مرگ مشکوک اعضای ناراضی در پادگان اشرف
بعد از به حفاظت درآمدن پادگان اشرف توسط قوای اشغالگر امریکایی، خانواده مقتول (فردین فتحی) از کرمانشاه بمنظور دیدار و کسب وضعیت عزیز از دست رفته شان به پادگان اشرف آمدند. سران سازمان مجاهدین از طریق نیروهای نگهبان آمریکایی به خانواده چشم انتظار اطلاع داد که چنین شخصی در لیست نیروهای سازمان نبوده و نیست که خانواده مزبور با نگرانی صد چندان به کرمانشاه بازگشتند.
آخرین نشانه فرقه ای مجاهدین
وقتی گروه هایی هستند که در میان باور هایشان مرگ امری پیش پاافتاده و کمترین واکنش در قبال وضع فوق العاده است، ما باید به طور خاص نسبت به احتمال و امکان کشتار جمعی توسط رهبران فرقه ای بسیار هوشیار باشیم. آنچه مجاهدین در روزها و ماه ها اخیر در پیش گرفته اند، بیش از هر چیز بر هوشیاری و اعمال اهرم های کنترل کننده بر روی رهبران و ساکنین قرارگاه اشرف تاکید می کند.
تکرار مجدد فاجعه خودسوزی پاریس
رهبران خائن این فرقه این نکته را مد نظر دارند که برای ادامه بقا میتوان به محصولات انقلاب ایدئولوژیک امیدوار بود اما این بار بازی که مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو شروع کرده اند به مراتب خطرناک تراز حیله آنها در حوادث پس از ژوئن 2003 است فرقه رجوی پس از تسلط ارتش عراق بر اسارتگاه اشرف بارها نسبت به بروز یک فاجعه انسانی هشدار داده است اما این بار رجوی هدف نهایی خودرا نه در سو استفاده از عواطف و احساسات اسیران خود که به جد در اهتمام به قربانی کردن تمامی آنها متمرکز کرده است
فرقه رجوی؛ خودسوزی و خودکشی
فرقه رجوی رکورد دار به قتل رساندن نفرات و خودسوزی و خودکشی اسیران در اشرف است در فرقه رجوی بعد از انقلاب ایدئولوژیک سال 1364 که همان انقلاب مریم قجرعضدانلو که نسل کشی است امار فجیع و تکان دهنده به قتل رساندن و خودکشی و خودسوزی رو به رشد روز افزون بوده است بطوری که تا سال 1382 حمله امریکا به عراق بسیار اوج گرفت و افراد متعددی مثل سعید نوروزی سهیل ختار و تعدادی از زنان و مردانی که پر از اطلاعات بودند فرقه رجوی سر به نیست کرد و برای لاپوشانی مرگ آنها را ناشی از بمباران هوایی و با شلیک ناخواسته اعلام کرده است.
رجوی قصد براه انداختن یک فاجعه انسانی را دارد
مسعود رجوی که در اپورتونیستی سابقه ای طولانی داشته و در شرایط گوناگون به رنگهای مختلف در می آید، در حال حاضر نیز تصمیم دارد اسرای تحت امرش را در چارچوب اهداف شومش به قربانگاهی دیگر بفرستد. بنا به اخبار رسیده از منابع موثق و با توجه به اظهارات و همچنین پیشینه سرکرده گان فرقه و با نظر به بی اهمیت بودن جان افراد برای اقای رجوی، وی تصمیم دارد در صورت شروع جدی عملیات بسته شدن اردوگاه کار اجباری اشرف، یک فاجعه انسانی دیگر شبیه به خودسوزی های چند سال پیش اعضای فرقه در اروپا، براه بیندازد.
تکرار مجدد فاجعه خودسوزی در پادگان اشرف
اگر افکار عمومی غرب و نخبگان سیاسی پیام شیطانی و اتش افروز همسر خانم مریم رجوی رهبر مادام العمر و ایدئولوژیک این فرقه را مورد توجه و بررسی قرار بدهند، به این واقعیت پی خواهند برد که تاریخ در شرف تکرار مجدد است و تکرار فاجعه دردناک پاریس در ابعاد وسیعتر در پادگان اشرف قریب الوقوع و در تقدیر است. مسعود رجوی رهبر خود انتصابی فرقه مجاهدین در پیام تحریک امیز خود به قربانیان در بند پادگان اشرف، انها را مکررا و موکدا به خیزش و سرکش وطغیان بر علیه قوانین و حاکمیت سیاسی دولت منتخب عراق فراخوان داده است.
خطر خود سوزی دسته جمعی در پادگان اشرف
تعطیلی پادگان اشرف و بحران موجود در فرقه آنقدر بحرانیست که جای هیچگونه تردیدی برای تشدید تشنج و عکس العملهای هیستریک درون سازمانی باقی نمی گذارد. اینکه سازمان قبل از اینکه اجبارا اشرف را تخلیه نماید و خود آزادانه نیروهایش را به جای امنی منتقل نماید بعید به نظر می رسد. متاسفانه تاکنون مجاهدین کمکهای سازمانهای حقوق بشری را برای انتقال نیروهایشان به محل امنی نپذیرفته اند و همچنان سرسختانه به مقاومت برای نگهداشتن نیروهائیکه اکثر آنان بیش از 50 سال دارند، پرداخته اند.
خداوندان مرگ
خانم رجوی برای تحقق امر آقای رجوی به سازماندهی عده ای از تروریست هایی که قبلاً به اروپا اعزام کرده بود اقدام نموده برای انتقام جویی و سر به نیست کردن اعضایی که از مجاهدین جدا شده و در اروپا به زندگی مشغول هستند برنامه ریزی می نماید. اما غافل ا ز این که سرویس اطلاعات داخلی فرانسه از حضور ایشان و توطئه آن ها با اطلاع شده در یک زمان مناسب در 17 ژوئن 2003 پایگاه آن ها را محاصره کرده خانم رجوی و فرماندهان تروریست را دستگیر می نمایند. در این معرکه آقای رجوی از مخفی گاه خود به باقی مانده عناصری که از تور دستگیری به دور بوده اند دستور می دهد باید زهر چشمی به مقامات فرانسه و حتی اروپائیان نشان دهند و در این شرایط تروریست ها عده ای را برای خودسوزی عازم خیابان ها کرده و دستور آتش را صادر می کنند.
هشدار به مجامع بین المللی تکرار نمایش خودسوزی مجاهدین
وقتی دیگر اعزام تیم های عملیاتی (ترور و خمپاره اندازی و بمب گذاری) جهت کشته شدن اعضای بی نوا به درون مرزهای کشور ممکن نیست تا از کشته چند تن دیگر خوراک تبلیغاتی تشکیلات رجوی مهیا شود و کشته شدن شان چماقی شود بر سر معترضین داخلی، لاجرم باید عرصه یی را فراهم نمود تا بلکه به شیوه یی دیگر بر فهرست قربانیان فرقه افزوده شود.
آیا خودسوزی ندا حسنی بایستی به فراموشی سپرده شود
اما این انسان بیگناه پس از دستگیری مریم رجوی طعمه آتشی شد که قرار نبود وی را بسوزاند، اما اینچنین شد. در همان ایام مریم رجوی سراسیمه از فرط ترس و استیصال زمانی که توسط پلیس فرانسه دستگیر شده بود خود به زبان آورد که «من عضو سازمان نیستم!!!» بعد هم گفت «من اصلاً عضو شورای ملی مقاومت هم نیستم!!!» و بعد گفت من بعنوان یک ایرانی… و آنقدر عقب نشینی کرد که من خیال کردم وی فردی عادی است!
تاکید بر ادامه اقدامات ندا حسنی و صدیقه مجاوری توسط مجاهدین
مریم رجوی در واکنش ناگزیر به بازتاب های منفی این اقدامات در ژوئن 2003 در یک عقب نشینی آشکار مدعی شد، این اقدامات خودسرانه بوده است. اما با گذشت هر سال از این ماجرا مجاهدین مسئولیت این اقدامات را شفاف تر می پذیرند.
جلوداری ارتش آزادیبخش تا فرار به کنار رودخانه سن
لوی فشار نیروها را گرفتند و دیگر کسی نمی توانست سوالی بکند واگر تناقضی هم داشت باید می گفت، ولی جوابی نمی گرفت و اینگونه مطرح می کردند که شما کار را به مسئولان واگذار کنید. بعداً صدای خودسوزیها در اروپا در آمد و مسئولان سازمان توجیه می کردند که به این وسیله دولت فرانسه مجبور می شود مریم را آزاد کند. بعداً وصیت نامه نفرات که در خودسوزیها کشته شده بودند، خوانده می شد تا جو و فضای نیروها را به آن سمت بکشانند. ولی سودی نداشت و همه ناراحت ومسئله دار، اینکه آخر کار چه خواهد شد.

