روانپریشی گردانندگان فرقه رجوی
بزرگنمایی تعداد شرکت کنندگان آن – 50 هزار نفر – گو اینکه محل برگزاری جلسه سازمان فقط گنجایش پنج هزار نفر را دارد و نیز دروغ پردازی در خصوص پوشش خبری این برنامه توسط رسانه های بین المللی نشان دهنده اوج روان پریشی سازمان می باشد. سازمان در دست و پا زدن ِ ماندن در عراق هر روز به دنبال جلب حمایت مهره هایی سهل الوصول است. حال این مهره ها اروپایی یا آمریکایی باشند و یا اینکه از برخی خود فروخته های سیاسی عراقی باشند.
چرا در مقابل فرقه رجوی در چند سال گذشته سکوت کردم
پیوسته در دوران سکوت من بر این باور استوار بودند که تمامی آن جریان ساخته و پرداخته فرقه رجوی بوده و برای همین در کمال بزرگواری و متانت و بدون کوچکترین واکنشی منتظر روشن شدن حقایق ماندند. این تفاوت ماهوی دست اندرکاران یک رسانه ملی ـ میهنی با سایر کسانی هست که بفرموده برنامه می سازند و یا قلم می زنند. اینان اندیشه ای جز آزادی میهن از یوغ ستمگران ندارند و دنبال حقایق هستند و آن دیگران نه تنها از حقیقت گزیزان اند بلکه بخاطر منافع حقیر فردی در وارونه سازی حقایق پا بپای فرقه از هیچ تهمت وشانتاژی هم فروگذار نمی کنند.
خاطرات و تحلیلی جامع از شرایط مجاهدین ۶
خب اگر(آمریکا) ما را شروع به بمباران کند در مسیر رفتن به ایران مورد حمله قرار بگیریم تغییر استراتژی می دهیم چون اگر ما را این جا بزند یعنی این همان دشمن ماست و دارد از رژیم دفاع می کند و جلوی سرنگونی او را می گیرد!؟ پس مجاز هستیم که در راستای استراتژی اصلی خودمان با هر کس که به او کمک می کند وارد درگیری شویم این کار از زاویه چپ و راست های استراتژیک مجاز و مشروع است
گزارشی از حضور آپوزیسیون در سوئد و پیروزی های مقاومت
از یک هفته پیش برنامه سفر منوچهر متکی وزیر امور خارجه ایران به سوئد مشخص بود و همه گروههای اپوزیسیون از همان موقع به شدت دنبال بسیج نیرو برای انجام تظاهرات بودند و محل و ساعت آنرا هم از قبل مشخص کرده و مرتباً از رادیوهای خود اعلام میکردند. من خودم که به رادیو همبستگی گوش میکردم مستمراً در این مورد صحبت میشد و از مردم برای شرکت در تظاهرات دعوت به عمل می آمد.
سگولن رویال رئیس جمهور برگزیده مجاهدین برای فرانسه
مدتها بود که سازمان مجاهدین در همه سایتهای رسمی و غیررسمی اش مشغول تبلیغ به نفع خانم سگولن رویال بود و تمام تلاشش را به کار برد تا او را رئیس جمهور آینده فرانسه بکند و البته کلاههای گشادی هم برای خود دوخته بود و تبلیغات پشت تبلیغات بود که اگر او رئیس جمهور شود چه و چه خواهد شد.
وزارتخانه امریکا برای چندمین بار بر جنازه ی فرقه رجوی ها شلیک نمود
با خبر شدیم وزارتخانه امریکا برای چندمین بار بر جنازه ی فرقه رجوی ها شلیک نمود و بار دیگر مرده ای را کشتند! به بازماندگان آن مرحومه (چون هژمونی زنانه وجود دارد از مرحومه استفاده شده است!) علی الخصوص خانواده های داغدار ریموند تنتر و جعفرزاده در امریکا و آقایان کازاکا در پرتغال و کوربت در انگلستان؛ تسلیت عرض نموده و امیدواریم که تا سال آینده جشن پیروزی گرفته و بر روی جسد ها برقصید و امید داشته باشید که از لیست خارج شده و مسعود ظهور کند و مجدداً بتوانید انگشت در خون بزنید!
خاطرات و تحلیلی جامع از شرایط مجاهدین ۴
حدود 3-2هفته قبل از جنگ یک نشست توسط مسعود و مریم در روزی که به نظرم عید فطر بود و مرضیه (خواننده) هم حضور داشت،گذاشته شد. در این نشست که روز آخر قبل از جنگ بود نفرات جدیدالورود از ایران را نیز آورده بودند قصد از این کار این بود که به لحاظ امنیتی مسعود خودش نفرات را چک کند (در واقع یکی از شیوه های چک ضد اطلاعاتی در تشکیلات نیز همین بود که طرف را با مسعود روبرو می کردند.) این به طور خاص وقتی موضوعیت پیدا می کرد که مسعود خودش دیگر می خواست برود و باید به طور قطع و یقین نفرات تعیین تکلیف می شدند تا تحویل تشکیلات شوند.
خاطرات و تحلیلی جامع از شرایط مجاهدین ۳
در همین مدت 6 ماه قبل از جنگ برای سطوح بالای تشکیلات نشست های تعین تکلیف گذاشتند. که سوژه های نشست ها ما بودیم که بعدها فهمیدیم یک هدف آن تعیین نفراتی است که می خواهند آن ها را به همراه خود در جریان جنگ و در حین فرار از عراق با خود به خارج ببرند. هدف دیگر این بود که چون جنگ در پیش بود می خواستند سازمان دهی نظامی را بچینند و به این صورت که مدت ها بود تشکیلات سازمان از حالت نظامی کامل خارج شده بود و عمدتاً شکل نیروئی به خود گرفته بود (چون هیچ درگیری نظامی در کار نبود بنابراین افرادی که بهتر از نیرو و گروه خود کار می کشیدند را بیش تر نیرو می دادند) اما حالا می خواستند سازمان ِ کار نظامی را بچینند
چرا در مقابل شیادی های فرقه رجوی سکوت کردم
شنیدن این مطلب از زبان فردی که بطور شبانه روز و زیر نظر مستقیم شخص مسعود رجوی بر علیه من و دهها عضو رها شده، توطئه چینی کرده و دست به شانتاژ می زدند و برنامه مقابله با ما در راس امورشان قرار داشت، بسیار مسرت بخش بود. بخصوص که ذاکری در ادامه صحبت هاش به موضوع دیگری هم اشاره کرد که قلبآ شادمان شدم و شاید هم به جرات بگویم که از خبر قبلی مسرت بخش تر بود
اطلاعات دست اول
همانطور که خود مجاهدین میگویند و افتخار میکنند و همه هم میدانند که آنها دارای اطلاعات دست اول نه تنها از داخل ایران بلکه از همه جای دنیا هستند و این را هم در گذشته با دادن اطلاعات کاملاً سری از تأسیسات اتمی و نیز معاملات پنهان رژیم با جاهای مختلف و نیز افشای افراد و سران مختلف رژیم با آدرسها و شماره تلفنهای آنها به نوعی اثبات کرده اند و لااقل طبق ادعای خودشان هر کسی که نیاز به اطلاعات دست اول از ایران و سران حکومت داشته باشد باید به آنها مراجعه کند
توّاب
گویی گردانندگان مجاهدین با توجه به ابراز ناراحتی دولتمردان انگلیسی از پخش این اعترافات، فرصتی یافتهاند که عقدهها و حقارتهای 26 سالهی خود از ناحیهی اعترافات و مصاحبههای پی در پی اعضای پشیمان خود را بر سر این موضوع بیرون بریزند و طبق روال و فرهنگ توتالیتریستی حاکم بر این گروه، قلم بهدستانشان به تکرار ِ کلیشهای این عقدهگشایی پرداختهاند.
خاطرات و تحلیلی جامع از شرایط مجاهدین ۲
در تشکیلات برای پوشاندن مقاصد غیر انسانی رهبران تشکیلات اقدامات زیادی صورت داده می شد. ازجمله تراشیدن کارهای سخت و طاقت فرسا برای نیروها مانند کارهای ساختمانی، تراشیدن بلوک هائی که از دیوارهائی که فقط برای پر کردن وقت خراب کرده بودند تا ساعت ها نفر وقت صرف تراشیدن یک بلوک که سیمان های چسبیده به آن با ساعت ها تیشه زدن جدا نمی شد! و در نهایت مثلاً 100 دینار یا 5 سنت 100 ریال ایرانی به فروش برسد تازه این را نیز به عنوان صرفه جوئی در هزینه ها به خورد فرد می دادند