پرونده‎سازی ابلهانه علیه سعید شاهسوندی

پرونده‎سازی ابلهانه علیه سعید شاهسوندیایران‎دیدبانبقایای باند ورشکسته رجوی در راستای جنگ سیاسی علیه جدا شدگان، پرونده‎سازی و اتهام‎زنی به اعضای منتقد و جدا شده خود به هر وسیله ممکن و با متزلزل‎ترین منطق (که تماماً سست و کودکانه نیز هست) را در دستور کار گشتاپوی اشرف قرار داده‎اند و ساکنان اردوگاه اشرف را وادار به […]

پرونده‎سازی ابلهانه علیه سعید شاهسوندی
ایران‎دیدبان
بقایای باند ورشکسته رجوی در راستای جنگ سیاسی علیه جدا شدگان، پرونده‎سازی و اتهام‎زنی به اعضای منتقد و جدا شده خود به هر وسیله ممکن و با متزلزل‎ترین منطق (که تماماً سست و کودکانه نیز هست) را در دستور کار گشتاپوی اشرف قرار داده‎اند و ساکنان اردوگاه اشرف را وادار به نوشتن نامه‎های فرمایشی و شکایت‎نامه‎های فرمایشی‎تر می‎نمایند.
دست‎پخت اخیر ارگان‎های سرکوب مجاهدین، شبیه به داستان‎هایی است که نویسنده در آن قصد دارد تا از همان ابتدا کاسه و کوزۀ تمام مشکلات را بر سر ضدقهرمان بدجنس بیندازد، بدون این‎که اساساً قهرمانی وجود داشته باشد.
یکی از نمایشنامهها، مطلب بی‎ربطی است که علیه سعید شاهسوندی منتشر شده است.
شاهسوندی که سال‎ها است از ایران خارج شده، از اعضای برجسته و منتقد رجوی است که تقاضاهای مکرر وی برای مواجهه و مناظره با رجوی، از سوی مجاهدین بی‎پاسخ مانده است.
در متن ادعایی اخیر مجاهدین که با نام احمد وفایی منتشر گردیده است، از سعید شاهسوندی به‎عنوان کسی که به جمع‎آوری اطلاعات از خانواده احمد وفایی مبادرت نموده یاد گردیده است!
اما این متن آن‎قدر متناقض و سرهم‎بندی شده است که با خواندن آن، دروغ بودن اصل آن و ضدونقیض‎گویی‎های مجاهدین بر ملا می‎شود:
« خانم لویس آریور، کمیسر عالی حقوق بشر ملل متحد
با احترام
من احمد وفایی، عضو سازمان مجاهدین خلق ایران، و از ساکنین شهر اشرف در عراق هستم.
…وزارت اطلاعات به طرق مختلف خانواده و اقوام نزدیک مرا تحت فشار و اذیت و آزار قرار داده است. از جمله :
یک مزدور وزارت اطلاعات بنام سعید شاهسوندی با سوء استفاده از آشنائیهای قبلی با اعضاء خانواده من، ضمن تماس و معرفی خودش بعنوان عضو مجاهدین، شروع به جمع آوری اطلاعات و جاسوسی نسبت به کلیه نفرات خانوادهام کرده، بدینوسیله باعث احضار، دستگیری، ضرب و شتم، شکنجه و ایجاد تضییقات و محدودیتهای زیادی برای آنها گردیده است.
هرگاه که رژیم از جانب اعضاء مقاومت در معرض ضربات سیاسی و افشاگرانه قرار میگیرد، بلافاصله مزدوران وزارت اطلاعات در شهر زادگاهم شیراز، شروع به تماس گرفتن با اعضاء خانواده من کرده و به اشکال گوناگون آنها را مورد ارعاب و تهدید قرار میدهند. »
نکته اینجا است که:
1- اگر آقای سعید شاهسوندی با استفاده از آشنایی‎های قبلی‎اش با اعضای خانواده ایشان تماس گرفته است، پس طبعاً نمی‎توانسته خودش را با عنوان دیگری، مثلاً عضو فعلی مجاهدین جا بزند.
2- اگر آقای شاهسوندی آشنایی قبلی با خانواده ایشان داشته، دیگر چه نیازی به جمع‎آوری اطلاعات داشته است؟
3- وقتی ادعا می‎شود که رژیم، مزدوران خودش را در شهر زادگاه ایشان به سراغ خانواده ایشان می‎فرستد، مأموریت دادن به کسی که فرسنگ‎ها دورتر از خانواده آقای وفایی سکونت دارد و برای آنها نیز شناخته شده است، ادعایی تخیلی و از سر استیصال است.
وانگهی، این شیوه که از کشورهای اروپایی، با تماس با ادارات و اشخاص تماس گرفته شود و برای اسراییل و عراق جاسوسی کنند، روش و شیوه شناخته شده و لو رفته مجاهدین است که با فرافکنی سعی دارد آن را به جداشدگان نسبت دهد!