پاسخ علی قشقاوی به نامه بهار ایرانی
نامه شما به اینجانب درارتباط با لزوم تئوریزه کردن انقلاب درونی مجاهدین موسوم به انقلاب ایدئولوژیک را خواندم و دیگر نامه های شما به دیگران را هم دنبال می کنم. قبل از هر چیز من خوشحالم که اگر مطالب و خاطرات ایدئولوژیک من از فرقه مجاهدین که در واقع بیان همان خاطرات و عینیات و یا هر آنچه که از نزدیک خودم آن را دیدم و لمس کردم است، موثر و مفید واقع است. باید اعتراف کنم بدلیل نداشتن تبحر در امر نگارش قادر به بیان آنچه جز گوشه ناچیزی از آن چه که بود و هست را می پردازم، نیستم.
انقلاب ایدئولوژیک – یکی از حلقه های پنهان درون مناسبات مجاهدین
بدون تردید یکی از حلقه های پنهان روابط فرقه گرایانه در درون سازمان مجاهدین خلق بحث” انقلاب ایدئولوژیک” و پیامد های آن است. آن چنانکه بعد از گذشت 22 سال از”ازدواج ایدئولوژیک” مسعود رجوی با مریم عضدانلو (همسر وقت مهدی ابریشمچی) و همچنین 18 سال از” طلاق های ایدئولوژیک و اجباری” اعضای سازمان، این فرقه ایدئولوژیک قصد دارد اهداف فرقه گرایانه از آن را همچنان مخفی نگاه دارد
در توضیح جهانی شدن انقلاب ایدئولوژیک فرقه رجوی
جناب آقای علی قشقاوی، با سلام و آرزوی سلامتی برای شما. خاطرات شما در باب انقلاب ایدئولوژیک، شاید در زمره اولین مطالب نسبتا کیفی و جذابی است که در این خصوص توسط اعضای جداشده سازمان تحریر شده است. از این حیث شاید بخشهایی از کتاب خاطرات یک شورشی آقای مسعود بنی صدر به نوعی غیر مستقیم دربرگیرنده محتوایی شبیه سلسله مقالات شما باشد. اما تحت این عنوان مشخص، مطالب شما را می توان اولین اقدام جدی محسوب کرد.
درباره ضرورت بیرونی کردن محتوای انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین
جناب آقای ابراهیم خدابنده با سلام و آرزوی سلامتی و موفقیت برای شما. در نامه هیجدهم خود به آقای مسعود بنی صدر اشاره کرده بودید، مایلید در بحث و مکاتبات تازه ای که می توان آن را با عنوان چه باید کرد؟ مطرح کرد، دیگران نیز به نوعی مشارکت کنند. این موضوع دقیقا در راستای بحث های محوری قبل شما درباره فرقه ها و محتوا و کارکرد و مکانیزم های آن است، با این توضیح که حالا با درک خطر این ساختارها به ضرورت نجات اسرا و قربانیان آن به این نتیجه رسیده اید که چه باید کرد؟
ریشههای تبدیل سازمان مجاهدین به یک فرقه
لحن و زاویه ای که برای ارتباط با سازمان انتخاب کرده اید در نوع خود برای من و یقینا تمام کسانی که مباحث مربوط به سازمان و مشخصا بحث فرقه ها را دنبال می کنند، جالب و خواندنی است. بعلاوه یقین دارم این سبک و سیاق به تدریج برای هواداران و اعضای سازمان جای تعمق و تامل را همراه خواهد داشت. به اعتقاد من نوشته های شما به لحاظ اشرافی که بر مناسبات فرقه ای دارید و همچنین رعایت انصاف و پرهیز از هر گونه پیش داوری و احساسات گرایی بی منطق، بهترین روش برای نقد و آسیب شناسی مجاهدین و مشخصا گرایشات فرقه ای است
خاطرات ایدئولوژیک بخش چهارم
قبل از هر چیز برای درک اینکه هدف مجاهدین از راه اندازی انقلاب موسوم به ایدئولوژی چه بوده است، باید کمی به عقب برگشت و ریشه آن را قبل از عراق و در ساختار تشکیلاتی و ایدئولوژی آن جستجو کرد چرا که هر پدیده ای در ذات خود انرژی بلقوه دارد که در نقطه ای در ظرف و شرایط مناسب تبدیل به فعل میشود. به نظر نگارنده تا به این قسمت موضوع، توجه ای کاری و دقیق نشود، هرگز نمی توان پاسخ واقعی این معما را دریافت کرد. انقلاب درونی مجاهدین با آن همه سرمایه گذاری و انرژی بی حاصل نمی تواند محصول یک شبه ذهن یک فرد باشد.
مقایسه ساختاری و محتوایی مجاهدین خلق با گروه باطنیه
جناب آقای مسعود بنی صدر با سلام و عرض صمیمانه ترین تبریکات و همچنین پوزش از تاخیر بی رویه در ارسال پاسخ آخرین نامه شما. راستش هیچ عذری جز تراکم کارها برای این تاخیر ندارم. اما علیرغم شوق و اشتیاق برای ادامه مکاتبات و بخصوص بعد از انتشار تدریجی مجموعه مقالات شما درباره شورای ملی مقاومت، احساسم این بود که شما هم به نوعی درگیر جمع بندی و اتمام این موضع هستید. بنابراین بخشی از این تاخیر تعمدی بود که به هر حال مجددا از بابت آن پوزش می خواهم. چنانچه بارها اشاره کرده ام امید من این است که این مجموعه مکاتبات بتواند در راستای تجارب گذشته شما و آموخته های حقیر راهی برای نجات اسیران فرقه باز کند. اگر در این مسیر توفیقی حاصل شود، بهترین پاداش را برده ایم
برنامه LK Today از تلویزیون GMTV انگلستان
مجری خطاب به بینندگان: مهمان بعدی من یک مادر است که از لیدز آمده است. او از یک خانواده متوسط معمولی انگلیسی است. او کسی نیست که در نظر اول تصور شود که ممکن است برای آموزش نظامی به یک قرارگاه تعلیمات نظامی رفته باشد. ولی این دقیقا همان چیزی است که در خصوص Anne Singleton زمانی که توسط یک گروه افراطی شستشوی مغزی داده شد اتفاق افتاد. او امروز به من ملحق شده است.
آسیب شناسی طلاق های اجباری و سرکوب امیال طبیعی در فرقه رجوی
مقاله ای که خدمت حضار محترم تقدیم می کنم نتیجه گفتگو با یک خانم پزشک ایرانی ست که موضوع طلاق های اجباری موسوم به طلاق های ایدئولوژیک و تلاشی کانون گرم خانواده ها در فرقه رجوی و به طور خاص در محیط قرارگاه اشرف را از نقطه نظر علم پزشکی به چالش می کشد. این مقاله همچنین از جایگاه یک پزشک زن ایرانی که با آناتومی و فیزیولوژی تمام ارگان های بدن انسان آشنائی دارد نیم نگاهی به عوارض و آسیب های جسمی و روانی افراد تحت سیطره فرقه خشونت طلب رجوی می اندازد که ادعای حل تضاد جنسی در تاریخ بشری به وسیله سردمداران فرقه را می نماید. نتیجه این ادعا گسستن پیوندهای عاطفی و خانوادگی افراد این سازمان و اشاعه طلاق های اجباری از سال 70 است که تاکنون ادامه دارد
دیدار با مسئول انجمن ضد فرقه
روز سه شنبه 17. فوریه 2007 هیئتی به سرپرستی آقای ادوارد ترماد Edward Termadoاز طرف انجمن ایران سبز در دفتر انجمن ضد فرقه Arbeitskreis sekten در آلمان حضور یافتند و با مسئول آن دیدار و گفتگو کردند. در این دیدار که به مدت 3 ساعت به طول انجامید، به موضوعات مختلف از جمله خطر گسترش فرقه در جوامع ایرانیان در اروپا و بخصوص در آلمان و همینطور خطر آن برای شهروندان اروپایی مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت.
گفتگو با یرواند آبراهامیان در برنامه جام جهان نما
این اولین بار نیست که سرنوشت سیاسی سازمان مجاهدین خلق به دلیل سوابق و روشهای فعالیت آن بحث برانگیز می شود. جمهوری اسلامی ایران همواره این سازمان را گروهی تروریستی دانسته و معمولاً ممنوعیت فعالیت آن را شرطی برای مناسبات خوب با دولتهای دیگر قلمداد کرده است. در عین حال، سازمان مجاهدین خلق پس از ۲۵سال از زمان خروج از ایران هنوز هم به اشکال گوناگون به حیات خود ادامه داده است و هر از چند گاه نقش و جایگاه آن مجادله و حتی تنش ایجاد می کند.

