چرا سران فرقه مجاهدین در اوج درماندگی بسر می برند؟
حضور چشمگیر و تحصن 10 ماهه خانواده های محترم اسیران در قلعه رجوی در جلوی درب این اسارتگاه تنها دلیل می باشد. همانطور که می دانید در این مدت 6 تن از اسیران موفق به فرار از اسارتگاه شده اند و سران فرقه در اوج عصبانیت ابتدا سعی کردند قربانیان را وادار به توهین به خانواده هایشان کنند اما این عمل بی شرمانه جواب نداد.
نگاهی به تحصن ده ماهه خانواده ها و تهدید های توخالی سرکرده فرقه رجوی
از یاوه گویی ها وچرند بافی ها وادعای پیامبری این مزدور اجاره ای صدام و روضه خوانی های رذیلانه وداستان سرایی های مسخره وتهوع آور وبی نتیجه این موجود پست فطرت که بگذریم _ چنین پیامی تنها یک نکته مهم درخود دارد وآن چیزی نیست چون تهدید خانواده های متحصن و جداشدگان وافشاگران ومنتقدان این فرقه مذهبی تروریستی
خانواده های داغدار یا خانواده های ارتجاع
رجوی رهبر لجن پراکن فرقه به تازگی کتابی تحت عنوان!! خانواده های مجاهدین یا خانواده های ارتجاع!! به چاپ رسانده و در این رابطه کلی گرد و خاک راه انداخته است. واقعا دیدگاه رهبری فرقه چقدر ابلهانه است. در رابطه با خانواده ها مرز پاره کرده است. تجمع خانواده ها کنار درب پادگان اشرف باعث شده که یک حالت روانی و جنون به رهبری فرقه دست دهد. بایستی از رهبری فرقه سئوال کرد به چه دلیل اجازه ملاقات را به اعضای اسیر در پادگان مخوفت نمی دهی.
تعریف عواطف انسانی در سازمان مجاهدین و سرگذشت ملاقات خانواده ها
یکی از پایه های اساسی و برجسته سازمان مجاهدین، دور نگه داشتن و سرکوب عواطف انسانی در کسانی بوده که با هدف آزادی موطن به این سازمان پیوسته بودند و در نهایت قربانی اهداف فرقه ای گشتند. علیرغم میل باطنی، تحت اجبار و در شرایط اسارت، مجبور به پذیرش تعهداتی گشتند که طی سالیان گذر عمر در سازمان مجاهدین، پرداخت غرامت سنگینی را برایشان رقم زد.
خانواده ها و خشونت سازمان یافته ی دار و دسته ی رجوی
همواره و از آغاز تاریخ بشر فرقه هایی چون مجاهدین و القاعده سودای مناسبات و جامعه ی تک ساختی را در ذهن پرورانده اند و جهانی را در اندیشه ی بسته ی خود به تصویر کشیده اند که به بهانه ی تامین حوائج و تدارک بهزیستی انسان، بی رحمانه آدمی را تحت سیطره ی همه جانبه قرار داده و طرح خواسته ی افراد و حق انتخاب آزادانه ی آنها معروض فشارهای بازدارنده ی فرقه ای بوده، زیرا فرقه هایی چون مجاهدین هرگز ضرورت احترام به مطالبات و حقوق انسانها را باور نداشته اند.
مسعود و مریم رجوی! مادر احمدی عبدی که زنده است
مسعود و مریم رجوی فریاد های خانم توکلی که در درب ورودی زندان و شکنجه گاه اشرف به آسمان روی کرده و فریاد های دادخواهی اش از یزدان پاک، اشک چشم فرشتگان زمینی پرندگان و ستاره گان آسمانی را نیز جاری و ساری کرده آیا ذره ای دل سیاه و سنگلاخی شما را تکان نداده است مسعود و مریم رجوی دوران در تاریکی نگه داشتن احمد عبدی در زندان و اسارتگاه اشرف به پایان راه خویش نزدیک شده و بیش از این مسعود و مریم رجوی نمیتواند احمد عبدی و اعضای خود را در جهالت و تاریکی نگه دارید.
خانواده های اسرای مجاهدین چه گناهی کرده اند؟!
من خودم حداقل دو بار طی سال های اخیر به بغداد رفته و علیه مجاهدین شکایت کردم تا بتوانم خانواده ام را از دست آن ها نجات داده و احیاء نمایم. ولی متاسفانه هر دو بار با خطر مرگ جدی مواجه شده و از کشور عراق فرار کردم. در همین رابطه از نزدیک شاهد بودم که خانواده هایی از اقصی نقاط دنیا به پادگان اشرفته رفته تا ضمن دیدار با خانواده شان، ببینند چه کمکی خواهند توانست به فرزندان شان بکنند.
پارادوکس فلسفه اخلاقی رهبر عقیدتی مجاهدین
متاسفانه رهبر عقیدتی مجاهدین طبق روال معمول از فرصت های پدید آمده در مسیر تدارک بهزیستی انسانها بهره نبرد؟ و فضایی دموکراتیک و بدون استرس با پرهیز از تنش و خشونت روانی و لفظی را برای خانواده ها و عزیزانشان در اشرف فراهم نساخت؟ به نظر می رسد رهبر عقیدتی مجاهدین همچنـان مرده ریگ های کهـن را پاس می دارد و از تابوها و دگم های فکری و ذهنی خویش رنج می برد.
نامه خانم مریم بابائی نژاد به سازمانهای بین المللی و حقوق بشری
از زمانی که اطلاع پیدا کرده ام پدرم زنده است ولی حتی نمی توانم تلفنی با او حرف بزنم شبانه روز گریه کردم تا اینکه بعد از مدت ها انتظار حدود 5 ماه پیش به اتفاق پدربزرگم و به همراه تعدادی از خانواده ها به درب پادگان اشرف آمدیم. دو ماه شب و روز پشت درب بسته اشک می ریختم و فریاد می زدم و پدر پدر میکردم. اما فرماندهان این پادگان جهنمی اجازه ندادند بعد از 22 سال یک ساعت پدرم را ببینم. ناراحتی چشمی پیدا کردم و ناامید به ایران برگشتم و بستری شدم و یکی از چشم هایم را عمل کردند.
قدردانی از حضور خانواده ها در جلوی درب اشرف
شاید باور کردنش برای هر فعال حقوق بشری سخت باشد ولی در هرحال و ناچار شاهد ظلم و تجاوز به حقوق انسانی از سوی گروه و فرقه ای هستیم که با ادعای آلترناتیو بودن به خانواده اعضای متقاضی ملاقات جواب رد می دهد تنی چند از آنان را به یاوه گویی علیه عزیزان خود وا می دارد و درآخرین نمایش مریم ادعا می نماید اینان جاسوسان فرو مایه اند
همایش قهرمانانه خانواده های اسیران اشرف در مقابل قلعه رجوی
گزارشات این تحصن ها را که از سایتهای مختلف خبری خواندم بسیار بسیار آنها را تحسین کردم و به آنها درود فرستادم. از طرف دیگر سوز و گداز باند رجوی از این تحصن خود گویای کارآمد بودن این تحصن می باشد. سوز و گدازی که شب و روز ادامه دارد از نمایشهای دلقک وار برخی سرسپردگان خود که در تلویزیون خود می آورند گرفته تا دست به دامن صلیب سرخ و سازمان ملل و عفو بین الملل و غیره شدن.
نامه سرگشاده انجمن ایران سبز به آقای اد ملکرت نماینده سازمان ملل متحد در عراق
فرقه مجاهدین برای به اسارت نگه داشتن این افراد از شیوه های معمول دیکتاتورها به روشهای استالینی و اعترافگیری های خود ساخته و با عملیات شستشوی مغزی و شوراندن آنها برعلیه خانواده های خود مجبور به شرکت در برنامه های تلویزیونی و از هر اقدام و شیوه های ضد انسانی برعلیه همه کسانی که در جهت آزادی این افراد تلاش میکنند، دریغ نمی کنند. امروز مجاهدین با سوء استفاده از عدم پیگیری جدی سازمان های بین المللی بر سرنوشت افراد اسیر و معترض در درون این فرقه به افراد خواهان جدایی القاء میکنند که خانواده های آنها عضو وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی میباشند تا از پاسخ گویی به سئوالات این افراد فرار کنند.

