

نشست خانواده های گلستانی با برخی از جدا شده ها – قسمت دوم

آقای سرایی می گوید که در قسمت پذیرش تمامی مشخصات خانواده و شماره تماس آنها را گرفتند و بعد از چند ماه دیدم که دوتن از برادرانم بنامهای احمد و مهدی (پویا) در پادگان اشرف حضور دارند و وقتی دلیل حضور آنها را پرسیدم گفتند که از طرف شما یک خانمی زنگ زد و گفت که اینجا کار با درآمد خیلی خوبی پیدا می شود و ما نیز بر حسب اینکه شما نیز روزگار خوبی دارید آمدیم.

نشست خانواده های گلستانی با برخی از جداشده ها – قسمت اول 18 دی 1391

نشست خانواده های گلستانی با برخی از جداشده ها – قسمت اول

در این نشست آقای عبدالحمید رئوفیان که بتازگی از فرقه رجوی جدا شده بود، اخبار خوبی به خانواده ها داده و به آنها گفت که در آینده ای نزدیک شاهد از بین رفتن فرقه تروریستی رجوی خواهید بود، چرا که این گروه تروریستی بر پایه دروغ و فریب بنا شده و این مطلب را تمامی اعضاء آن به خصوص رده بالای شورای به اصطلاح ملی مقاومت نیز می دانند و شرایط در داخل کمپ موقت ترانزیت نیز آنچنان که برخی از جداشده ها که از آنجا فرار کرده بودند و در هتل عراق در پیش ما مستقر بودند می گفتند که حسابی بهم ریخته

blank
blank
blank