اعضای پیشین مجاهدین و سازمان عفو بین الملل
ما اعضای پیشین این فرقۀ مخوف، که طی همین سالهای اخیر خود را به شیوه های مختلف از اشرف رها کرده ایم، در صورت نیاز می توانیم ترفندهای مختلف این فرقه را جهت هرچه طولانی تر کردن این پروسه افشا نماییم و شرح دهیم که چرا و به چه علت مریم رجوی تلاش می کرد اشرف را به هرقیمتی حفظ نماید و نگذارد سازمانهای بین المللی مسیر مسالمت آمیز تعطیل شدن اشرف را طی نمایند و چرا امروزه هم در این مسیر سنگ اندازی می کند.
پیگیری مسائل اشرف از طریق سفارت عراق در پاریس
روز جمعه 23 دسامبر 2011، هیئتی از جداشدگان سازمان مجاهدین که طی چند سال گذشته موفق به خروج از پادگان اشرف شده اند، ضمن مراجعه به سفارت عراق در فرانسه، با مقامات این سفارت دیدار و گفتگو نموده و شرح مبسوطی از وضعیت اشرف را به اطلاع آنان رسانیدند. مقامات ذیربط سفارتخانۀ عراق، به محض اطلاع از هویت هیئت ملاقات کننده، ضمن ابراز خوشحالی از این دیدار، به طور کامل به سخنان ایشان گوش داده و در پایان اطمینان دادند که خواسته های هیئت را به اطلاع مقامات مربوطه خواهند رسانید.
آیا رجوی زندگی می کند یا…
خانم مریم رجوی بهتر است به جای این همه نگرانی های کاذب که مستمر در کنفرانس های بروکسل و… مطرح می کنید، شجاعتی هم از خود نشان داده، بگوید مهمترین نگرانی ام «مسعود رجوی» است و حاضر هستم 3400 نفر را یکشبه قربانی وی کنم تا او جان سالم بدر ببرد و در همۀ طرح و مانورها اعلام می کردید: «بایستی چهار طرف مقر 49 تمام نفرات دیوار گوشتی ایجاد کنید و عراقی ها بایستی از روی جسد تک تک نفرات عبور کنند تا به فرماندهی برسند».
سراب آزادی زنان در فرقۀ رجوی
هرچه زنان بی دست و پا تر و کم سوادتر بودند (و بیشتر در مقابل تمامی خطاها و استبداد تشکیلات سکوت کرده و خط مورد نظر رجوی را پیش می بردند و به مانند ابزاری در دستان تشکیلات بودند) در رده های بالاتر قرار می گرفتند!، و این تنها قانون حاکم بر تشکیلات زنان بود… همچنانکه هر چه بیشتر فحش می دادند و می توانستد با مردان دعوا کنند جایگاه بهتری پیدا می کردند و هر کس اعتراضی می کرد یا متوجه موضوعاتی می شد بلافاصله از سازمانکار خود برکنار و به قسمت های دفتری و ستادی منتقل می شد
شناخت فرقۀ رجوی
این برای من آغاز یک دردسر بزرگ بود. یکی از روزها برای یک کار تعمیراتی به محل کار وی که ابوالفضل قنادی نام داشت رفتم. و چون در آنجا کسی هم نبود با او سلام علیک کرده و احوالپرسی نمودم. بعد از اتمام کارم به سالن غذاخوری رفتم که در آنجا فرمانده ام مرا صدا زد و با رویی خوش و حالتی دوستانه گفت چند دقیقه ای با من کار دارد و بعد پرسید که با ابوالفضل چه صحبتی کردی و او راجع به چه چیزی با تو صحبت کرد؟!!!
سخنی با آقای کریم قصیم و سایر اعضای بااصطلاح شورای ملی مقاومت
اگر شما دربند این فرقه نیستید چرا فرقه رجوی اجازه نمی دهد که حتی شما بیائید با تنی چند از همین جداشدگان گفتگو کنید مگر گفتگو کردن وگوش کردن به درد و دل کسانی که سالها در این فرقه زجر کشیدند جرم است مطمئنا فرقه چنین اجازه ای به شما نمی دهد مگر شما اعتقاد به دمکراسی وگفتگوی ازاد ندارید پس چرا از ان گریزان هستید ودر اخر اینکه کمی به خود بیائید وبنگرید که این فرقه رجویست که مخالف هر گونه عقیده مخالف است
دستهای پنهان سازمان مجاهدین در کشته شدن اسیران اشرف
بخواهیم به ظواهر این کشتاربنگریم مقصر دولت عراق وارتش عراق خواهد بود اگرچه از نظر ما انها هم دخیل بودند اما مسبب چه کسی بود وچه کسی این کشتار را هدایت کرده است. برای روشن گری اذهان مردم باید به چند سوال کلیدی پاسخ داد وان این است که.. چه کسی وچه کسانی این شعار را به اسیران اشرف اموخته که یا اشرف و یا مرگ؟ این شعار توسط شخص مسعود رجوی ومریم رجوی که خود از اشرف فرار کرده اند به اسیران اشرف تلقین شده است
به کمک و پشتیبانی از خانواده های متحصن در پادگان اشرف برخیزیم
سازمانی که بسوی پدران و مادران سالخورده سنگ و کلوخ و فلزات برنده پرتاپ میکند و حرمت و جایگاه این پدران و مادران را میشکند و با کلمات و فحش های رکیک به تمامی فرهنگ و اعتقادات هر ایرانی با شرف حمله ور میشود چطور میتواند از آزادی و دمکراسی صحبت کند زمانیکه که خودش نقض کننده ان میباشد. خشونت، ترور شخصیت، فحاشی و بی حرمتی به خانواده و به پدر و مادر، تهاجم با سنگ و فلز به خانواده ها جواب این سوال را آسان میکند که سازمان مزبور فقط در سودای قدرت طلبی محض میباشد