رجوی مردی چند چهره

رجوی؟ شخصی که چهره واقعی خودش را پشت ظاهری شیطانی مخفی کرده و تا همین اواخر دستش برای کسی رو نشده بود اما حالا با همت افرادی که از مناسبات وی که آن را مدینه فاضله می دانست جدا شدند چنان آبروئی از وی بردند که حتی نفس هم نکشید این فرد به ظاهر علیه سلام که خودش را عاری از هر گونه افکار جنسی و شهوانی می دانست بر همگان آشکار شد این و اینگونه با فاکت های مستدل وی را رسوا نمودند.

در مناسبات چنان محکم و استوار از ضد استثمار بودن سخن می گفت که گوئی فقط او ناجی این امر است و لا غیر..

در صحنه سیاسی هم همواره موضع گیریهای دو پهلو داشت و سر بزنگاه که می شد می دیدی مدتی از رجوی هیچ خبری نیست و یا با بحث های درون مناسبات نیروها را سرگرم می کرد. و تا دلتان بخواد در شامرتی بازی استاد بود چون اهل جنجال و هیاهو از کاه کوه ساختن ولی در این پروسه چندین ساله مثلا مبارزاتی خودش پیدا کنید حرفی جدی و موضع گیری اساسی که احتمال برود برایش اندکی خطر ساز بوده باشد تنها در یک زمینه می توان نمره خوبی بهش داد آن هم در خیانت چون هم سیاسی و هم اعتقادی وهم اصولی مرزی نگذاشته که آنرا رد نکرده باشد رجوی همیشه برای تمام ندانم کاریهای خودش تعدادی را داشت که قربانی کند و مسئولیت عواقب کارش را به عهده بگیرند و وی را از صحنه دور کنند.اما دیگر نمی توانی و زمانی است که باید پاسخگوی کارهایت باشی و ورود به لیبرتی و ترک اشرف دژ مستحکمی که سالیان ستم کردی ویران شد و اینجا هم محل دفنت خواهد بود.

براستی تاریخ چگونه شما را فراموش کند چون چیزی از ضحاک و ضحاک ها کم نداشتی رجوی طوری بر خورد می کرد گوئی با پنبه سر می برد و تلاش می کرد از نقاط ضعف افراد استفاده کند و همان را علم کند ولی دیگر به انتهای خط رسیدی و به قول خودت گریزی از آتش انتقام خلق نیست نمی دانم چی شد این آتش دودمان خودت را فرا گرفت.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا