پیام خانواده های گیلک: تا رهایی عزیزانمان ازچنگال رجوی کوتاه نخواهیم آمد

متعاقب اتمام تعطیلات ایام عید و بازگشایی دفتر انجمن نجات گیلان سیل تماسهای تلفنی و بعضا دیدارهای حضوری خانواده های دردمند و چشم انتظار گیلک با مسول انجمن از سرگرفته شد و مضمون و محتوای تماسهای خانواده های اعضای گرفتار در فرقه رجوی چیزی نبود الا پیگیری آخرین وضعیت عزیزانشان درکمپ لیبرتی وکم وکیف اعزام شماری ازاعضای زندانی از لیبرتی به کشورهای آلبانی وآلمان وایتالیا واینکه چرا اسامی آنان انتشار بیرونی نمی یابد.
درخور توجه اینکه خانواده های دردمند از ظلم وجور رجوی با وجودیکه  پیشتر هریک چندین و چندباره اعزام به عراق و بست نشستن درمقابل اسارتگاه اشرف و ممانعت رجوی از دیدار حضوری آنان با عزیزانشان را تجربه کردند ؛ مجددا ولیکن با عزمی جزم تر از پیش خواستار ایجاد تسهیلات بمنظور اعزام به عراق و دیداربا عزیزانشان در کمپ لیبرتی شدند و مصرانه اطمینان خاطر داشتند که با حضور درکمپ لیبرتی نقش تعیین کننده ای در راستای رهایی اعضای گرفتار در فرقه رجوی خواهند داشت کمااینکه توانستند با حضور در مقابل اسارتگاه اشرف موجبات رسوایی رجوی و برچیدن اشرف و خصوصا مقر فساد اخلاقی رجوی را فراهم نمایند.
در جریان تماسهای خانواده های شالیکار گیلک با دفترانجمن نکات درخور تامل به چشم می خورد که شنیدن آن هرانسانی را بشدت تحت تاثیرقرار میداد از جمله اینکه خانم سکینه حاتم خواهرعلی اصغرحاتم که به همراه دیگربرادرش به دفعات به عراق ناامن سفرکرده بودند دردمندانه گفت: " چقدرآرزو داشتم که همزمان با تحویل سال نوعلی اصغر را درآغوش می کشیدم واین رجوی لعنت شده بود که مانع تحقق آرزوهایمان شد واین رجوی بود که مسعود دلیلی که هم محلی ما درآستانه اشرفیه بودرا برغم اینکه از رجوی جداشده بود مجددا ازهتلی دربغداد با شگرد ضد انسانی به اشرف کشاند ودردرگیری دهم شهریورماه با سبعیت تمام به قتل رساند و ما نگران عزیزمان هستیم که نکند به دست رجوی تلف شود ودرعوض زن رجوی درفرانسه ازخونش هم در راستای قدرت طلبی خود سوء استفاده کند ".
آقای زاد اسماعیلی ازشهراسالم تالش ضمن تماسی با دفترانجمن گفت: " امسال عید جایی برای مسافرت نرفتیم وبا همسرم درخانه ماندیم شاید که فرزندم داود ازلیبرتی بخواهد با ما تماسی داشته باشد وبا این امید ایام عید را سپری کردیم. روزسیزده بدرنیز با همسرمریض خود که پیشتر چندین باربه عراق سفرکرده و در مقابل اشرف تحصن کرده بودیم وهر بار با دست خالی به ایران و زادگاه خود بازگشتیم ؛ درمحوطه سرسبزشهرک اسالم درکنارخانه مسکونی خود نشستیم وبرای مدیرسازمان ملل آقای بانکی مون نامه نوشتیم وبرای رهایی عزیزمان استمداد نمودیم. انشاءالله که دادرسی پیدا شود وحق رجوی را کف دستش بگذارد".
پدر و مادر منصور فدایی عضو اسیر لیبرتی ضمن قدردانی از زحمات انجمن نجات که برای رهایی اعضای گرفتار درفرقه رجوی تلاش میکنند با چشمانی اشکبارگفتند: " والله ما که ماندیم به رجوی چه بگوییم وچه لقبی بدهیم. آخرکجای دنیا ازجمله ایران که رجوی مدعی است زندان و زندانی دارد به زندانی خود اجازه ملاقات با خانواده و دست کم اجازه تماس با خانواده اش را نمی دهند!؟ فرزندم درهنگامه خدمت مقدس سربازی به اسارت رجوی درآمد وهم اکنون بالغ بر 25 سال است که دراسارت رجوی قراردارد ولیکن یک تماس هم با ما برقرارنکرد. ما با وجودیکه سالمند ومریض احوال هستیم به دفعات با تحمل مشقات فراوان به عراق سفرکردیم ونه تنها موفق به دیدارمنصورنشدیم درعوض ازجانب گماشته های رجوی فحش و چوب وچماق هم دریافت کردیم. شنیع تراینکه رجوی فرزندم منصور را مجبورکرد که به تلویزیون کنترل شده خودش بیاورد و علیه پدر و مادرش موضع بگیرد که چرا به دیدارمن که در حال مبارزه با رژِیم ایران هستم به اشرف آمدید! راستی خوب است که آقای احمد شهید که بازیچه دست امریکا شده است اندکی به نقض حقوق بشر در تشکیلات مافیایی رجوی بپردازد و در رهایی فرزندان اسیرمان کوشا باشد."
آقای مرتضی پورحسن عضو فعال و مرتبط با انجمن نجات گیلان ضمن دیدار حضوری با مسول انجمن درحالیکه ازبابت اسارت برادرش اسماعیل درفرقه رجوی یک دنیا غصه در دل نهفته داشت اذعان داشت: " تابحال 7 بار با همسر و سایر برادران و خواهرانم بمنظور دیدار ولو یک دقیقه ای با اسماعیل به عراق رفتیم ولی موفق به دیدارش نشدیم ولیکن در ایام عید احساس خاصی داشتم. احساس میکردم که زودی اسماعیل بیاید و درب خانه را بکوبد و با خوشحالی ما را درآغوش بگیرد وما هم اورا غرق بوسه هایمان بکنیم. شبی نبود که خوابش را نبینم و صبح با امید به بازگشتش به وطن به سرکار نروم. واقعا ظلمی که رجوی درحق اعضای خود و خصوصا خانواده های آنان روا داشته بی منتها بوده و روزی باید تاوان آنرا بدهد هرچند که ازهم اکنون که درسوراخ موش پنهان شده دارد تاوان میدهد.
خانم شهربانو مرندی مادرخسروسلیقه دارکه ایشان نیز پی درپی به دنبال فرزندش به دفعات روانه عراق شده بود گفت: " احتمال میدهم که فرزندم خسرو از جمله کسانی باشد که به آلمان رفته باشد ولی چرا خبرش را بیرونی نمی کنند که چه کسانی ازکمپ لیبرتی به آلبانی و آلمان و ایتالیا رفتند وازجهنم رجوی راحت شدند. خسروی من برای ادامه تحصیل به آلمان رفته بود واقامت آنجا راداشت و باید که دولت آلمان وی را بپذیرد. من نمی فهمم تا کی باید رجوی درمقابل خواسته های به حق ومشروع خانواده های چشم انتظار نابخردانه مقاومت بکند وکمربه نابودی وقربانی کردن عزیزانمان درعراق ببندد!!
خانم هاجر امدادی ماسوله مادر امین و احمد تلاوتی که اسیران رجوی هستند به اتفاق همسرش آقای ناصر تلاوتی برغم برقراری تماس تلفنی حضورا هم دردفترانجمن مشرف شدند وضمن تبریک سال جدید به اعضای انجمن نجات گیلان اضافه کردند: " تا کی باید چشم انتظاری بکشیم وکابوس ببینیم!؟ دوفرزندم جهت اشتغال بهتر به ترکیه رفته بودند که طعمه رجوی شدند وبه عراق یعنی به سراب کشانده شدند وتاکنون 12 سال از تاریخ اسارتشان می گذرد ومن درغم آتشین دوری فرزندانم دارم می سوزم. هرچند 7 بار با خانواده مان به عراق رفتیم ولیکن عزم جزم داریم که ولولازم باشد 70 باربه عراق برویم تا عزیزنمان را درآغوش بفشاریم. خدایا خودت گواه هستی که چقدرازجانب رجوی خائن به ما ظلم شده است و اگرشایسته میدانی انتقام ما را از وی بگیر و سربنیستش کن. الهی اشک و آه وناله ما ریشه رجوی را بخشکاند وموجب رهایی عزیزانمان ازآن جهنم شود."
مادر امین اسدان با قدرشناسی از زحمات فرزندانش درانجمن نجات گیلان درحالیکه صدایش می لرزید گفت:" پدرامین که ازدنیا رفته وعمرش را به بچه هایش داده است والبته مسولیت من دوچندان شده است. مسولیت دنبال کردن امورات زندگی یک طرف ؛ دنبال کردن راهکار رهایی فرزندم امین از تشکیلات سیاه و ظلمانی رجوی یکطرف. آخرخودم به دفعات به اتفاق همسر مرحومم و دیگرفرزندم به عراق رفتم و از پشت سیاج برخوردهای ظالمانه گماشته های رجوی را علیه خودمان دیدم. حال شما فکرکنید درحق اعضای زندانی خود چقدر بگیر و ببند و کنترل و مغزشویی و در صورت فایده نکردن شگردهایشان ؛ چقدرعزیزان زندانی مان را بلحاظ جسمی و روحی آزار و اذیت میکنند!؟ ما فقط چشم به الطاف الهی دوختیم وآنگاه به فعالیت انجمن نجات و دولت ایران وعراق و سازمان های حقوق بشری که بتوانند عزیزانمان را از زندان رجوی برهانند. من فقط به این امید زنده ام و دلم میخواهد که امین خودم را درآغوش بگیرم…"
دیدار حضوری و تماس تلفنی خانواده های چشم انتظار گیلانی  درسال جدید با دفترانجمن نجات گیلان تمامی نداشته و ندارد و کماکان درجریان هست و در این گزارش صرفا به شماری ازآنان اشاره مختصری شده است.
انجمن نجات گیلان یکبار دیگرضمن همدردی با خانواده های چشم انتظار با میثاقی دوباره درراستای تلاشی مضاعف ازبرای رهایی تمام اسرای دربند تشکیلات مافیایی رجوی آرزو دارد که درسال جدید شاهد اضمحلال نهایی فرقه رجوی و رهایی و بازگشت تمام اسرای گرفتار در فرقه رجوی به دنیای آزاد و کانون گرم و پرمهرخانواده باشیم.
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا