چند همسری؛ ویژگی بارز رهبران گروه های تروریستی و فرقه گرا
آنطور که از اسناد و شواهد برمی آید رهبر گروه تروریستی داعش تا کنون چندین همسر اختیار کرده است. رهبر کنونی شبکه تروریستی القاعده دست کم ۴ بار ازدواج کرده است. مسعود رجوی رهبر گروه تروریستی و فرقه گرای مجاهدین است و تاکنون سه بار ازدواج کرده است… فاز تکاملی آن ایجاد طبقه خاص زنان، که با انتخاب رجوی کنار هم قرار…
فکر”روباه” را از سر بیرون کنید!
در رویه ای که در تشکیلات رجوی دایر به عدم تفکر به مسائل جنسی وتکرار مداوم این ممنوعیت، معمول است، یک فریبکاری روانشناسانه وضد انسانی مستتری وجود دارد که موضوع را به ضد خود تبدیل کرده واین تاکیدات سبب میگردد که افراد به خاطر منع مطلق موضوع جنسی،اتقاقا بیشتر به مسائل جنسی فکر کرده و درکنار نشست های فلج کننده وبیگاری های شدید، وقتی برای تفکر درباره مسائل سیاسی، اجتماعی و… نداشته باشند وازاین طریق آرزو وهدف رجوی که همان تهی کردن انسان ها از فطرت، عواطف انسانی وسواد سیاسی است، محقق میگردد
کتابی که نوشته نشد- قسمت اول
جدا از خیل سیاستمداران و دلسوزان مردم که در اولین فرصت صفوف خود را از صف سازمانی جدا کردند، کم نبودند شاعران و نویسندگان سازمانی که مورد قهر و غضب رهبران سازمان قرار گرفتند. مجتبی میرمیران، کمال رفعت صفایی، فریدون گیلانی، محمد علی اصفهانی، اسماعیل یغمایی و تعدادی دیگر مورد بی مهری و انواع هتک حرمت قرار گرفتند. رهبری که در عالم واقع و پس از سالها…
کتاب «زنان علیه بنیادگرایی»!!
مسعود رجوی که پایهگذار این فکر بود به قول خودش سازمان را از آبشار به پایین انداخت. شاید همه در ابتدا موضوع آزادی زن را واقعا شعاری مترقی میدیدند و به نوعی خواهان تحقق بخشیدن به آن بودند. ولی به تدریج روشن شد که اصل ماجرا در کنار و یا در پشت موضوع زن، خود مسعود است که میخواهد رهبری و قدرتش را بیدغدغهتر اعمال کند و هیچکس هم جیکی نزند. اگر قبلا یک دفتر سیاسی در راس فرقه عمل میکرد و تصمیم میگرفت و تمام نفرات از جمله مسعود هم مجبور بودند به طور مساوی نظرات بقیه همقطارانش را بشنوند، دیگر الان فاصله مسعود با بقیه آن قدر زیاد شده است که آن دفتر سیاسی و کمیته مرکزی دیگر موضوعیتی پیدا نمیکنند
ازدواج ایدئولوژیک مجاهدین
اگر استدلالات آقای ابریشمچی را برای طلاق بپذیریم ــ با همان بلاهتی که عنوان شده ــ باید گفت این یک تئوری عجیب و نوظهور است. در هیچکدام از انقلابهای بزرگ دوران ما، رهبران انقلاب مجبور نبوده اند برای آنکه وظایف رهبری خود را به طور تام انجام دهند، همسران شان را طلاق دهند. آیا رهبران انقلاب روسیه و چین و کوبا و سایر انقلابها، کسانی چون هوشی مین و نلسون ماندلا همسران شان را ترک کردند تا بتوانند رهبر ایدئولوژیک و انقلابی حرفه ای باقی بمانند؟ آیا چه گوارا در متن مبارزهء مسلحانه برای زن مورد علاقه اش شعر عاشقانه نمی گفت؟
اگر فروید میدانست
پس جهان درگیر چنین مسائلی است و و ما پیشتازان آن هستیم خصوصاً خواهر مریم! البته بایستی گفت که فروید این را سالها پیش گفته بود! اما چرا کپی برداری و القاء آن فقط در داخل مناسبات است و نه در بیرون! زیرا در بیرون مردم به تمامی امکانات رسانه ای دسترسی دارند اما در سازمان فرقه ای هیچ یک از اعضا به چیزی دسترسی ندارند پس کپی برداری و تعریف آن برای اعضا مثل این است که یک نفر بگوید من کشف بزرگی کرده ام!
نوبت انقلاب طلاق به ریموند تنتر هم رسید
خانم تنتر با تاکید بر افشای ناگفته ها و مدارکی که در اختیار دارد از بخشی از روابط”کمیته سیاست ایران” پرده برداشته و به فشارهایی که از طرف فرقه بر وی آمده و سوء استفاده هایی که در جریان نمایشات تبلیغاتی در سراسر جهان شده است اشاره کرده است
تبیین ایدئولوژیک خط سرخ رجوی در پیام ۱۲ تیر
برای مجاهدین از زمان وقوع انقلاب ایدئولوژیک به بعد صرف مرزبندی و دوری از جمهوری اسلامی دلیل مشروعیت و غیر مشروع بودن نبود. بلکه میزان عینی تر و مادی تر، دوری و نزدیکی جریانات موازی با پدیده ای همچون انقلاب ایدئولوژیک تعریف می شد. مجاهدین پس از اعلام انقلاب ایدئولوژیک به صراحت آن را به عنوان مرز سرخ اعلام کردند
تاملی بر خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت پنجم
مسئولین به این خاطر سعی داشتند گاه و بیگاه به اصطلاح خودشان به من روحیه بدهند و اینگونه به من تلقین می کردند که به زودی رژیم ایران سرنگون خواهد شد و ما به ایران خواهیم رفت. حتی یکی از روزها معصومه پیرهادی مرا به اتاقش احضار کرد و گفت:” بهترین موقع به ارتش آمدی زیرا بزودی به ایران می رویم و رژیم ایران را سرنگون می کنیم.”
روشهای روانی، روحی برای القاء انقلاب ایدئولوژیک
انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین منشاء تغییرات کیفی در مناسبات درونی مجاهدین خلق بوده است. بنایی که رهبری مجاهدین برای ادامه بقاء مجاهدین طراحی نمود، موضوعیت خود را از ضرورت القاء و نهادینه کردن مولفه های انقلاب ایدئولوژیک عاریه می گرفت. این مهم اما قبل تر از طریق ایجاد زمینه ها و بسترهای لازم و به کارگیری شیوه های منحصر میسر می شود
تنظیم رابطه مجاهدین با منتقدین و مخالفین جداشده
با چنین شاخصی الزاما معیارهای گذشته که بر پایه آن مشروعیت و صلاحیت تشکیلاتی افراد و اعضاء محرز می شده، به بوته فراموشی سپرده می شود و در مقابل ارزیابی رده و مسئولیت های درون تشکیلاتی که پیش از این بر اساس سوابق مبارزاتی، قابلیت های تئوریک و پراتیکی محک می خورد یک شبه جای خود را به تبعیت پذیری محض و میزان نزدیکی به شاخص انقلاب ایدئولوژیک یعنی رهبری عقیدتی می دهد
اسیر بیدادگر – قسمت سوم
چرا تو هرجا میرسی بر علیه سازمان حرف میزنی؟ تو بجای اینکه از مناسبات سازمان دفاع کنی و اگر کسی هم بر علیه سازمان حرفی زد بزنی تو دهنش، حالا خودت بر علیه سازمان حرف میزنی! دلیل این نوع رفتار تو چیست؟ چرا تو که همیشه مدافع سازمان بودی حالا بر علیه سازمان کار میکنی؟

