میزگرد اعضای جداشده و خانواده های عضو انجمن نجات در گلستان
به دنبال افشاگریهای میلیشیاها همچون امین گل مریمی، تعدادی از جدا شده های سازمان ضد انسانی مجاهدین خلق در دفتر انجمن نجات گلستان حضور بهم رساندند و در میزگردی که خانواده احمد رحیم اربابی نیز در آن حضور داشت در مورد نحوه برخورد غیر انسانی سران سازمان ضد انسانی مجاهدین با آنها و سایر اعضاء […]
دیدار و ملاقات عیدانه با خانواده تایماز واحدی
سران سازمان ضد خانواده مجاهدین برای دستیابی به امیال و آرزوهای پوشالی خود از هیچ حیله و نیرنگی دریغ نمی ورزیدند و ربودن فرزندان خانواده ها و جوانان کشورمان به بهانه های مختلف از جمله کاریابی با حقوق و در آمد بالا و یا تحصیل و اقامت در کشورهای مختلف اروپایی از جمله آلمان از […]
نشست خانواده های گلستانی با شیراحمد روزرخ
سران فرقه رجوی در زمان حضورشان در پادگان نظامی اشرف و نیز لیبرتی، ستمهای زیادی به عناصر خود روا میداشتند و همین خیانتها و دروغهای آنها باعث شد تا عناصرشان به محض رسیدن به آلبانی و لمس زندگی عادی مردم و آزادیهایی که از آنها در طول بیش از سه دهه توسط سران فرقه رجوی […]
حضور آقای ناصر رحیم اربابی در دفتر انجمن نجات گلستان
آقای اربابی در مورد سلامتی برادر خود یعنی احمد رحیم اربابی بسیار نگران بوده و از ارگانهای مرتبط نیز درخواست میکند که پزشکانی رو برای معاینه برادرش که چندین سال از نظر روحی و روانی زیر فشارهای سران فرقه رجوی قرار داشتند به زندانهای سازمان تروریستی مجاهدین بفرستد
حضور خانواده بزازی در دفتر انجمن نجات گلستان
آقای بزازی در مورد اینکه چرا تاکنون که بیش از سی سال از حضور خواهرم مهناز در این فرقه خیانتکار میگذرد، به او اجازه حتی یک تماس با خانواده را نمی دهند تا ما از حال و روز او مطلع باشیم که در جواب او توضیح دادم که این سازمان تروریستی خانواده ها را بزرگترین دشمن خود می دانند و آنقدر از ملاقات دادن فرزندان با پدران و مادران هراس دارند که به هیچ وجه اجازه نمیدهند آنها همدیگر را ببینند.
انتقال از جهنم لیبرتی تبریک هم دارد
اسماعیل شهسوار از جمله نفراتی است که بیش از سی سال گرفتار افکار غلط و جاهلی سران فرقه رجوی قرار گرفته بود و در این مدت دختر او که تازه بدنیا امده بود، در فراق پدر و با مشقت فراوان به سن 30 سالگی رسیده و اکنون برای خود زندگی مشترکی تشکیل داده که ثمره ان فرزن صالحی میباشد که خداوند به آنها هدیه نموده و امروز که سمیرا خبر انتقال پدرش به تیرانا را شنید، از خوشحالی این خبر گریه نموده و خدا را شکر میکرد که حداقل اسماعیل توانسته از کشتارگاهی که سرکرده جانی فرقه رجوی برای آنها تدارک دیده نجات پیدا کند که این نیز به منزله رهایی او از این فرقه ضدبشری میباشد.
سکوت حقوق بشر خیانت است به خانواده ها
از آنها می پرسیم که آیا برای رسیدن به هدفتان که همانا بقول خودتان ملاقات با پسرتان بوده، آیا به مراجع بین المللی مراجعه داشتید و برخورد آنها چه بود که پدر جواب می دهد که چندین بار به دفتر صلیب سرخ و دفاتر حقوق بشری مراجعه نمودیم و حتی موقعی که نماینده صلیب سرخ به استان ما امده بود، آنها را ملاقات کردیم ولی متاسفانه هیچ گونه کمکی به ما نکردند و خبری از پسرمان نشد.
ملاقات انجمن نجات با خانواده خرمالی
آقای حالت بردی خرمالی که حدود 27 سال است برادرش نوری خرمالی در چنگال سران سازمان مجاهدین گرفتار شده و هیچ گونه خبری از وی کسب نکرده، برای پیگیری بیشتر امور برادرش ملاقاتی را انجام داده و در آن خواستار پیگیری بیشتر مسئولین شده است.
حضور خانواده ترابی در دفتر انجمن نجات
مریم که خواهر کوچکترم می باشد گریه می کرد و می گفت من نمی خواهم اینجا بمانم ولی من را مجبور کرده اند که من گفتم با خودم لباس اورده ام و می توانی با من بیایی که گفت الان اوضاع فرق کرده و اولا که آنها از روی اسم سوار ماشین می کنند و دوما اگر گیر بیافتیم من را می کشند و آنها هیچ رحمی به شما هم نمی کنند ولی مطمئن باش که اگر کوچکترین فرصتی گیر بیاورم خواهم آمد که از این حرف آنها 10 سال گذشته و من همچنان منتظر آنها هستم. آقای ترابی در مورد درد و رنجی که پدر و مادرش به خاطر از دست دادن خواهران و برادرش کشیده بود می گوید و ادامه می دهد که آنها به خاطر چشم انتظاری که سران سازمان مجاهدین و بخصوص مسعود رجوی خائن برای آنها بوجود آورد دق کرده
پیام تسلیت انجمن نجات گلستان به مناسبت در گذشت آقای صمد نظری
دفتر انجمن نجات استان گلستان درگذشت مرحوم صمد نظری که از همکاران صمیمی بنده بود را به خانواده بزرگ انجمن نجات و بخصوص خانواده آن مرحوم تسلیت عرض نموده و برای بازماندگان آن مرحوم آرامش و تسلی خاطر را از خداوند خواستار است. روحش شاد و یادش گرامی باد
گفتگو با خانواده ای داغدیده از سازمان مجاهدین
حمید رضا زمانی از جمله نفراتی بود که برای کاریابی به کشور ترکیه رفته بود که متاسفانه در دام حقه های سران خائن و ادم ربا سازمان مجاهدین گرفتار شده و برای کسب درآمد بیشتر با آنها به کشور عراق رفت و هنگامیکه به پادگان اشرف رسید از همان ابتدا نسبت به دروغهای سران فرقه رجوی اعتراض نمود، ولی آنها با شستشوی مغزی قوی که داشتند او را چند مدتی در پیش خودشان نگه داشتند تا اینکه خانواده او برای دیدنش به عراق رفتند و برادرش توانست در اوج خفقان او را ملاقات نماید که حمیدرضا در آن زمان نیز به برادرش گفت که نسبت به ماندن در فرقه رجوی هیچ تمایلی ندارد
ملاقات با خانواده اربابی در دفتر انجمن نجات گلستان
آقای ناصر رحیم اربابی که برادر احمد می باشد که برای بازگشت برادرش تلاش مضاعفی داشته و با حضور مرتب خود در دفتر انجمن نجات پیگیر امور برادرش می باشد، درباره برادرش می گوید که او آدم بسیار ساده ای بود و سران فرقه رجوی با مغزشویی بالایی که داشته و دارند توانستند او را اغفال نمایند وگرنه احمد کسی نبود که از حال و روز مادرش بی خبر باشد چه برسد به اینکه از فوت او نیز اطلاعی ندارد و این باز بر می گردد به افکار غلطی که سران فرقه رجوی در ذهن او وارد کرده اند و افکار او را بدجوری به اعمال جنایتکارانه خودشان معطوف کرده اند.

