خانواده ها برای نجات اسرای خود که در اسارت ذهنی و جسمی رجوی گرفتار شده اند، بیش از پیش عزم خود را جزم کرده و تحت هر شرایطی تا رهایی آخرین نفر از چنگال خون چکان مریم و مسعود رجوی از پای نخواهند نشست. خانواده ها می دانند جز پشت کار و تلاش خودشان هیچ معجزه ای اتفاق نخواهد افتاد. آن ها (خانواده ها) بارها به سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری شکایت و درخواست کمک کرده اند اما متأسفانه هیچ جوابی دریافت نکردند.

شما که آخر نقص حقوق بشر هستید که حتی ابتدایی ترین حقوق افراد خود را رعایت نمی کنید و چه جنایت هایی که در طول تاریخ مرتکب شده و می شوید چرا مورد بازخواست سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری قرار نمی گیرید. اشاره کردید که مدارکی در دست دارید که ایران ناقض حقوق بشر است. تا چه حد خیانت به ملت، چقدر جاسوسی و غیبت و تهمت، دیگه خسته نشدی، فکر می کنید با جمع آوری یه سری اخبار دروغ می توانی از فروپاشی که در آن قرار گرفتی جلوگیری می کنی

رجوی از حمام خون در لیبرتی اطلاع داشت چرا مانع خروج افراد گرفتار از لیبرتی به کشور ثالث شد که چنین فاجعه ای اتفاق بیفتد. وقتی رجوی می داند در عراق جایی ندارد و صدام پدرخوانده اش زنده نخواهد شد ازاو حمایت کند و می داند دشمن در کمین است و هر لحظه احتمال حمله موشکی به کمپ موقت لیبرتی وجود دارد و نگران جان فرزندان مریم می باشد، پس چرا از خروج افراد بخت برگشته جلو گیری می کند و به صورت قطره چکان از آنان به آلبانی منتقل می کند و این طور برای خودش زمان می خرد.

سران فرقه به وضوح ثابت کرده اند که حرف حساب سرشان نمی شود و فقط باید تحت فشار افکار عمومی و نهادهای بین المللی به رعایت حقوق دیگران و حتی اعضای خود مجبور گردند. رجوی به همگان نشان داد که خودش را در هر زمینه ای به طور مطلق برحق می داند و هیچ ارزشی برای عقاید و احساسات دیگران قائل نیست. او بر اساس افکار فرقه ای و واپسگرایی خود حتی حاضر شد در کمال شقاوت و بی رحمی گروه های عراقی را وادار به حمله موشکی به کمپ موقت لیبرتی کند تا به اهداف پلیدش ادامه دهد.

بله تا آنجا که ما جدا شده ها می دانیم رجوی همیشه به فکر خودش بوده و هست. به نظر ما چون اوضاع اشرف بهم خورد و حرمسراهایش از هم پاشید و دستش از زنان شورای رهبری کوتاه شد، بر حسب عادت (هر روز دامادی) نتوانست تحمل کند جیم شد و به احتمال زیاد با هم دستی امریکا به یکی از جزایر دور افتاده برای ادامه ی خوش گذرانی برده شد.

این ها شیر زنان ارتش آزادیبخش مجاهدین خلق فرقه رجوی هستند که روزی ادعا می کرد که اینان مریم رهایی را به تهران خواهند برد. حال و روز آن ها را ببینید، جوانان دیروز و بخت برگشتگان امروزند. هر کدام دچار امراض زیادی شده اند از مشکلات روحی و روانی تا آسم و ضعف جسمانی و پیری و هزار مشکل دیگر. رجوی فریبکار بیش از سی سال هر سال را سال سرنگونی اعلام کرد و با این ترفند این بخت برگشته ها را نگه داشت، حال که همه مریض و پیر شده اند دیگر جایی برای رفتن ندارند.

فرقه رجوی از ترس فرو ریختن اقتدار داعش و بهایی که مردم این کشور و دولت های دوست می پردازند، در پی شهادت سردار همدانی و مقابله جدی او با گروه های تروریستی که فرقه رجوی و اربابانش آن ها را مقاومت می نامند به نوشته ای در سایت خود دست زده است که ماهیت کثیف و غیر انسانی خودشان را روشن می کند البته رجوی حق دارد که داعش و گروه هایی مثل داعش را مقاومت و معارض بداند چون خودش دقیقاً مثل داعش عمل کرده و می کند. این نوشته به نام” مدافع حرم یا قاتل مردم سوریه” است، که فرقه سعی دارد منافقانه شهادت سردار همدانی را در سوریه که برای دفاع از مردم سوریه و حرم حضرت زینب در لباس مستشاری حضور داشت به زیر سوال ببرد

این فرقه مزدور که در جنگ هشت ساله و بعد از آن با جاسوسی برای اسرائیل و… خیانت به مردم را مباهات خود می داند در مقاله ای به نام تونل وحشت سعی کرد این ها را به وحشت رژیم ایران نسبت به عواقب پس از فرجام ارتباط داده و با این سوال که دلیل ساده و همه فهم پوچ بودن قدرت نمایی تبلیغاتی آخوندها این است که آن واقعاً توان نظامی و امکانات و تسلیحات مکفی، معمولاً نیازی و تمایلی به نمایش آن ها ندارد و یا متقابلاً آن که زیادی های و هو می کند می خواهد با تبلیغات حفره و ضعف خود را بپوشاند.

اطلاع یافتیم که تعداد دیگری از اسرای مجاهدین خلق فرقه رجوی از کمپ موقت و وحشتناک لیبرتی عراق که رجوی می خواست آن را به قرارگاه اشرف 2 تبدیل کند به کشور آلبانی انتقال داده شدند که در میان آنان دختر آقای حسین نژاد – زینب حسین نژاد دیده می شود که ایشان عضو ارشد و مترجم سازمان مجاهدین بود که از آن ها جدا شد.

در این گفت و گوی رسانه فرقه به نام ایران افشاگر اذعان شد حتی اگر خانواده ای رژیمی نباشد و صادقانه اعلام کند رابطه ای با رژیم ندارد مجاهدین اجازه ملاقات را نمی دهد و با ترفند مرزبندی ما اجازه این کار را نمی دهیم. این نشانه این است نه موضوع رژیم است و نه برای جمهوری اسلامی این فرقه تهدیدی محسوب می شود بخصوص که الآن خود در داخل گروه با مشکلات زیادی روبرو هستند و رهبر این فرقه معلوم نیست از ترس جان در کجا و در کدام لانه موش خود را درگیر و جا انداخته است. این به صراحت نشان می دهد خانواده ها باطل السحر طلسم رجوی هستند. و اتهامات و ناسزاها به خانواده ها برای مهار مشکلات تشکیلاتی است که به طور ویژه سرتاسر این تشکیلات را پس از سقوط و اعدام صدام در بر گرفته است و فقط با حفظ نیرو و قربانی گرفتن از آنها انتظار دارد که با مظلوم نمایی اربابان خود را اطراف خود جمع کند و از مهلکه نابودی غیر قابل برگشت به علت تحلیل های نادرست و خط و خطوط شکست خورده بگریزد.

این که دروغ هر چه بزرگتر باشد شاید باورش بهتر این نوشته های ستار خیری و در حقیقت باند رجوی به هم ربط می دهد ما در سازمان وقتی بودیم تلاش می شد جامعه بیرون و بطور اخص جامعه ایران را بسیار تیره و تار وانمود کنند تا از این طریق افراد را ترسانده و به خود وابسته کنند و این یکی از مهم ترین شیوه های فرقه ها است تا بدین وسیله مدینه فاضله خودشان را در رویا! در ذهن افراد فرقه بسازند که هرگز در مناسبات آن ها عینیت و موجودیت نداشته و ندارد. آن ها وقتی از آزادی صحبت می کنند که کمترین آزادی در درون مناسبات نیست و افراد باید خودسپاری مطلق داشته باشند.

بی دلیل نیست که باند رجوی به این اخبارها می پردازد تا به کمک این گروه های تروریستی و حامیانش بپردازد چرا که سرمایه گذاری این فرقه برای موضوعی است که بند بند وجودش به آن وابسته است. این تعلق خاطر رجوی و هم فکری با جریان تروریستی بخصوص در هنگامی رشد فزاینده ای یافته است که حمایت دولتی دیکتاتور سابق عراق را از دست داده است و شیرازه اش از هم پاشیده است و همانند داعش از پیروزی های واقعی و جدی دولت سوریه با کمک روسیه، چین، ایران و عراق در منطقه وحشت دارد و موجب گشته است طرف های غربی هم انعطاف در برابر این ائتلاف جدید نشان دهند.