جای رهبری و سران مجاهدین در کارزار دفاع از اشرف کجاست؟
سوال اینجا است جای امثال عباس داوری، مهدی ابریشم چی، محمد حیاتی، و صدیقه حسینی، مهوش سپهری، و ده ها نام آشنا و با سابقه و بعضا تاثیرگذار از سران مجاهدین که اینک در قرارگاه اشرف و اوور جای دارند، کجای این کارزار انسانی است. همینطور جای این افراد در مقاومت انسانی و سپر انسانی در درگیری های قرارگاه اشرف کجا بوده است. در بحث خودسوزی های ژوئن 2003 مهمترین اتهامی که گریبان سازمان را گرفت نقش همین آقایان به عنوان محرک این خودسوزی ها و به دادگاه کشاندن آنها بود
نگرانی رجوی برای حضور پلیس عراق در اشرف قابل درک است
آنچه در حال حاضر حائز اهمیت است اینکه مجاهدین دریافته اند حضور پلیس عراق در اشرف تنها به حضور صوری و فیزیکی محدود و محصور نخواهد شد. دلیل واکنش های خشونت آمیز مجاهدین و قربانی گرفتن از ساکنین اشرف در جریان وقایع ماه ژوئیه دقیقا در راستای این باور است.
زنان اسیر در فرقه رجوی را نجات بدهیم
شاید هیچ فرقه ای حداقل در تاریخ معاصر به اندازه سازمان مجاهدین از زن ها استفاده ابزاری و تبلیغاتی نکرده است. اگر چه در صورت ظاهر شعار محوری سازمان و در راس آن شعار استراتژیک انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین تاکید بر روی رهایی زنان از انواع قیودات اجتماعی، عرفی، دینی و تاریخی است، اما آنچه در عمل حاصل شده گونه ای برده داری مدرن است که تحت لوای آزادی زن بر آنها تحمیل شده است.
دستاوردهای محاکمه اعضای مجاهدین در عراق
دولت عراق در راستای تعمیق و تثبیت قانونی خود می تواند از این فرصت در جهت رسیدگی به این جرائم و متهمین آن استفاده کند. دستگیری این نفرات از هر نظر فرصت مناسبی برای اثبات بسیاری حقایق و اعاده حقوق پایمال شده مردم عراق فراهم آورده است. مقامات و مردم عراق می توانند و باید از این فرصت استفاده کنند. فرصتی که به دلیل شتاب تحولات پیش رو احتمالات آن ممکن است از اساس از دست برود.
فرانسه هم باید به فکر تشکیل کمیته تعیین تکلیف اوور باشد
آنچه در طی روزهای گذشته در عراق اتفاق افتاد، در واقع ادامه همان واکنش های ضدمدنی مجاهدین در جریان دستگیری مریم رجوی در سال 2003 بود. تاکید مسعود رجوی بر وقوع فاجعه انسانی در قرارگاه اشرف در واقع با پس زمینه های عینی از وقایع 17 ژوئن کاملا قابل پیش بینی بود. دولت های اروپایی و به خصوص فرانسوی ها می توانند با نظارت و دقت کافی بر پروسه تعیین تکلیف مجاهدین در خاک عراق به خوبی چشم انداز و وضعیت خود را در برخوردها و تصمیمات احتمالی در آینده مشاهده کنند.
تعامل عراق با جداشدگان سازمان مجاهدین
مقامات عراقی باید توجه داشته باشند اعضای جداشده از مجاهدین طیف وسیعی را در بر می گیرند که هر کدام با تناسب موقعیت تشکیلاتی که داشته اند، به جهات مختلفی می توانند به آنها در حل این معضل کمک کنند. به خصوص اینکه در میان آنها افرادی وجود دارند که از بالاترین لایه های تشکیلاتی و حتی از لایه شورای رهبری جدا شده و اطلاعات ذی قیمتی به خصوص درباره تهدید فاجعه انسانی رجوی دارند.
تعیین تکلیف با مجاهدین یک موضوع کاملا عراقی است – قسمت اول
تصمیم دولت قانونی عراق جهت اجرایی شدن مصوبه قانون اساسی را می توان به مثابه یکی از شاخص های به رسمیت شناختن حق حاکمیت مردم و دولت عراق برای تامین منافع سیاسی داخلی و خارجی تعبیر کرد و هر گونه واکنش در قبال آن را نقض آشکار حق حاکمیت مردم و دولت عراق تلقی نمود. حول همین تصمیمات دولت عراق از همان روزهای اول بر اخراج سازمان مجاهدین خلق از خاک کشورش تاکید و اصرار نموده است.
چرا هیچ کس مجاهدین خلق را نمی خواهد؟
مقامات عراقی اظهار می دارند علیرغم رایزنی با 25 کشور اما تا کنون موفق به جلب رضایت هیچکدام از آنها برای اعطای پناهندگی سیاسی به سازمان مجاهدین خلق نشده اند. دولت ایالات متحده آمریکا علیرغم تمام سیاست های حمایتی خود در طول چندین سال گذشته از مجاهدین اما به جد از پذیرفتن مجاهدین نه تنها سرباز می زند، که کماکان آنها را گروهی تروریستی و به طور مشخص تر غیر قابل اعتماد توصیف می کنند.
گمانه زنی درباره فرایند فاجعه انسانی مسعود رجوی
این قربانیان نه خودکشی کرده و نه مورد تعرض و تهاجم کسی قرار گرفته اند، بلکه به وضوح توسط رهبران خود به کشتن داده شده اند. رجوی سال ها است با تکرار این ادعا که اگر اشرف بایستد جهانی بپا می خیزد و می ایستد، خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا اتفاقی بر روی یکی از مهمترین مولفه های فرقه ای تاکید می کند.
پیام های رجوی، نشانه های دگردیسی و تحولات فرضی
پیام اول رجوی در حمایت از میرحسین موسوی عملا خط بطلانی بود بر تحلیل های سی ساله رجوی. پیام رجوی به مجلس خبرگان و استعانت از آنها جهت استفاده از قدرت و اختیارات خود سوای هر نگرشی به موضوع و هر انگیزه ای که رجوی دنبال می کرد، موید این معنی بود که رجوی مجلس خبرگان را در کلیت خودش نه تنها به رسمیت شناخته که بر استقلال آن نیز تاکید و اذعان نموده است.
ساکنین اشرف، سپرهای انسانی رجوی
اتفاقات اخیر در قرارگاه اشرف نشان داد تهدید تبدیل ساکنین قرارگاه اشرف به سپرهای انسانی از سوی رجوی تا چه اندازه جدی بوده است. رهبری مجاهدین طی چند سال گذشته در مواجه با تصمیم دولت عراق مبنی بر اخراج مجاهدین از عراق و بستن قرارگاه اشرف مدام بر روی فاجعه انسانی تاکید و به جهانیان هشدار می داد
فروغ و ندا بهای رهایی مریم رجوی
ندا هشت سال پیش در پیش چشمان فروغ جان داد تا مریم فقط چند روز زودتر از زمان مقرر که می توانست حتی به چند ساعت هم تقلیل یابد، از بازدداشت آزاد بشود. از زمان مرگ ندا هشت سال می گذرد، مریم رهایی می توانست چند ماه یا در نهایت یک سال از این هشت سال را در زندان و اسارت بماند، اما ندا بماند و زندگی کند.