دیدار و گفتگوی خانم بتول سلطانی و دکتر فیروزه بنی صدر در پاریس
خانم دکتر فیروزه بنی صدر گفت من و همینطور پدرم ساعتها گفتگو و بحث با رجوی داشتیم و وی را از عواقب رفتن به عراق و همکاری با متجاوز بر حذر کردیم و حتی می دانست که این عامل اصلی طلاق ما خواهد بود، ولی هیچ فایده ای نداشت و او بصورتی دگم و هیستریک دنبال مطرح شدن و قدرت در ایران بود. او بر تصمیم گرفته شده خودش اصرار ورزید و همین عاملی اصلی طلاق و جدائی ما نیز بود.
خاطرات الهه قوام پور از اعضاء جدا شده مجاهدین – قسمت سوم
با اینکه بچه های زیادی در انجا از پوشک استفاده میکردند ولی بچه من بخاطر وضعیت من از مزایای صنفی محروم شده بود. با صدای بلند اعتراض کردم که متوجه شدم چند خانم دیگر در انجا هستند که وضعیت مشابه مرا دارند و مسئله دار هستند ولی بچه ندارند. بیرون امدند و گفتند از ملافه برای پوشک استفاده کن. ملافه ای به من دادند و با همکاری انها ملافه را چندین تیکه کردیم و از نایلونهای کیسه زباله برای دور پارچه اضافه کردیم که جایی کثیف نشود و شب را با شکم گرسنه من و بچه ام سپری کردیم.
پیام صوتی آقای مهدی خوشحال به خانواده های قربانیان اسیر در قلعه اشرف
… فرزندان تان در اصل امانتی از جانب پروردگارتان نزد شما بودند، حالا اسیرند. آزادی آنان را از خدا بخواهید، این آرزویتان حتماً مستجاب خواهد شد، چرا این که آزادی بزرگترین نعمتی است که خداوند به بشر زمینی اهداء کرده است. مجدداً عرض می کنم، باور کنید بیشتر از شما فرزندان تان تشنه دیدار خانواده و آزادی اند. ولی چون رهبران سازمان آنان را با سراب و عطش عادت داده اند و هر آن چه مایه و بقاء هستی است از آنان دریغ کرده و آنان را ترسانده اند، فرزندان تان هنوز به این امر مهم باور ندارند که چشمه برای سیراب شدن و آزادی برای حیات در یک قدمی آنان است…
خاطرات الهه قوام پور از اعضاء جدا شده مجاهدین – قسمت دوم
در نشستهایی که داشتیم بچه های معصوم هر کدام مانند ادم بزرگ مورد بحث قرار میگرفتند و بسیار درد ناک است که بخواهم انها را ریز کنم و بنویسم ولی بر خورد ما در مقابل این بچه های معصوم بسیار دگم و ارتشی بود هر روز ساعت ۱۱ بچه ها غذایشان را میخوردند و ساعت ۱۲ به خواب ناز میرفتند و در بعضی از مواقع بعضی از بچه ها نمیخوابیدند و مربیان سعی میکردند انها را بخوابانند چهل و پنج دقیقه گاهی زمان میبرد که انها بخوابند برای بچه ایکه چهل و پنج دقیقه بیدار بود و حالا که خوابش برده بود بعد از یک ربع او را بیدار میکردند
خاطرات الهه قوام پور از اعضاء جدا شده مجاهدین – قسمت اول
بچه را به بسترش بردم و بعد از اینکه برایش چندتا شعر خوندم خوابش برد و اماده شدم برای رفتن به نشست به محض اینکه توی نشست سر و کله من پیدا شد مسئله بوسیدن من و بچه ام عنوان شد که اینجا برادرها در حال تردد هستند و جالب نیست که صدای ردو بدل کردن ماچ و بوسه شنیده شود. بعد یکی از همکارانم شروع کرد به گزارش کارهای روزانه خود که در طی روز چکار کرده و بعد گزارشش را در مورد من به شکل غیر مستقیم به تمام افراد انجا و مسئول بالاتر که اسمش عصمت بود، داد.
پنجمین پیام صوتی خانم بتول سلطانی خطاب به ناهید بلوچستانی، الهام و شهرام کیامنش
همشهری های خوبم این تشکیلات زمانی شما را از خانه و کاشانه تان در آمریکا و من و همسر و فرزندم را از ایران به عراق کشاند و آواره بیابانهای عراق کرد و همه چیزمان را گرفت و سعی کرد تمامی پلهای پشت سرمان را خراب کند تا راه بازگشت نداشته باشیم. بخدا حتی یک روز ماندن در این تشکیلات فرقه ای عمر هدر کردن است. تشکیلاتی که شبانه روز کارش کنترل روی افراد است وهمه را وادار کرده همدیگر را بپایند.
نامه خانم بتول ملکی به خانم هیلاری کلینتون وزیر محترم امور خارجه آمریکا
.محترما قبل از هر چیز اجازه می خواهم خودم را معرفی کنم. من یکی از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق ایران می باشم که در سال 1990 به دلیل انتقاداتی که نسبت به”طلاق های اجباری” و ارتباطات ویژه این سازمان با صدام حسین دیکتاتور سابق عراق، داشتم، چند ماه در زندان های این گروه در عراق زندانی بودم و سرانجام از این سازمان جداشدم و هم اکنون در کشور سوئیس اقامت دارم حتما به یاد دارید که به خاطر عملیات تروریستی که در یازده سپتامبر در آمریکا به وقوع پیوست و مردم بی گناه قتل عام شدند. این عمل تروریستی و ضد انسانی بدون استثنا تمامی سازمان ها و گروه ها و دولت ها محکوم شد اما سازمان مجاهدین خلق در قرارگاه باقرزاده درعراق این عملیات تروریستی را جشن گرفتند و در حضور مسعود رجوی و مریم رجوی مشغول جشن و پایکوبی شدند
نامه ای به خواهرم بتول سلطانی
خانم سلطانی بگذار که تو را فرشته بنامم با اینکه همه چیز را از دست دادی و خیلی چیزها را به جان خریدی واقعیت ها را رو کردی و تابو را برداشتی و جایگاه خودت را مشخص کردی خودت را دست کم نگیر قدم بزرگی را برداشته ای درود برتو.. با این روشنگری عده ای را به شوک واداشتی و صاحب نظران رابه سکوت مطلق رها کردی بگذار انها که آبرویشان میرود برود
کنکاشی در مورد” شورای ملی مقاومت”
آقای دکتر بنی صدر در این مصاحبه که در سالروز تشکیل این شورا در پاریس صورت گرفت پروژکتوری نورانی بر روی زوایای پنهان این اتفاق سیاسی را هرچه بیشتر روشن می نماید و برای ثبت درسینه تاریخ انها را باز می گشایند و در روند بررسی این تحول سیاسی، خیلی روشن – صادقانه و منطقی به عطش سیری ناپذیر مسعود رجوی برای کسب قدرت سیاسی اشاره دارد و از آن با عنوان معنی دار” معتاد قدرت” یاد میکند.
چهارمین پیام صوتی خانم سلطانی خطاب به خانواده ها و قربانیان فرقه مجاهدین
سازمان قبل از از هر چیز افراد را آموزش می دهد که به خودشان دروغ بگویند مثلا بگویند که ما دوست نداریم همسر داشته باشیم و ما عاشق رجوی و مریم هستیم. و بعد بگوید این همه را متحیر کرده است. و به افراد یک احساس کاذب خودبزرگ بینی غالب کنند و این افراد وقتی متوجه می شوند که از آن دخمه فرار می کند و فاصله خود را با دنیای پیرامون و دنیای واقعی می بینند. در همین جا باز هم همچون گذشته از همه اسیران گرفتار در اشرف می خواهم که از هر طریق که شده از دخمه اشرف بگریزید و نترسید که بالاتر از سیاهی اشرف رنگی نیست.
نامه سرگشاده کانون ایران قلم به آقای اد ملکرت نماینده سازمان ملل متحد در بغداد
با عرض احترام در ابتدا مایل هستیم به اطلاع برسانیم که کانون ایران قلم از آن دسته اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق تشکیل شده که توانسته اند خود را از حصارهای ذهنی و فیزیکی این فرقه رها سازند. هدف ما کمک به دوستان سابق خود می باشد که آنان نیز بتوانند خود را از حصار ذهنی و فیزیکی فرقه سازمان مجاهدین خلق رها ساخته و وارد جامعه شوند تا در کنار خانواده و عزیزانشان زندگی جدیدی را آغاز نمایند.
اعلام جدایی آقای روح الله تاجبخش از فرقه مجاهدین
اینجانب روح الله تاجبخش از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق، جدایی خود از فرقه رجوی را در همبستگی با خانواده های دردمندی که هشت ماه است روز به روز، ساعت به ساعت و لحظه به لحظه بی صبرانه انتظار دیدار فرزندان اسیرشان را در مقابل درب قلعه اشرف در عراق را می کشند، رسما اعلام می کنم. شرح درد و رنج خودم در سال های سیاهی که در قلعه های سازمان کشیدم، خود حکایت طولانی دیگری است که در ادامه نوشته هایم به آن می پردازم تا شاید به سهم خودم و هر اندازه کوچک، تلاشی در افشا کردن گوشه دیگری از ماهیت ضد انسانی این فرقه کرده باشم.